ضرورت ایجاد سامانه پیش‌بینی و هشدار تهران در خطر فاجعه سیلاب

تاکنون سیلاب در شهرستان استهبان استان فارس ۲۲ کشته به جا گذاشته است. این اعداد جان‌هایی است که در عصر فناوری قربانی بی‌توجهی به روش‌ها و ابزار مقابله با سیلاب شدند.
بارش شدید در شهرستان استهبان حوالی سلطان شهباز در عصر جمعه، ۳۱ تیر منجر به سیلابی در محدوده رودخانه رودبال در استان فارس شد و تا کنون ۲۲ کشته به جا گذاشته است.
دیروز محمد مخبر، معاون اول رئیس‌ جمهوری در تماس تلفنی از استاندار فارس خواسته تا زمینه‌های شکل‌گیری این حادثه با دقت بررسی شود و ضمن ارسال گزارش کارشناسی و دقیق، اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی صورت گیرد.
کاهش آثار این پدیده خانه‌خراب‌کن، نیازمند زیرساخت‌های شهری و روستایی،‌ ایجاد سامانه‌های پیش‌بینی و هشدار و همچنین آموزش مردم و جوامع محلی است. اقداماتی که اگر صورت نگیرد با هر بار ایجاد سیل و پس از آن، تماس‌های تلفنی مسئولین، از میزان خسارت‌های جانی و مادی آن کم نمی‌شود.


در زمینه مدیریت ریسک و سیلاب با کامران امامی، نماینده ایران و رئیس کارگروه مدیریت تطبیقی سیلاب در کمیسیون ICID گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
سیلاب به وجود آمده در استهبان استان فارس ناشی از چه جریان جوی بوده است و چقدر می‌توان افزایش فراوانی سیلاب‌های کشور را از سر تغییرات اقلیمی دید؟
معمولا در تابستان در جنوب شرق کشور سیلاب‌های موسمی پدید می‌آید. به همین خاطر است که بیشترین سیلاب‌های رودخانه سرباز و دیگر رودخانه‌های بلوچستان در تابستان روی می‌دهد. احتمالا سیل استهبان استان فارس نیز ناشی از همین جریان باشد. در رابطه با ارتباط این سیلاب‌ها و تغییر اقلیم نمی‌توان در یک زمان کوتاه این بررسی را انجام داد و نیازمند تحقیقات بلندمدت است. با این وجود کمیته بین‌المللی که درمورد تغییر اقلیم تشکیل شده بر این نکته صحه می‌گذارد که فراوانی سیلاب‌ها و خشکسالی‌ها در اثر تغییر اقلیم در جهان بیشتر شده و خواهد شد.
فکر می‌کنید چرا با وجود تلفات جانی و مادی متعدد در سیلاب‌ها همچنان اقدامات کافی و موثری برای مقابله با این بلای طبیعی صورت نگرفته است؟
متاسفانه در ایران خیلی جدی به بحث‌های مدیریت سیلاب و روش‌های کاهش تلفات و خسارات آن پرداخته نمی‌شود و با هر سیلی که می‌آید جان چند انسان گرفته می‌شود و تا مدتی توجه‌ افکار عمومی جلب می‌شود و بعد همه چیز فراموش می‌شود تا سیلاب بعدی. یکی از دلایل این بی‌توجهی این است که ما یک جامعه کوتاه‌مدت شده‌ایم.
جامعه‌ کوتاه مدت به حوادثی که یکبار در بازه‌های بلندمدت مانند ۳۰ ساله یا ۱۰۰ ساله اتفاق می‌افتد خیلی توجهی ندارد و بنابراین خیلی آمادگی لازم را برای مقابله با این مخاطرات طبیعی کسب نمی‌کند. در ژاپن در ۴۰ سال گذشته متوسط تلفات ناشی از سیلاب ۸۰ نفر بوده و در این کشور که سیل‌خیزی بسیار شدیدتری از نظر تراکم جمعیت، بارش و شیب رودخانه‌ها نسبت به ایران‌ دارد موفق شدند که در یک دوره ۴۰ ساله نسبت تعداد تلفات جانی سیلاب‌ها به جمعیت را نزدیک به ۲۶ برابر کاهش دهند.
