چالش در پرونده هسته‌ای از دیپلماسی سبقت گرفته است

آرمان ملی- احسان اسقایی: خبری از مذاکره و پیامی در ارتباط با پرونده هسته‌ای تهران مخابره نمی‌شود! تنها خبر موجود، اخباری است که تاکید دارد اروپا، ایران و آمریکا از ادامه روش دیپلماتیک در موضوع هسته‌ای دفاع می‌کنند. البته برخی خبرها نیز سویه‌هایی از توافق در آینده نه چندان دور را مخابره می‌کند. به نظر می‌رسد اگر ادامه مذاکرات هسته‌ای در نظر باشد، باید آن را در بعد از انتخابات کنگره آمریکا پیگیری کرد چرا که هم اکنون بایدن و دموکرات‌ها در تلاش هستند کرسی‌های خود را در کنگره از دست ندهند و از سوی دیگر دونالد ترامپ تمام قد پشت جمهوریخواهان ایستاده است تا دموکرات‌ها را از اکثریت کنگره انداخته و زمینه را برای حضور خود در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری آمریکا فراهم کند. برخی معتقدند در شرایط فعلی نباید انتظار آغاز دور جدیدی از مذاکرات را در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران را داشت. «آرمان ملی» به منظور بررسی انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر روند مذاکراتی که باید منتهی به بازگشت طرفین به برجام شود با حشمت‌ا... فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم به گفت‌وگو پرداخته است. فلاحت‌پیشه اعتقاد دارد «مذاکرات برای بازگشت به برجام را نباید در پس انتخابات آمریکا مشاهده کرد بلکه باید از دریچه دیگر به مساله پرونده هسته‌ای نگریست.» این گفت‌وگو در ادامه آمده است. مذاکرات هسته‌اي در شرايط خاصي قرار گرفته است و عملا خبر دقيقي از وضعيت آينده مذاکرات و حتي برجام شنيده نمي‌شود. روند بازگشت به برجام تا چه ميزان با برگزاري انتخابات آمريکا و برخي مسائل ديگر متوقف شده است؟
چالش هسته‌اي ايران و کشورهاي غربي به‌شدت متاثر از تحولاتي خارج از اصل اختلافات طرفين در ارتباط با برجام است. تحولات منطقه‌اي و تحولات مربوط به مسائل جهاني نمونه‌اي از اين متغيرهايي خارج از پرونده هسته‌اي است که بر روند آن پرونده تاثيرگذاشته است. مسائل داخلي دو سويه در کشورها از جمله انتخابات آمريکا حداقل در شرايط کنوني کمترين اثر را روي پرونده هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران و روند مذاکرات هسته‌اي به منظور بازگشت طرفين به برجام داشته است. به ويژه مساله انتخابات آمريکا که در اين زمينه بايد به آن اشاره کرد زيرا انتخابات آمريکا نيز اثر چنداني بر بازگشت طرفين به مذاکرات هسته‌اي نداشته است.
درست است که مسائل سياست خارجي در آمريکا اولويت نخست رأي دهندگان هم نيست اما يک جدال جدي در بين سياستمداران آمريکاست. با اين وجود باز هم معتقديد که مذاکرات هسته‌اي ارتباطي به انتخابات آمريکا ندارد؟
اگر در شرايطي قرار داشتيم که توافق هسته‌اي در آستانه امضا بود، آنگاه مي‌توانستيم اينگونه تحليل کنيم که انتخابات ماه نوامبر در آمريکا که انتخابات ميان دوره‌اي کنگره است، بر پرونده هسته‌اي اثرگذار است و احتمالا بايدن مي‌توانست با توافق با ايران امتياز مثبتي را براي خود و دموکرات‌ها در انتخابات ميان دوره‌اي کنگره آمريکا به وجود آورد اما درحال حاضر رويدادي در پرونده هسته‌اي در حال وقوع است که اين رويداد را به نوعي رخنه پذيري مذاکرات هسته‌اي نام دارد. منافذي در مذاکرات هسته‌اي وجود دارد که درگذشته با بسته نگاه داشتن اين منافذ توانستند به توافق وين و برجام دست پيدا کنند اما در شرايط فعلي اين منافذ باز شده و مسائل مختلف بر پرونده هسته‌اي اثرگذاشته است به طوري که برخي مسائل اولويت بيشتري در اين زمينه پيدا کرده است.


