بفرمایید موکب سوئدی!

سیمین برادران_شهروندآنلاین؛ هزاران کیلومتر دورتر هم که باشی کهربای طریق تو را فرامی‌خواند. پرچم کشوری که در آن حالا زندگی می‌کنند را آویزان کرده بودند تا به همگان بگویند حسین (ع) در همه جای دنیا حضور دارد. بچه‌های قدونیم‌قد در پیشخوان با لباس‌های مشکی ایستاده بودند و از زائران پذیرایی می‌کردند. در عراق به دنیا آمده بود اما در ایران هم زندگی کرده است. دوست صاحب موکب سوئدی و مترجم خوش‌خلقی بود که 20 سال از حضورش در سوئد می‌گذرد و راننده اتوبوس است و حالا از خاطرات همراهی با عبدالهادی محمدمسلم می‌گوید. کسی که پس از مرگ صدام توانسته بود بدون ترس قدم در طریق الکربلا بگذارد و حالا با راه‌اندازی موکبی باشکوه از روزهای گذشته حرف بزند.

–              پرچم سوئد را آویزان کرده‌اید. خادمان این موکب چه کسانی هستند و برای چه این‌همه راه تا عراق آمده‌اند؟

همه ما مقیم سوئد هستیم. از اول صفر موکب را باز می‌کنیم و تا شب اربعین ادامه می‌دهیم.



–           دورهمی مذهبی شما به همین موکب خلاصه می‌شود؟

خیر. در سوئد حسینیه داریم و صاحب این موکب یعنی «عبدالهادی محمدمسلم » هم صاحب آن حسینیه در سوئد است. بعد از سقوط  صدام در 2003 توانستند این راه را بروند چراکه در زمان صدام با ترس و دزدکی می‌رفتند.

–              چه چیزی باعث شد تا به فکر بنای این موکب بیفتید؟

وقتی عبدالهادی محمدمسلم در طریق هنگام اربعین پیاده‌روی می‌کرده، دیده است که خیلی حسینیه‌ها می‌توانند به زوار خدمت کنند. البته آن زمان زوار کم بودند. این فکر زمانی که تازه سقوط صدام انجام‌شده و ناامنی زیاد بود به ذهنش می‌رسد.

              چه خدماتی در این موکب ارائه می‌دهید؟

آب و چای کافی به زائران می‌دهیم. گاهی هم چیپس و صبحانه می‌آوریم. حلیم، آش و… هم برخی روزها داریم.

              چند سال این موکب را دارید؟

بعد از سقوط صدام یعنی پس از 2004 این موکب برپا شد

در سوئد هم به مسلمانان خدمات ارائه می‌دهید؟

قانون سوئد به گونه دیگری است و ما آنجا حسینیه داریم و خدماتی  داخل حسینیه انجام می‌دهیم. برای مراسم‌های مذهبی خودمان برنامه داریم. در ماه رمضان 30 روز جلسه قرآن با افطار و شب‌های قدر هم مراسم داریم و روزهای عادی هم نماز جمعه برپا می‌شود و محرم هم برنامه داریم. در سوئد چارچوب و قانونی وجود دارد که اگر آنها را رعایت کنیم مشکلی برای برگزاری مراسم‌های مذهبی نخواهیم داشت و ما هم قوانین را رعایت می‌کنیم.

–           چند سال در اینجا حضور دارید؟

من به‌واسطه عبدالهادی محمدمسلم با این راه آشنا شدم. از 2013 که امام حسین(ع) منت سر ما گذاشت می‌آییم. سال اول که می‌آمدم کسی نمی‌دانست فارسی بلد هستم. سال‌های قبل این موکب مطب بود و من اتفاقی ترجمه کردم و تعجب کردند و گفتند مگر فارسی بلد هستی. اینجا من را به‌عنوان سوئدی می‌شناسند. من 20 سال است که سوئد هستم ولی عبدالهادی محمدمسلم 40 سال سوئد هست و از همان زمان که به سوئد آمد و پدرش یکی از موسسات حسینیه در کوفه بود، راه‌شان را ادامه داد.

