گلایه «شمر» از تکرار «مختارنامه»، پایان بلاتکلیفی وریا و قوی ماندن مارال فرجاد


 
 
 


«مختارنامه» را ابزار شوخی عده‌ای کرده اند!
محمد فیلی بازیگر نقش «شمر» در سریال «مختارنامه»، در گفت‌وگو با خراسان  از آسیب‌های بازپخش زیاد این سریال فاخر و جزئیات حضورش در مجموعه «سلمان فارسی» می‌گوید
   مصطفی میرجانیان 
 
  محرم امسال هم از راه رسید و تلویزیون همان منوی همیشگی را برای مخاطبانش ارائه داد. سریال «مختارنامه» آن قدر تکرار داشته که به نظر می‌رسد رکورد پخش سریال‌های تکراری را زده است. اثر به‌یادماندنی داوود میرباقری امسال هم روانه آنتن شبکه آی فیلم شد و از چند روز پیش که خبر بازپخش این سریال منتشر شد، این ماجرا در فضای مجازی هم واکنش‌های جدی و طنز زیادی  رابه دنبال داشت. به بهانه بازپخش مجموعه مختارنامه به سراغ محمد فیلی بازیگر نقش «شمر» رفتیم و از جزئیات همکاری تازه‌اش با داوود میرباقری در سریال «سلمان فارسی» و آسیب‌های تکرار «مختارنامه» پرسیدیم.   این روزها مشغول چه کاری هستید؟ از حدود 20 روز پیش برای فیلم برداری یک سریال به اصفهان آمدم و تا یکی دو ماه آینده هم این جا هستم. «طعم طمع» یک سریال خانوادگی است که قرار است از شبکه 5 تهران و شبکه اصفهان پخش شود. در این سریال که خانم فاطمه شکری، پوراندخت مهیمن و افشین سنگ چاپ هم بازی می‌کنند، بازیگران جوان تئاتر اصفهان هم حضور دارند و قرار است از ظرفیت‌های این استان استفاده شود.   از روند تولید سریال «سلمان فارسی» بگویید. فیلم برداری این سریال همچنان ادامه دارد و منتظریم که سکانس‌های خارج از کشور را بگیریم. سلمان در زمان خودش به کشورهای زیادی می‌رود و در نهایت به عربستان و مکه می‌رسد. برای فیلم برداری این سریال هم لازم است به کشورهای مختلفی برویم. قرار بود مدتی پیش، فیلم برداری خارج از کشور انجام شود اما شرایط کرونا باعث شد این کار عقب بیفتد. تا جایی که می‌دانم آقای میرباقری چندین بار برای پیش تولید به خارج از کشور رفته است اما هنوز به فیلم برداری نرسیدیم.   حضور شما در «سلمان فارسی» به اندازه «مختارنامه» هست؟ نه. هنوز بخش‌هایی که مربوط به حضور من است فیلم برداری نشده. من فقط می‌دانم که قرار است در این سریال حضور داشته باشم و نام من در این فهرست هست.   پس چطور بخش زیادی از کار سریال انجام شده که هنوز نمی‌دانید چه زمانی فیلم برداری با حضور شما انجام می‌شود؟ از قبل با ما صحبت شده و مدتی قبل هم با ما هماهنگ می‌کنند تا برای فیلم برداری وقت‌مان را خالی کنیم. سریال «سلمان فارسی» کار سنگینی است و به همین سادگی تمام نمی‌شود و زمان زیادی می‌برد. آقای میرباقری با حساسیت‌هایی که دارد به همین سادگی پلان و سکانس نمی‌گیرد. مثلا خیلی از کارگردان‌ها می گویند وقتی نیمی از صحنه حاضر باشد می‌توانیم فیلم برداری را شروع کنیم اما برای داوود میرباقری باید همه چیز مهیا و آماده باشد. از یک ماه قبل به ما اطلاع می‌دهند که کارمان از چه زمانی شروع می‌شود و ما هم آماده می‌شویم.   حتما می‌دانید که سریال «مختارنامه» دوباره از تلویزیون پخش می‌شود. شما موافق تکرار آن هستید؟ نه، مطمئنا با این حجم تکرار مخالفم. در هرجایی و مخصوصا جامعه ما وقتی چیزی خیلی تکرار می‌شود، اسباب و وسیله شوخی و طنز می‌شود. با این‌که هنوز عده‌ای بازپخش «مختارنامه» را می‌بینند و برایشان جذاب است اما وقتی کار فاخری مثل «مختارنامه» هم این قدر تکرار می‌شود، با آن شوخی می‌کنند. هر سریالی را ممکن است خیلی‌ها ندیده باشند ولی الان دیگر همه «مختارنامه» را دیده اند. هربار که بازپخش می‌شود مردم در کوچه و خیابان می‌گویند که مگر کار دیگری ندارید؟   به نظرتان هنوز هم دیدن سریال «مختارنامه» برای مردم جذابیت دارد؟ به لحاظ این‌که «مختارنامه» خوش‌ساخت است، باز هم قابل تحمل است و مردم با اشتیاق این سریال را می‌بینند اما چقدر خوب بود در این 12سالی که از آن گذشته، فکری برای کار جدید در حد و اندازه «مختارنامه» می‌کردیم تا مردم یک کار جدید و تازه و جذاب ببینند یا حداقل این سریال هر 4-5 سال تکرار شود تا وسیله شوخی هرساله‌ نشود.   خودتان و بقیه عوامل مثل آقای میرباقری و بازیگران و... هیچ وقت اعتراض نمی‌کنید که این قدر بازپخش نشود؟ نمی‌دانم که آقای میرباقری تا حالا اعتراض کرده‌اند یا نه ولی می‌دانم همگی به شوخی‌هایی که با این سریال فاخر می‌شود، اعتراض دارند. البته کاری از دست‌مان برنمی‌آید  چون مسئولیت این میزان تکرار سریال با ما نیست. متاسفانه به جز ماه محرم که هرساله سریال «مختارنامه» یکی دوبار بازپخش می‌شود، در مناسبت‌های مختلف هم قسمت‌هایی از آن را به شکل موضوعی پخش می‌کنند. همین باعث شده ما بازیگران هم وقتی برای مصاحبه‌های تلویزیونی و برنامه ها و مراسم مختلف دعوت می‌شویم، با این که در کارهای زیادی حضور داشتیم اما همچنان به نام نقش مان در سریال «مختارنامه» معرفی‌مان می‌کنند. مثلا هرجایی می‌روم من را با نام «شمر» می‌شناسند.   خودتان تا حالا چند بار سریال «مختارنامه» را دیده‌اید؟ مثلا بازپخش امسال را می‌بینید؟ الان که سر کار هستم. بعضی وقت‌ها هم شب‌کار هستیم و روزها دیگر جانی نداریم. در این سال‌ها با این که «مختارنامه» خیلی زیاد پخش شده اما من فقط یک بار یعنی همان اولین بار تماشایش کردم. بعد هم یک بسته سریال را از طرف آقای میرباقری به ما دادند. گهگاهی که حوصله دارم یک بخش هایی از آن را می‌بینم و خاطرات را تازه می‌کنم. این سال ها بیشتر از سریال، واکنش‌ها به آن را می بینم. مثلا چند روز پیش با بخشی از نقش «شمر» شوخی کرده و روی آن صدا گذاشته بودند. خیلی خندیدم.   این سال‌ها در کارهای زیادی حضور داشتید. آیا اسم بدنام «شمر» همچنان روی شما مانده است؟ بله. همچنان همه من را با نام «شمر» می‌شناسند. نمی‌دانم «شمر» مثل من بوده یا من مثل «شمر» بودم که این قدر بین من و نقشی که بازی کردم ارتباط برقرار شده است  ولی دیگر با این نام کنار آمده‌ام.   اگر باز هم نقش «شمر» را به شما پیشنهاد بدهند، بازی می‌کنید؟ یک بار این فضا را تجربه کرده‌ام و دیگر آن را تکرار نمی‌کنم. اگر هر نقشی پیشنهاد بشود، بازی می‌کنم اما می‌خواهم همان شمر «مختارنامه» در یاد همه بماند.           