اگر آرايش نيروهاي سياسي در کنگره را در نظر بگيريم که ظاهرا دموکرات‌ها در اکثريت کنگره قرار دارند، اين احتمال وجود دارد که نوع آرايش سياسي در کنگره آمريکا تغيير کند؟
دو اتفاق و نتيجه در نهايت از رقابت‌هاي ميان دوره‌اي کنگره آمريکا حاصل خواهد شد. يا شرايط کنوني حفظ مي‌شود که دموکرات‌ها در کنگره در اکثريت قرار مي‌گيرند اما اين اکثريت يک اکثريت ضعيف است يا عکس اين مورد حاصل خواهد شد و تعداد جمهوريخواهان درکنگره بيش از دموکرات‌ها خواهد شد. شواهد نشان مي‌دهد به رغم تلاش زياد جمهوريخواهان اگر در کنگره هم اکثريت را در دست بگيرند نمي‌توانند اکثريت قوي را به دست آورند و احتمالا اکثريت ضعيفي به آنها درکنگره اختصاص خواهد يافت. از اين منظر چون هيچ کدام از طرفين نمي‌توانند در انتخابات کنگره در اکثريت مطلق قرار بگيرند و نخواهند توانست به صورت مطلق بر برجام و بازگشت به توافق وين اثرگذار باشند. هرچند شاهد هستيم که جمهوريخواهان همان زمان که در اقليت کنگره قرار داشتند تلاش‌هايي را براي مقابله با نگاه دموکرات‌ها و بايدن به پرونده هسته‌اي صورت دادند.
اگر فرض محالي را در نظر بگيريم که جمهوريخواهان با ورود و هزينه‌هايي که ترامپ در انتخابات آمريکا انجام داده بتوانند کمي بيشتر از آنچه پيش بيني مي‌شود کرسي‌هاي کنگره را در دست بگيرند، آنگاه مي‌توانند در برابر بايدن و دموکرات‌ها در پرونده هسته‌اي و بازگشت به برجام ايستادگي کنند؟
اينکه جمهوريخواهان تلاش‌هايي را خواهند کرد تا بايدن به يک پيروزي در ارتباط با سياست خارجه خود دست نيابد، مسلم است. جمهوريخواهان هرکاري خواهند کرد تا دموکرات‌ها دستاورد محسوسي نداشته باشند اما واقعيت آن است که رئيس‌جمهور آمريکا فارغ از اينکه ترامپ باشد يا بايدن، جمهوريخواه باشد يا دموکرات، در ارتباط با پرونده هسته‌اي نگاه مناسبي داشته باشد يا نگاه او موافق با برجام نباشد، رئيس‌جمهور آمريکا ابزارهاي اجرايي را در دست دارد که تعداد آن‌ها بر اساس قوانين آمريکا 5 ابزار است که با توجه به آنهامي‌تواند به اقداماتي دست بزند که حتي برخلاف رأي کنگره آمريکا باشد. ابزارهاي اجرايي در قالب مديريت ويژه و شرايط اضطراري به رئيس‌جمهور تعلق مي‌گيرد. رئيس‌جمهور بر اساس آن ابزارها تصميماتي را اتخاذ مي‌کند که بدون در نظر گرفتن ملاحظات داخلي و مقررات داخلي است.
در اين فرض اگر جمهوريخواهان در کنگره به پيروزي برسند رئيس‌جمهور آمريکا که ظاهرا با برجام هم مخالفت چنداني ندارد مي‌تواند اقدامي در جهت رفع تحريم‌ها انجام دهد؟
تنها در موضوع هسته‌اي ايران بيش از 700 تحريم توسط آمريکا وضع شده است اگر رئيس‌جمهور آمريکا به اين نتيجه برسد که در راستاي امنيت ملي آمريکا لازم است به توافقي دست يابد که کنگره با آن مخالفت‌هايي دارد از اين 5 ابزار اجرايي خود استفاده خواهد کرد که مهم‌ترين اين ابزارها فرمان اجرايي است که از قدرت بالايي هم در نظام حقوقي آمريکا برخوردار است. 4 ابزار ديگر هم شامل دستوالعمل، تفاهم‌نامه، توافق‌نامه و بخشنامه است که هر کدام داراي ميزاني از قدرت از نظام حقوقي ايالات متحده است که مي‌تواند منع‌ها و ملاحظات اعضاي کنگره دارند را دور بزند. البته اگر دموکرات‌ها هم بتوانند درکنگره در پيروزي مطلقي قرار بگيرند و بر تعداد کرسي‌هاي خود در انتخابات ميان دوره‌اي در مقايسه با شرايط فعلي بيفزايند، آنگاه رئيس ‌جمهوري آمريکا با شرايط بهتري مي‌تواند در ارتباط با پرونده هسته‌اي ايران تصميم بگيرد.
آيا طرفين توانستند از موقعيت‌هايي که در طول يک سال اخير به دست آمده بود به نفع بازگشت به برجام استفاده کنند؟
خير در برخي مواقع موقعيت‌هايي در ارتباط با بازگشت به برجام وجود داشت که از آن فرصت‌ها استفاده صورت نگرفت.
