مناظره «اعتراض دارم!» در دانشگاه شریف

توکلی-  دانشگاه صنعتی شریف که اتفاقات و حاشیه ها ی مختلف آن از ماجرای سلف گرفته تا زد و خوردها و شعارهای رکیک، این دانشگاه را به تیتر یک حوادث اخیر کشور تبدیل کرده بود، روز گذشته یک مناظره جنجالی و در عین حال آرام و بدون حاشیه را با عنوان  «اعتراض دارم!» میزبانی کرد. مناظره ای که یک طرف آن  احمد زیدآبادی روزنامه نگار و دبیر کل ادوار تحکیم وحدت و در طرف دیگر عبدا... گنجی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصولگرا حضور یافته بودند که در ادامه بخش های مهم اظهارات صریح و داغ این دو فعال سیاسی را از تجمعات اعتراضی تا گشت ارشاد به گزارش همشهری آنلاین می خوانید.  بخش های مهم سخنان عبدا... گنجی  :  *  من این صحبت آقای زیدآبادی را قبول دارم که حوزه فکری جریان انقلاب اسلامی کمرنگ و ضعیف شده است. این حرف درستی است و از دیگر سو معتقدم که حوزه فکری در جریان اصلاح طلب نیز حوزه فکری ترجمه است. در مجموع باید گفت که حوزه فکری در کشور ما لاغر شده است.*ما خصلت‌های دانشجویی را نباید سیاسی و امنیتی ببینیم، بلکه این ها روان شناختی است. جوانان دانشجو همیشه به قدرت سوءظن دارند و بدبین هستند با هر بینش سیاسی.*من دیروز در کلاس درس از دانشجویان خود پرسیدم که کودتا یعنی چه؟ و متاسفانه هیچ کدام از آن ها نتوانستند تعریف دقیقی از این موضوع ارائه کنند و این نبود عمق فکری،‌ یک آسیب جدی است.*بخشی دیگر از آسیب جنبش دانشجویی می‌تواند این باشد که گاهی بین نقد حاکمیت و نفی حاکمیت هیچ فاصله‌ای ندارد. *هیچ کسی اندازه مقامات جمهوری اسلامی که من خیلی ها را قبول ندارم این حضور را در بین دانشجویان نداشتند، از خاتمی تا احمدی نژاد و روحانی ، بیشترین توهین هم به آن ها شده است. کدام کشور و رئیس جمهور این گونه وقت می‌گذارد. پدیده هایی که در کشور رخ می دهد مثلا متروپل آمده پایین و قوه قضاییه چهار شهردار آبادان و ۲۰ نفر را  گرفته است و وزیر کشور و معاون اول و مسئولان رفتند و دیه متوفیان را حاکمیت داد اما شما "هشتگ تفنگت را زمین بگذار" می زنید. پیچیدگی مسائل مان این گونه است.*راهبرد نظام این است که تا می توانیم کشته شویم، ولی کشته ندهیم. در تهران از معترضان یک نفر کشته نشد. من در توئیتر گفتم در تهران شش نفر شهید شدند و از معترضان یک نفر کشته نشده است.*در همین اتفاقات اخیر تیم‌های سه  نفره بازیگر و کارگردان گرفتند که سوژه‌ای را کارگردانی می‌کردند.*ما با این سه دسته روبه روییم ولی حرف را دقیق بزنیم و دچار فضای جوزده نشویم. این که بگوییم هر کسی بدحجاب است و با نیروی انتظامی درگیر است این طور نیست، ولی باید روند اصلاح شود. مگر همه مردم ضدانقلاب و دشمن هستند؟* اگر کیهان و صدا و سیما را کسی نمی‌بیند یا نمی‌خواند چرا شما از محتوای آن ها آن قدر حرص می‌خورید. اگر آن ها کاری می‌کنند که به ضرر جمهوری اسلامی است و به نارضایتی مردم منجر می‌شود این که به نفع شماست. بخش های مهم سخنان زید آبادی  :  * اگر دولت‌ها بالغ باشند به جای این‌که با این جنبش مقابله کنند آن را مدیریت می‌کنند.*دور نشستن و داوری کردن دهه هشتادی‌ها منصفانه نیست.*امروز دهه هشتادی‌هایی به دانشگاه آمده‌اند که به حرف پدر و مادر خودشان تن نمی‌دهند و با یک فرهنگ جهانی بزرگ شده‌اند. یک حالت عصیانی در این‌ها رخ داده و روی حرف خودشان هم می‌ایستند. * بله آقای گنجی درست می‌گویند که مطالعه نیست، اما زمانی که دانشجو مطلع می‌شود، اسیر زندان و دچار ترک تحصیل می‌شود برای همین می‌گوید برای چه مطلع شوم.* در بهار مطبوعات، ما روزنامه‌هایی داشتیم که همه را یک شبه قاضی مرتضوی تعطیل کرد و یک خلأ ایجاد شد و روزنامه‌ها دست جناح اصولگرا افتاد. صدا و سیما هم دست اصولگراها افتاد.*  تصورم این است که دوستان اصولگرا سال هاست دچار یک زوال فکری شده اند و هیچ تولیدی در عرصه نظریه و بحث های سیاسی ندارند. در غیاب نظریه و اندیشه جدید، سکوت کرده اند.دو طیف همیشه تهدید و توهین می‌کنند و روزنامه‌کیهان عصاره این طرز فکر است و می‌گوید بگیرید و ببندید و خبرگزاری فارس هم به آن اضافه شده و تولیدی ندارند و از گفت‌وگوی رودر رو هم بیم دارند. * من‌ هفت سال، به علت نوشته هایم دستگیر شدم و هزاران ساعت بازجویی راجع به کلماتم را پس دادم. مثلا گفته بودم "نهادهای مدنی برای کشور لازم است..."  سر این جمله این قدر به من فشار آمد و به قدری فشار بازجو در ذهن من است که من حرف بزنم یک کلمه و واژه را 10 بار در ذهنم تداعی می کنم تا بگویم ،زیرا هر واژه ای جرم شده است.* فحش باد هواست و مگر چیست؟ درست نیست برای فحش کسی را بزنند و دانشگاه را ببندند. واکنش ها خیلی تند است راجع به آن چه که انجام شده است. فحش ها خوب نبود و تایید نمی کنم،   باید احترام هم را نگه داریم ، ولی وقتی فحش زده شد باد هواست.*وضعیت کنونی نتیجه دولتی است که بر اساس مقتضیات دولت مدرن شکل نگرفته است، بلکه بر اساس یک نگاه فکری و فقهی مربوط به ماقبل مدرن شکل گرفته است.