مقایسه آمار کشته‌شدگان سالانه در ژاپن را با وجود تعدد سیلاب‌ها و جمعیت بالا با تلفات جانی کشورمان نشان می‌دهد که کارهای بسیار زیادی در زمینه مدیریت سیلاب داریم (تنها در سیلاب استهبان استان فارس تاکنون ۲۲ نفر کشته شده‌اند). در عین حال مدیریت سیلاب و مدیریت خشکسالی دو روی یک سکه هستند.
مقابله با این سیلاب‌ها نیازمند چه اقداماتی است؟
یک امر مهم در این زمینه آموزش افراد از طریق مدارس، رسانه‌ها، فیلم‌ها و بروشورها است. به طور کلی مسئله خطرپذیری در کشور ما جا نیفتاده است و باید آموزش به مردم پررنگ‌تر از همیشه انجام شود. در مدارس ژاپن پشت کتاب درسی دانش‌آموزان نقشه سیل‌گرفتگی آن شهر وجود دارد تا اگر سیلاب جاری شد دانش‌آموزان بدانند که کجای شهر امن است.
مردم باید بدانند ۱۰ سانتی‌متر سیل انسان را و ۲۰ سانتی متر سیل می‌تواند یک ماشین را با خود ببرد. برای مثال در جریان سونامی ۲۰۰۴ اقیانوس هند، آشنایی اولیه یک دختر دانش‌آموز به سونامی که توسط معلم مدرسه در کلاس حاصل شده بود موجب نجات جان ده‌ها نفر گردید. در رابطه با آموزش عمومی فعالیت زیادی در رسانه‌ها و به‌خصوص رسانه‌های تصویری مورد نیاز است.
از طرف دیگر برای مقابله با سیلاب تمام مناطق پرخطر باید شناسایی شود. زمانی که در یک رودخانه سیل جاری می‌شود نباید خیلی زیاد شوکه شویم چرا که در بیشتر موارد حداقل ۵۰ سال آمار سیلاب این رودخانه را داشته‌ایم و باید ابعاد حدودی سیلاب‌های بزرگ آن رودخانه برآورد می‌کردیم. مطالعات پهنه‌بندی پیش‌بینی می‌کند که چه پهنه‌هایی را ممکن است سیلاب بگیرد.
پس از شناسایی پهنه‌های پرخطر باید سامانه پیش‌بینی و هشدار سیلاب ایجاد شود. امروزه سیستم‌های ارتباطی بسیار پیشرفته شده و سامانه‌ها می‌توانند سریعا افراد را از عمق سیلاب و اقدامات حفاظتی لازم آگاه کنند. این اطلاع‌رسانی‌ها در بسیاری از زمان‌ها می‌تواند به وسیله تلفن‌های همراه انجام شود، به این صورت که به مردمی که در یک منطقه خاص هستند پیام هشدار داده شود تا از رودخانه دوری کنند.
تجارب جهانی در مدیریت ریسک و مقابله با بلایای طبیعی چه بوده است؟
در کشورهای توسعه یافته ۱۰ تا ۲۰ درصد از ثروت تولید شده را در زمینه ایمنی و کاهش ریسک و سلامت عمومی سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما چنین سرمایه‌گذاری در ایران به هیچ عنوان انجام نمی‌شود. در سال ۲۰۰۴ سونامی بزرگی در جنوب شرق آسیا اتفاق افتاد که حدود ۳۰۰ هزار نفر تلفات به جا گذاشت. یک سال پیش از این سونامی پیشنهاد شده بود که یک سامانه هشدار سونامی در اقیانوس هند اجرا شود اما از آنجایی که از سال ۱۸۸۳ سونامی بزرگی در جنوب شرق آسیا به وقوع نپیوسته بود افراد تصمیم‌گیر ضرورت این مسئله را درک نمی‌کردند.
