آیا چین هم ابتکار عمل را به دست می‌گیرد؟

علیرضا حجتی: سفر تحریک‌آمیز نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان در میانه تنش فزاینده واشنگتن- پکن در نهایت در فضایی متشنج انجام شد و هواپیمای این مقام ارشد آمریکایی به‌رغم تهدیدات نظامی‌ای که مقامات چین انجام داده بودند، در تایپه فرود آمد.  تبعات این سفر پرمخاطره در اتفاقات بعدی که در محیط سیاست بین‌الملل به وقوع خواهد پیوست تاثیر شگرف و بسزایی خواهد گذاشت و مانند جنگ اوکراین به یک بزنگاه در چرخش قدرت تبدیل می‌شود. اگرچه پکن در مواجهه با این اتفاق برخی اقدامات تنبیهی را برای تایوان در نظر گرفته است اما سکوت چین در قبال آمریکا برای این کشور شاید بسیار گران تمام شود.  طی سال‌های گذشته بویژه از سال 2002 و برآمدن چین به عنوان یک قطب تأثیرگذار در نظم جهانی، راهبرد آمریکا در قبال تایوان «ابهام استراتژیک» بوده ‌است که طی آن ایالات‌متحده نه از استقلال تایوان حمایت ‌کرده و نه از الحاق این جزیره به چین. با این وجود تصمیم آمریکایی‌ها برای سفر پلوسی به تایپه از آخرین تحرکات واشنگتن برای رقم زدن موازنه قوا در پاسیفیک- به عنوان کانون گذار نظم جهانی از آتلانتیک به این منطقه- به نفع ایالات متحده محسوب می‌شود. راهبرد کنونی آمریکایی‌ها که معنایی جز تحریک چین به سمت سوق دادن حمله به تایوان ندارد، پس از آن است که دولت بایدن سال گذشته در توافق اوکاس (AUKUS) به همراه انگلستان و با هدف مهار چین، استرالیا را به زیردریایی هسته‌ای مجهز کرد؛ اقدامی که به وضوح پیمان منع گسترش سلاح‌های اتمی (NPT) را نابود کرد.  هر چند برای قضاوت زود است اما نوع واکنش و پاسخ چین به سفر نانسی پلوسی، تا حد زیادی نسبت پکن با سیاست بین‌الملل و ارزیابی‌ها از قدرت چین را مشخص خواهد کرد؛ چه اینکه پرسش اساسی روابط بین‌الملل در حداقل یک دهه گذشته به رفتارشناسی چین در مواجهه با نظم جهانی کنونی بازمی‌گردد. در پاسخ به این پرسش ۲ دسته دیدگاه وجود دارد: نگرش اول که در میان طرفداران آن اشخاصی مانند «هنری کیسینجر» قرار دارند، بر این عقیده است چین به خاطر ذات کنفسیوسی خود برای بر هم زدن نظم حرکت نخواهد کرد و کنش این کشور در چارچوب بازیگر موثر در حفظ نظم خواهد بود، چرا که از نظم فعلی بهره می‌برد اما طرفداران نگرش دوم همچون «جان مرشایمر» نظریه‌پرداز رئالیست و مشهور روابط بین‌الملل اعتقاد دارند چین اگر شرایط مهیا شود، رفتار تهاجمی به خود خواهد گرفت و به سمت بر هم زدن نظم آمریکایی جهان عزیمت خواهد کرد.  اینک تصمیم با پکن است؛ در میانه اوضاعی که نشانه‌های تنزل آمریکا از ابرقدرت (Super Power) به یک قدرت جهانی (Great Power) آشکار شده و دستور کار رئالیسم است که بر جهان حکمفرماست، بی‌پاسخ گذاشتن سفر تحریک‌آمیز پلوسی از سوی چین، یک شکست بزرگ است و به کلی ادراکی را که چین تلاش کرده است از خود به عنوان یک ابرقدرت به نمایش بگذارد، ویران خواهد کرد. رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهوری روسیه خطاب به ولادیمیر پوتین فرمودند: در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این موضع اگرچه با برخی فضاسازی‌های غربی‌ها مواجه شد اما کمتر از یک ماه بعد از این موضع‌گیری، سفر تحریک‌آمیز پلوسی به تایوان، صحت گزاره‌ای را که رهبر انقلاب در ملاقات پوتین به آن اشاره کردند، به اذهان متبادر می‌کند. همان‌طور که در ماجرای اوکراین، این جنگ از سال‌ها قبل و با سیاست تحریک‌آمیز «گسترش ناتو» و کودتای غربی در این کشور آغاز شده بود، هر اتفاقی که برای تایوان هم رخ دهد، ایالات متحده در آن دخیل بوده و اینجا هم آتش‌افروزی با واشنگتن است. آیا پکن هم ابتکار عمل را به دست خواهد گرفت؟