حالا وقت مذاکره اروپایی‌ها با امریکاست

یادداشت
سیدمصطفی خوش‌چشم
کارشناس مسائل بین‌الملل



جمهوری اسلامی ایران در طول 10 ماه گذشته، هرگاه که مذاکرات به توقف کشانده شد، با ابتکار عمل‌های گوناگون سعی کرد تا آن را به پیش ببرد؛ در حالی که رویکرد طرف غربی همواره متفاوت بود.
ایران بعد از «جنگ اراده»‌ای که تا اواسط تابستان از سوی امریکایی‌ها و با مشارکت صهیونیست‌ها انجام شد، عقب ننشست و روی خطوط قرمز خود ثابت‌قدم ماند. در این هنگام و برای نخستین بار بود که طرف اروپایی دست به ابتکار عمل نسبی زد تا با دادن برخی امتیازات، ایران را از در خواست امتیازات اصلی بر حذر دارد.
ایران در پاسخ به این ابتکار عمل و متن پیش‌نویس طرف اروپایی، درخواست مکتوب‌سازی دو قول شفاهی طرف غربی را داد. بسته شدن پرونده‌های سیاسی آژانس علیه جمهوری اسلامی ایران قبل از انجام تعهدات و توافق توسط آژانس نیز از دیگر موارد بود. این نشان می‌‌دهد که اگر ایران توافقی را بپذیرد، قطعاً برای برداشته شدن فشارهای مشتمل بر تحریم و آنچه که از طریق آژانس بر سر ایران می‌‌رود، است. هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که هم توافق شود و هم مذاکره‌کنندگان، اهرم فشار را در دستان طرف غربی بویژه فرانسه و امریکا باقی بگذارند. امتیاز باید در برابر امتیاز باشد و قرار نیست که یکسویه شکل بگیرد خصوصاً که اگر این امریکا باشد که نقض عهد کرده و در مقابل هم اروپا هیچ‌گاه به جبران مافاتی که ناشی از نقض عهد امریکا بوده برنخاسته است.
در متن پاسخی که در هفته‌های گذشته از سوی غربی‌ها به ایران ارائه شد، عبارات و کلمات کلی و مبهمی گنجانده شده بود که راه را برای فرار امریکا از تعهدات خود در آینده باز می‌‌گذاشت؛ این تاکتیکی است که همواره امریکایی‌ها در قراردادهای گوناگون با کشورهای دوست و دشمن خود به کار می‌‌برند.
اینکه جمهوری اسلامی بعد از پاسخ امریکا مجدداً نسبت به برخی موارد باقیمانده آن از جمله بسته شدن قطعی پرونده‌های ایران در آژانس اصرار دارد و طرف غربی چنین درخواستی را آن هم علیرغم قول‌ها و وعده‌های مختلفی که داده شده اجابت نمی‌کند، بیشتر باعث سوء‌ظن به غربی‌ها می‌‌شود. چرا که اگر در طرف غربی حسن نیتی وجود داشت قطعاً مواردی را که قول شفاهی انجام آن را داده بود به شکل مکتوب درمی‌‌آورد و در متن می‌‌گنجاند و موارد مبهم را دقیق‌سازی می‌‌کرد. این مقاومت طرف غربی قطعاً برای عدم امتیازدهی، شیوه مرسومی است که سابقه طولانی دارد؛ این موارد از چانه‌زنی‌های معمول مذاکراتی غربی‌ها است.با توجه به سرد شدن هوا و فرا رسیدن فصل سرما و افزایش قیمت انرژی، زمان به نفع جمهوری اسلامی ایران می‌‌گذرد. طرف غربی بویژه اروپا زیر فشار روزافزون خواهد بود و افزایش قیمت‌های انرژی متعاقبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی بویژه برای اروپا خواهد داشت.
در طول ماه‌های گذشته، پس‌ از «جنگ اراده»‌ای چند ماهه طرف امریکایی با مشارکت اسرائیلی‌ها علیه ایران و در پایان مذاکرات دوحه که طرفین توشه‌ای از این راه به دست نیاوردند، رئیس جمهور فرانسه دست به اقدام قابل تأملی زد.
امانوئل مکرون مصرانه درخواست برای بازگشت نفت ایران به بازارهای اروپا را مطرح کرد و تماس دو ساعته‌ای هم با ریاست جمهوری اسلامی ایران داشت. آنها به‌دنبال برطرف کردن ضعف خود در حوزه انرژی هستند و به همین دلیل است که تنها چند هفته پس از برگزاری مذاکرات دوحه که طرف امریکایی آن را دلسردکننده خوانده بود، طرف اروپایی مجبور شد برخی امتیازات مورد درخواست ایران در آن دور از مذاکرات را ارائه کند.
کارشناسان امریکایی و مقامات اروپایی از وضعیت فشار روزافزون اقتصادی بر قاره سبز بخوبی آگاهی دارند اما، قدرت استدلال و عاقله طرف امریکایی تحت تأثیر خودبرتربینی حاصل از چندین دهه ابرقدرتی، قرار دارد. آنها بخوبی متوجه می‌‌شوند که فرا رسیدن فصل سرما اهرم فشار مضاعفی روی آنان خواهد بود و بهتر است که هم اکنون امتیازات طرف ایرانی را واگذار کنند. اما می‌‌خواهند باز تا چند هفته دیگر به مذاکره و چانه‌زنی ادامه دهند، در حالی که اهرم فشار علیه آنان است.همچون جنگ اوکراین، امریکایی‌ها به دنبال چانه‌زنی با رقبا و دشمنان خود به هزینه اروپایی‌ها هستند.این زیاده‌خواهی طرف امریکایی البته متعاقبات اقتصادی و سیاسی برای امریکا از جمله در انتخابات آتی این کشور هم خواهد داشت ولی هزینه گزاف آن را کشورهای اروپای شمالی خواهند پرداخت. همین وضعیت را در تنگه تایوان و تنش‌های روزافزون آن هم مشاهده می‌‌کنیم. امریکا به شکل نیابتی با چین در تقابل است و بیش از هر طرف دیگری «تایوان» هزینه آن را پرداخت می‌‌کند.
مکرون که در چندین نوبت اصرار بر صادرات نفت ایران به بازارهای اروپایی را داشته بیش از قبل تحت فشار است. قطعاً وضعیت وخیم انرژی در ماه‌های آینده در هر انتخاباتی تأثیرگذار خواهد بود که از قضا متعاقبات کف خیابانی هم خواهد داشت. هفته گذشته رئیس پلیس سوئیس اعلام کرد که در زمستان افزایش قیمت انرژی در این کشور شورش‌های خیابانی به بار خواهد آورد. وضعیت بیکاری، تورم و نرخ گرانی اقلام و کالاهای اساسی و مواد غذایی و سوخت و فرآورده‌های نفتی در انگلستان، هلند، آلمان و فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپایی در حال تصاعد است.
پس، حالا وقت مذاکره اروپایی‌ها با امریکا است. چراکه آنچه ایران به عنوان امتیاز مطرح کرده بسیار معقول بوده و هیچ بازیگر بین‌المللی نمی‌پذیرد، توافقی را به امضا برساند که قرار است اهرم فشار آن طرف مقابل در دستانش باقی بماند.