هزینه ایجاد این سامانه ۷۰ میلیون دلار برآورد شده بود و برای کشورهای آن منطقه خیلی رقم بزرگی نبود و اگر اجرایی می‌شد تلفات به وجود آمده بسیار کمتر از ۳۰۰ هزار نفر می‌بود. از طرف دیگر ۶۰ سال پیش در هلند طوفانی دریایی اتفاق افتاد که در نتیجه آن ۲ هزار نفر کشته شدند.
پس از آن واقعه ۲۰ درصد از تولید ناخالص ملی این کشوررا برای طرح عظیم دلتا برای مقابله با طوفان‌های دریایی هزینه کردند. در ژاپن نیز حدود ۶۰ سال پیش طوفانی اتفاق افتاد که ۵۵۰۰ نفر کشته به جا گذاشت و پس از آن یک سری قوانینی مصوب شد که کمک بزرگی به کاهش تلفات انسانی در بلایای طبیعی داشت. در ژاپن نسبت به ۴۰ سال گذشته نسبت تعداد تلفات به جمعیت حدود ۲۵ برابر کمتر شده است.
ما در کشور چه کارهایی باید انجام بدهیم؟
در ایران برای مقابله با بلایای طبیعی قوانین را باید به روز کرد و مهمتر از آن اجرای کامل این قوانین را باید در دستور کار قرار داد. به‌روزسازی، تدوین و اجرای جدی این قوانین است که می‌تواند آموزش همگانی را در مقابله با سیلاب افزایش دهد و ایجاد سامانه‌های پیش‌بینی و هشدار را در شرایط خاص الزامی نماید. در کشور ما هم سوابقی از طراحی و نصب سامانه‌های پیش‌بینی و هشدار سیل برای شهرها تهیه و اجرا شده است اما متاسفانه به دلیل جدی نگرفتن این سامانه‌ها و نبود متولی بهره‌برداری، از آنها استفاده نمی‌شود.
برای مقایسه در یکی از مناطق تفریحی مالزی سیلابی به وقوع پیوست و ۴ نفر در جریان آن جان خود را از دست دادند. در حدود ۲ سال بعد سامانه هشدار سیلاب که بر اساس بارش حوضه بالادست کار می‌کرد به طور کامل راه‌اندازی شد. این در حالی است که ۳۵ سال بعد از سیلاب مهیب گلاب‌دره و دربند در سال ۱۳۶۶ که منجر به کشته شدن بیش از ۳۰۰ نفر شد، هنوز سامانه پیش‌بینی و هشدار سیلاب این دو حوضه در مهمترین نقاط پایتخت راه‌اندازی نشده است. این در حالی است که در صورت وقوع سیلابی مشابه ۱۳۶۶ و ورودی آب به مترو تجریش، فاجعه بزرگی با تلفات انسانی بسیار زیاد ممکن است روی دهد.
البته باید صحبت خود را با یک تجربه تاریخی موفق کشورمان در زمینه مدیریت سیلاب تمام کنم. در سال ۱۳۱۳ در تبریز سیلاب بزرگی به وقوع پیوست که موجب آبگرفتگی و تخریب ۱۳۰۰ مغازه و خسارت مالی یک و نیم میلیون تومان آن زمان شد. شهردار وقت ارفع‌الملک جلیلی با جمع‌آوری ۲ میلیون تومان از مردم موفق شد طرح کنترل سیلاب را با هزینه‌کرد یک میلیون تومان احداث کند و با یک میلیون تومان باقیمانده ساختمان ساعت که از زیباترین ساختمانهای تبریز محسوب می‌شود را احداث کرد.