پایان بلاتکلیفی کاپیتان سابق استقلال فولاد هفتمین تیم لیگ برتری وریا   گروه ورزش/ بعد از حدود یک ماه بلاتکلیفی بالاخره تکلیف وریا غفوری روشن شد و کاپیتان سابق استقلال در لیگ بیست و دوم با پیراهن فولاد پا به توپ خواهد شد. غفوری 34 ساله که پیشتر تصویر حضورش در تمرین فولاد منتشر شده بود، در حالی به این تیم پیوست که در اردوی ترکیه شاگردان نکونام حاضر نشده بود اما در نهایت مذاکراتش با این تیم به نتیجه رسید و قرارداد را امضا کرد. او دو روزی با فولاد تمرین کرد و اگرچه حمیدرضا گرشاسپی دلیل تاخیر در انتقال وریا را «مذاکره بر سر مسائل مالی» بیان کرده و شایعات درباره اجازه نداشتن برای امضای قرارداد او را کذب دانسته بود اما اگر مشکلی هم در این زمینه وجود داشت با تلاش مدیریت فولاد رفع شد و این بازیکن در فصل آینده عضو مهمی از فولاد مدعی خواهد بود. وریا با پیراهن فولاد پانزدهمین حضور خود در رقابت های لیگ برتر را تجربه خواهد کرد. پیش از این وریا با پیراهن شش تیم در 14 دوره لیگ برتر حاضر بوده است. پاس همدان اولین تیم لیگ برتر وریا بود و بعد از آن با پیراهن تیم های شهرداری تبریز، ماشین سازی، نفت تهران، سپاهان و استقلال شاهد حضور وریا در سطح اول فوتبال کشور بودیم. حالا فولاد هفتمین تیم لیگ برتری کاپیتان سابق استقلال خواهد بود. انتقال غفوری از استقلال به فولاد در حالی رقم می‌خورد که مهدی شیری دیگر مدافع راست شناخته شده فولاد است و به این ترتیب دو مدافع راست فصل گذشته پرسپولیس و استقلال، فصل آینده را در فولاد حضور خواهند داشت. البته به نظر می‌رسد که وریا در این فصل بیشتر به عنوان یک وینگر به میدان برود. وریا از لیگ شانزدهم پیراهن استقلال را برتن داشت و شش فصل در ترکیب این تیم به میدان رفت و به عنوان کاپیتان این تیم محبوبیت خارق‌العاده‌ای به دست آورد. 183 بازی، 26 گل زده و 26 پاس گل حاصل عملکرد غفوری در استقلال بوده است و با همین اعداد و ارقام پرونده او در جمع آبی های پایتخت را باید بسته شده بدانیم. فولاد خوزستان پیش از این فعالیت خوبی در بازار تابستانی با جذب نفراتی مثل اشکان دژاگه، احسان پهلوان، سعید آقایی، مجید علیاری، علی قربانی، فرشید اسماعیلی، کریستوفر کنت و... داشت اما بدون تردید حضور وریا غفوری در این باشگاه، بیش از دیگران نگاه‌ها را معطوف به این تیم سرخ پوش جنوبی خواهد کرد. مسلما در لیگ بیست و دوم تقابل وریا غفوری با پیراهن فولاد مقابل استقلال یکی از جذاب ترین تقابل های فوتبال ایران خواهد بود. استقلال و فولاد در هفته هشتم رقابت های لیگ برتر مقابل هم قرار خواهند گرفت و از همین حالا خیلی ها منتظرند تا شاهد تقابل جذاب وریا با هم تیمی های سابقش باشند.             محوری عذاب قوی‌ماندن برای «مارال فرجاد» بعد از شیمی‌درمانی به‌بهانه دلنوشته یک بازیگر درباره تجربه مواجه‌شدنش با سرطان از تبدیل‌شدن به مسافران شهر امید در چنین شرایطی گفتیم دکتر مهدی سودآوری| ‌ روان شناس و مدرس      ابتلا به بیماری های‌ صعب‌العلاج، بیمار و اطرافیانش را برای مدتی شوکه و سپس امید برای بهبودی را کمرنگ و کمرنگ‌تر خواهد کرد. «مارال فرجاد» بازیگر سینما و تلویزیون به‌تازگی با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش از تجربه ابتلا به سرطان و دست‌و‌پنجه نرم‌کردن با شیمی‌درمانی نوشته است که نکات قابل‌تاملی دارد. در ادامه بخش‌هایی از این دلنوشته تلخ اما دارای نکات امیدبخش را خواهیم خواند و از منظر روان‌شناسی، آن نوع نگاه به بیماری‌های صعب‌العلاج را واکاوی خواهیم کرد.