چرا اينطور شد در ابتداي راه که طرفين از اراده لازم براي رسيدن به توافق خبر مي‌دادند؟
دلايل آن را بايد در اين مورد جست وجو کرد که ملاحظاتي غير از ملاحظات سياسي معمول بين کشورها در پرونده هسته‌اي وارد شده. معتقدم اين ملاحظات بيرون از پرونده هسته‌اي است. منافعي وجود داشت که اين منافع که هر کدام آسيب‌هايي براي منافع ملي دو طرف پرونده هسته‌اي به حساب مي‌آمدند.
يعني ساير طرف‌هاي مذاکرات هسته‌اي غير از ايران و آمريکا منافعي را براي خود در مذاکرات در نظر داشتند که بر اساس آن منافع به نوعي به پيشرفت مذاکرات هسته‌اي کمک نکردند؟
تا حدودي بايد گفت بله. اين مورد وجود داشت و دارد. مذاکرات به محلي براي حفظ منافع برخي ديگر غير از ايران و آمريکا تبديل شده بود. امروز شاهد هستيم که برجام و لزوم بازگشت به آن تحت الشعاع موضوع اوکراين قرار گرفته است. مساله قطع گاز روسيه به اروپا درکنار منابعي که ايران براي صادرات به اروپا داشت را نبايد دور از ذهن دانست. برخي از بازيگران اروپايي هم ملاحظات خاص خود و منافع خود را در برجام در نظر داشتند و از سوي ديگر برخي از کشورهاي منطقه نيز نگاه مثبتي به برجام و بازگشت طرفين به آن نداشته و ندارند و در گذشته تلاش‌هايي را براي ناکام گذاشتن مذاکرات هسته‌اي قبل از برجام انجام داده و در شرايط حال حاضر نيز همان سياست‌ها را در شکل ديگري دنبال مي‌کردند.
تل‌آويو جدي‌ترين طرف براي به توافق نرسيدن است. اين رژيم آنقدر ايران هراسي راه انداخت که در طول برجام نيز توانست کشورهاي منطقه را از تهران دور کند، نقش تل‌آويو در دوره اخير را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
رژيم صهيونيستي از آنجا که تلاش دارد ايران در انزوا بماند، تلاش کرد در طول ماه‌هاي گذشته راهبرد امنيتي خود را در ارتباط با برجام مطرح کند. از سوي ديگر به فاصله چند روز از انتخابات آمريکا، انتخابات در سرزمين‌هاي اشغالي در دستورکار است و در هر دوره از انتخابات رژيم صهيونيستي موضوع ايران و به خصوص موضوع پرونده هسته‌اي تهران بحث اساسي و اصلي رقابت‌هاي سياسي و انتخاباتي در تل‌آويو تبديل مي‌شود. چپ‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي معتقد به سازو کارهاي ديپلماتيک هستند و دموکرات‌ها در آمريکا علاقه‌مند هستند که برجام به نتيجه برسد و از به نتيجه رسيدن آن به عنوان يک ابزار داخلي استفاده کنند که به نتيجه نرسيد و آنها نيز سياست‌هاي جايگزيني را پيش گرفتند، به طوري که بايدن دموکرات به جاي حساب باز گردن بر روي دستاوردهاي بازگشت به برجام رسما سياست‌هاي اقتصادي را در پيش گرفت.
با اين فرض مي‌توان به اين نتيجه رسيد که آمريکا از اين به بعد با نگاهي کلان‌تر به بازگشت به برجام خواهد نگريست؟
برجام موضوعي نيست که تحت تاثير نتايج ميان دوره‌اي آمريکا قرار گيرد ولي اتفاق ديگري در ارتباط با مذاکرات هسته‌اي در حال وقوع است در اين معنا که عزم و اراده سياسي در پايتخت ايران و آمريکا براي بازگشت به برجام مانند سابق نيست. بارها طرفين به توافقي نزديک شده‌اند که آن توافق مي‌توانست منافع دو طرف را تامين کند اما هر دو طرف به دلايلي از آن طفره رفتند.
احتمال اينکه طرفين مجددا در ماه‌هاي آينده به لزوم بازگشت به توافق وين بنگرند وجود دارد؟
اگر طرفين در آينده تصميم بگيرند فارغ از برخي حاشيه‌ها وارد فضاي مذاکره‌اي شوند، امکان از سرگرفتن مذاکرات به منظور بازگشت به برجام وجود دارد. البته موضوع مذاکرات تحت مسائل ديگري قرار گرفته است. موضوعاتي که اخيرا موجب بيانيه‌هاي تند ميان ايران و آمريکا شده است. اين موارد مي‌تواند اثر خود را بگذارد. طرفين از اينکه اجازه دادند برخي مسائل به مذاکره هسته‌اي وارد شود، ضرر کرده‌اند. در شرايطي که براساس ديپلماسي همه کشورها تلاش مي‌کنند زخم‌هاي باز را ببندند، طرفين برجام مهم‌ترين زخم خود را باز نگاه داشته‌اند و اين زخم موضوع برجام است. از اين رو طرفين موقعيت‌هايي را از دست مي‌دهند.