 

–           دلیل برپایی حسینیه در سوئد چه بود؟

فکر کردند ما در کشور غریب هستیم و برنامه داریم و دیدیم این‌گونه نمی‌شود. عبدالهادی محمدمسلم فکر کردند که درست است ما در کشوری هستیم که دین ندارند اما باید کاری کنیم که اسلام زنده باشد. عبدالهادی محمدمسلم ابتدا از خانه شروع کرد چراکه در 40 سال قبل مسلمان یا پناهنده کمی وجود داشت و این مسیر را با سه نفر شروع کردند. در حال حاضر همراه با برادران افغانی هستیم و برخی برنامه‌ها به 800 نفر می‌رسد.

–           چقدر از جوانان در سوئد به سمت برنامه‌های شما جذب شدند و آگاهی بیشتری پیدا کردند؟

چند نفر از همین جوانان در حال حاضر در راه هستند و بناست به ما بپیوندند. عبدالهادی محمدمسلم تلاش کردند که جوانان منحرف، بی‌دین و از راه به در نشوند. ما خیلی برنامه‌ها داریم و هیأتی برای جوانان داریم. امسال و سال قبل یکسری برنامه فقط برای جوانان است. در محرم این برنامه‌ها با چند آیه قرآن کریم ساعت 7 بعدازظهر به‌وقت ما آغاز می‌شود. زیارت امام حسین(ع)، زیارت حضرت عباس(ع) و شهدا را می‌خوانیم و سخنرانی دینی پس از آن به همان مناسبت داریم و سینه‌زنی و شام هم در برنامه‌ها گنجانده می‌شود.

–           آیا با ارگان خاصی در ارتباط هستید و از سوی جایی حمایت می‌شوید؟

حکومت هیچ کاری با این اقدامات ندارد. مانند همین پیاده‌روی اربعین همه اقدامات خودجوش است.

–           تابه‌حال توانسته‌اید کسی را دعوت به اسلام کنید؟

تاکنون داشته‌ایم که آقای مسلمان با خانم سوئدی ازدواج‌کرده‌اند یا برعکس که شیعه شده‌اند و همه گونه نمونه داشتیم.

–           چه‌ کارهای انسان‌دوستانه‌ای در سوئد انجام می‌دهید؟

زمانی که خیلی‌ها در سال 2015 طرف اروپا آمدند زمستان بود و اعلام می‌کردند که لباس کافی ندارند و عبدالهادی محمدمسلم به آنها خدمات می‌دادند. این افراد را به حسینیه‌ها می‌آوردند و به آنها لباس مجانی می‌دادند و در محرم به پیشنهاد ایشان کمپ می‌رفتند و شیعیان را به مراسم می‌آوردند و بعد از مراسم به آنها خدمات ارائه می‌دادند. هرچند مدت 125 کارتن مخصوص هنگام جنگ  به عراق می‌فرستادند. در سال 2013 به افرادی که از شمال عراق از دست داعش رانده شدند و به سوئد آمدند خدمات ارائه می‌دادیم.

–           در این مدت که موکب داشته‌اید خاطره‌ای دارید که برایتان جذاب باشد.

من در یکی از این سال‌ها حضور نداشتم و عبدالهادی محمدمسلم  تعریف کردند شبی، خیلی سرد بوده و زوار کمی از این محدوده رد می‌شدند. قوری کوچکی داشتند که مقدار کمی چای داشته و در حال پختن حلیم بودند. خواستند چای در هوای سرد بریزند. عبدالهادی محمدمسلم چای ریخت تا برای دوستش ببرد زائری آمد و چای خواست. بیش از 30 نفر آمدند و از قوری کوچک به مردم چای می‌دادند و حواس‌شان نبود که چای خیلی کم ته قوری وجود داشت. تا زمانی که دوست‌شان گفت چای چه شد و آخرین قطره چای ریخته و تمام شد. دوست‌شان گفت کاش نگفته بودم و چای به مردم می‌رسید.