 
    یاد گرفتم دردم را دوست بدارم... «فرجاد» نوشته: «... هیچ‌وقت دچار بیماری سختی نشده‌بودم و شیمی‌درمانی برایم تنها اسمی در فیلم نامه‌هایی بود که می‌خواندم. بله، فکر می‌کردم زنی رویین‌تن هستم، و بعد، یک‌باره و ناگاه همه‌چیز فروریخت. گفتند هر ۲۱ روز باید همسفر داروها شوم، سفری بی‌نهایت دردناک. نخست موهایم را کوتاه کردم، موهایی که تنها یک‌بار در کودکی کوتاه شده بودند. موهایم رفت و این نه پایان ماجرا که تازه شروع رنجی مدام و طولانی بود. عذاب قوی‌ماندن، سخت‌ترین بخش بیماری طولانی است. می‌توانم جزئیاتی برای شما تعریف کنم که در گریه با من شریک باشید، اما بگذارید برایتان بگویم چطور این دوران جنون‌زده را طاقت آوردم و می‌آورم: با فکر کردن به آن‌ها که دوستشان دارم. من از بیماری ام یاد گرفتم به قطره‌های داروی شیمی‌درمانی، به سان ذره‌های مهربان نور نگاه کنم. یاد گرفتم دردم را دوست بدارم و وقتی گریه می‌کنم، وقتی می‌خندم، وقتی حرف می‌زنم، همیشه و در همه حال از یاد نبرم زندگی با همه تلخی‌ها، موهبتی است که باید قدرش را بیشتر و بیشتر بدانم. ... بعدتر شاید برایتان گفتم چگونه مثل کوهنوردی خسته با هر قدمی که برداشتم مردم و زنده شدم، اما کم نیاوردم و ادامه دادم تا به قله برسم. من ادامه دادم. ادامه می‌دهم. چرا که من، با رنج و درد و اندوه ولی با قلبی روشن و گرم، مسافر کوچک شهر امیدم. با لبخندی ساده و قلبی مطمئن که حالا مرا واقعا رویین‌تن کرده. خسته و کلافه و رنجورم اما رقصان و سبک‌بال و پذیرا و تا قله، تا بهبود، تا لبخند خواهم‌رفت. همین.»    مراحل دوره سوگواری بعد از ابتلا به بیماری دچار شدن به بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج شوک بزرگی به انسان وارد می‌کند، در حدی که فرد و اطرافیان وارد یک دوره سوگواری می‌شوند. این دوره سوگواری برای هضم خبر بیماری شامل مراحل انکار، خشم(از سرنوشت و ...)،چانه‌زنی(که فلان چیز را بگیر و سلامتی را پس بده)، افسردگی و در نهایت پذیرش می‌شود. فرد هر چقدر سریع‌تر مراحل مطرح شده را طی کند و به پذیرش برسد، هم شانس درمان بیشتر می شود و هم خود فرد بهتر با شرایط کنار می‌آید. پذیرش یعنی این که بیماری آخر دنیا نیست، هم با توجه به پیشرفت‌های علم پزشکی امکان درمان وجود دارد، و هم این که زمان باقی مانده ارزشمندتر از آن است که هدر رود.    ضرورت داشتن امید به بهبودی امید یکی از مهم‌ترین مولفه‌های پذیرش است زیرا می‌پذیریم که تمام اتفاقات در اختیار ما نیست و کارهایی را که امکان دارد انجام می‌دهیم. تحقیقات نشان‌داده که حتی امید باعث تاثیر بیشتر درمان می‌شود چون به مغز فرمان مبارزه می‌دهد، نه این که به گوشه‌ای برویم و برای خود عزاداری کنیم آن هم قبل از مرگ. از سوی دیگر، استرس و ترس باعث کاهش مقاومت سیستم ایمنی بدن می‌شود. همین امر به کاهش شدید اثر داروها و قوای جسمانی خود فرد منجر خواهد شد. همچنین امید باعث افزایش خلق مثبت در فرد می شود و این نگرش و خلق مثبت باعث بیشتر شدن ظرفیت‌های شناختی و روان شناختی در انسان می‌شود که باعث بهتر کنار آمدن با چالش‌ها و مشکلات خواهد شد. در واقع افراد امیدوار تاب‌آوری بالاتری برای مبارزه و حل مشکلات دارند.     راهکارهای افزایش امید در چنین شرایطی برای افزایش امید چند راهکار وجود دارد. اولین آن‌ها تغییر نگرش به زندگی در جوانی است. اگر فرد در مجموع آدم امیدوارتری باشد، بیماری را هم راحت‌تر خواهد پذیرفت. باور به معنویت و معنای زندگی هم کمک بزرگی برای امیدوار ماندن در سختی‌ها دارد. این که بپذیریم زندگی امری معنادار است و بیهوده سپری نشده است. توکل به خدا در این شرایط بسیار کمک‌کننده است. گرچه باید ذکر کرد که امیدوار ماندن در شرایط سخت و مبهم بسیار سخت است. در نتیجه حمایت اجتماعی و عاطفی بسیار ضروری خواهد بود. درست است که بدن فرد بیمار باید به تنهایی با بیماری مبارزه کند اما روان او قرار نیست تنها باشد. حمایت اجتماعی و دیدن محبت دیگران، بدون ترحم، خود انگیزه‌ای برای بهبود فراهم می‌کند چون دوباره یادآوری می‌شود که حضور ما برای اطرافیان چقدر مهم است و این حس دوست داشته شدن باعث تلاش و امید بیشتر به زندگی خواهد شد. در آخر باید خاطر نشان کرد که برخی خانواده‌ها بیماری یا شدت آن را از خود فرد پنهان می‌کنند، در حالی که باید به او فرصت پردازش موضوع و کنار آمدن با شرایط را داد تا بهترین تصمیم را برای خود بگیرند. بیشتر افرادی که دچار بیماری‌های سخت شده و به مرحله پذیرش رسیده‌اند، تغییر نگرش به زندگی و لذت بیشتر از زندگی را گزارش کرده‌اند چون دانستن و باور به محدود بودن وقت در این دنیا، باعث می‌شود زندگی را کاملا متفاوت ببینیم.