اراده، مهم‌ترین فاکتور در مسیر توافق

داریوش قنبری استاد دانشگاه  
 
 
 


بعد از يکسري نااميدي‌هايي که نسبت به احياي برجام وجود داشت، لحن صحبت‌هاي طرفين مذاکرات يعني ايران و آمريکا به گونه‌اي شد که نشان از توافق دارد و تنها قدم‌هاي کوچکي تا رسيدن به تفاهم اصلي احياي برجام باقي‌مانده است. قدم‌هاي کوچکي که ظاهرا به برخي مسائل مربوط به تضمين طرف مقابل براي عدم تحريم در آينده برمي‌گردد. تضميني که طرف ايراني مطرح کرده با توجه به ساختار حقوقي آمريکا با محدوديت‌هايي مواجه است طوري که يک دولت نمي‌تواند براي دولت ديگري تعهد ايجاد کند. ديدگاه‌هاي گوناگوني در آمريکا نسبت به سياست خارجي هم وجود دارد گرچه اهداف استراتژيک يکساني دارند اما روش‌هاي نيل به اهداف متفاوت بوده و يکسري اختلاف نظرهاي جزئي در ارتباط با روابط خارجي بين دو حزب حاکم آمريکا وجود دارد و اين اختلاف نظرها قطعا در روساي جمهور آنها خودش را نشان خواهد داد. اينکه بگويم جمهوريخواهان يا دموکرات‌ها يک رويه غالب را در پيش بگيرند قطعا با توجه به ساختار سياسي آمريکا امکان‌پذير نيست به‌خصوص اينکه در سال‌هاي اخير مساله ايران تبديل به يک بحث رقابت حزبي هم در آمريکا شده است. به گونه‌اي که در جريان رقابت‌هاي انتخاباتي کساني که کانديداهاي رياست‌جمهوري هستند، معمولا گريزي به مساله ايران هم مي‌زنند و نظر و ديدگاه خودشان را در ارتباط با ايران بيان مي‌کنند. اين نشان مي‌دهد که بحث ايران تبديل به يک مساله در سياست خارجي آمريکا شده و اتفاقا دو حزب حاکم در آمريکا که به نوبت قدرت را در اين کشور به دست مي‌گيرند يکسري اختلاف نظرها را در ارتباط با نحوه برخورد با ايران دارند. دموکرات‌ها معتقد به ديپلماسي هستند و مي‌خواهند براي نيل به اهدافشان از روش‌هاي ديپلماتيک استفاده کنند. جمهوريخواهان ديدگاه‌هاي متفاوتي دارند. تندروهاي جمهوريخواه معتقد به برخوردهاي حتي نظامي هم با ايران هستند و اين را در صحبت‌هايشان کتمان نمي‌کنند. معتدلين جمهوريخواه نيز معتقد به اعمال فشارهاي جدي‌تر به ايران هستند. در کل بحث ايران متأسفانه تبديل به يک بحث رقابت حزبي در آمريکا شده و از اين لحاظ حتي اگر به فرض دولت فعلي آمريکا تضميني دهد، نمي‌شود به اين تضمينش با توجه به ساختار سياسي آمريکا اعتماد کرد. چون معلوم نيست اين تضمين و تعهدات توسط دولت بعدي در نظر گرفته و رعايت شود. مساله ديگر اينکه آمريکا در صورت خروج به ايران غرامت بپردازد که يکي از مسائل بحث برانگيز است ولي قابل حل هست و مي‌شود روي اين بحث‌ها به تفاهم رسيد. به هر حال ايران مواردي که براي آمريکايي‌ها و شرکاي غربي آمريکا مهم بوده تا حدود زيادي الان حل کرده و درواقع زمينه براي احياي برجام از طرف ايران فراهم هست هرچند بحث تضامين و غرامت در صورت خروج آمريکا بحث‌هاي حل نشده‌اي است که به نظر مي‌رسد در روزهاي آينده راه حل‌هايي پيدا خواهد شد. از اين رو شايد رسيدن به يک تفاهم به صورت جدي در همين ماه سپتامبر آينده امکان‌پذير باشد و دو کشور بتوانند مسائل باقي مانده را حل کنند تا زمينه را براي احياي برجام فراهم کنند. طرف اروپايي هم از طريق هماهنگ کننده سياست خارجي در تلاش است تا زمينه‌هاي تفاهم دو کشور را ايجاد کند. با توجه به نياز اروپايي‌ها به نفت ايران که وارد مدار صادرات شود و جديتي که دارند و اينکه از طرفي مي‌توانند با توجه به همپيماني که با آمريکا دارند به نوعي از اهرم فشار خود استفاده کنند و با واسطه‌گري خود زمينه کامل احياي برجام را فراهم کنند. گام‌هاي برداشته شده حکايت از يک توافق قريب الوقوع دارد که به همين زودي برجام احيا شود. اراده مهم‌ترين فاکتور در مسير توافق است و اين اراده در راستاي احياي توافق وجود دارد. با توجه به اين اراده مي‌توان خوشبين بود که به همين زودي برجام احيا شود. از طرفي با توجه به در پيش بودن ماه سپتامبر و نياز اروپا به نفت ايران و از طرف ديگر حجم زيادي از نفت ايران بر روي کشتي‌ها وجود دارد که عرضه آنها مي‌تواند بازار را به تعادل برساند در حال تلاش هستند که هر چه زودتر اين اتفاق بيفتد. از اين رو در سپتامبر پيش‌رو توافق قابل احياست.