–           داستان‌های دیگری هم دارید؟

من چون ترجمه می‌کنم خیلی از بچه‌های کوچک را دیده‌ام که گم‌ شده‌اند و هرطور شده من بچه‌ها را به خانواده‌شان می‌رساندم تا اینکه در سال 2016 برای اولین بار با خانواده‌ام به زیارت امام حسین (ع) رفتم و بچه من در آنجا گم شد و هرچه گشتم پیدا نکردم. به امام حسین گفتم هرچه بچه بود من پیدا کردم چرا بچه‌ام گم‌ شده است. تااینکه بعد از 4 ساعت گشتن پسرم در هتل بود. گفت: «جمعیتی ما را از برادرانم جدا کرد و مرا سمت تاریکی برد.  مردی من را دید و کارت هتل را به او دادم و تمام مدت تا هتل دلداری‌ام می‌داد.»

وقتی به هتل رفتیم پسرم را دیدم و پذیرش هتل هم گفت نمی‌دانم چه کسی آمد و پسرتان را آورد. تابه‌حال این فرد را ندیده بودم.

              برای حضور در مراسم اربعین چه مشکلاتی دارید؟

ویزا یکی از مشکلات ماست. همچنین بلیت‌ها خیلی گران است. حساب کردیم با 15 هزار کرون سوئدی که تقریبا 1400 دلار است باید خرج می‌کردیم که به عراق بیاییم و این رقم برای ما خیلی است. هزینه 700 دلاری ویزا هم داریم. همچنین هزینه 100 دلاری کرونا هم باید بپردازیم. یکسری وسایل هم باید با خودمان بیاوریم. امسال 128 کیلو وسایل ازجمله دو عدد ویلچر، گاری، لباس و دارو با خودم آوردم.

عبدالهادی محمدمسلم صاحب اصلی این موکب است که دو سال پیش در جریان حضور در موکب اربعین سکته مغزی می‌کند و فشار کاری زیادی دارد. دو هفته‌ای است که مادرش را ازدست‌ داده. در ادامه عبدالهادی محمدمسلم در مورد پرچم نصب‌شده سوئدی توضیح داد:

–           چرا پرچم سوئد را سر در این موکب نصب‌کرده‌اید؟

فکر نکنید برای تبلیغ خودمان این کار را انجام می‌دهیم. برای این است که بگوییم از همه دنیا خدمتگزار امام هستند. امام حسین (ع) نه‌فقط برای عراق و شیعیان بلکه برای همه کشورهای دنیاست.  برای همه کشورها در این پیاده‌روی حضور دارند.

              چه خاطرات و معجزاتی مشاهده کرده‌اید؟

از لحاظ معجزه، خاطراتی داشتم که هرروز رخ می‌دهد و همیشه معجزه از امام حسین (ع) داریم. این عقیده ماست که برای زوار امام حسین(ع) خدمت کنیم. خانم‌هایی داشتیم صاحب فرزند نمی‌شدند، اما به خواسته‌شان رسیدند. خیلی‌ها از سرطان شفا پیدا کردند. بخواهیم همه را بگوییم، نمی‌توانیم بشماریم و زبان عاجز از همه چیزهایی است که می‌بینیم. نوه چهار ساله‌ای داشتم که مشکل بینایی داشت و نزد ابوالفضل‌العباس(ع) رفت و الان می‌تواند ببیند.

              چه اتفاقی رخ داد که این موکب بنا شد؟

زنده کردن شعائر امام حسین(ع) است. هرکجا نام حسین(ع) باشد ما هم باید باشیم.

              یک توصیه به زائران

من نمی‌دانم چه وصیتی باید بکنم. عمر از ما گذشته و می‌دانیم خط ما چیست و کارهایی که انجام می‌دهیم باید بچه‌هایی پرورش بدهیم و این بچه‌ها این راه را ادامه بدهند.

–           چه چیزی باعث شده که عقیده‌تان در آن سر دنیا هم ‌تغییر نکند؟

تربیت ماست، خانواده‌ام و پدرم یکی از مؤسسین و شاعران اهل‌بیت بودند. خانواده‌ام جوری تربیت‌ کرده‌اند که در راه اهل‌بیت قدم بگذارم.

–           به خانواده‌هایی که فرزند کوچک دارند چه توصیه‌ای می‌کنید؟

کلام کافی نیست. باید یک‌دفعه جرات کنند، بیایند و ببینند.

کلام آخر

اسلام و مسلمین پیروز می‌شوند و امام زمان ظهور می‌کنند و خدا شیعیان را حفظ کند.