واکاوی اعتبار عبارت: «پول ایران کم ارزش ترین پول دنیا»

حقگو- چند روز قبل بود که خبرگزاری اسپوتنیک با استناد به اعلام یک منبع اینترنتی که اعتبار آن قابل برآورد نیست، مدعی شد که این سایت در تابستان امسال، «ریال» ایران را در صدر جدول بی ارزش ترین پول جهان قرار داده است. نکته قابل توجه این بود که در جدول مورد ادعا، اولاً تنها ارزش ریال ایران در برابر دلار معادل سازی شده و ارزش سایر ارزهای بی ارزش در برابر دلار بیان نشده است. ثانیاً ارزش دلار آمریکا برابر با 42 هزار و 405 ریال بیان شده که مربوط به قبل از اوج گیری دلار (در سال 97 و هنگام تولد رسمی ارز 4200) است. حال سوال این جاست که واقعیت ماجرا چیست و در مرتبه بعد، این عبارت که «پول ایران بی ارزش ترین پول دنیاست» در ترازوی تحلیل اقتصاد کشور، چه وزن و جایگاهی دارد؟ آیا دارای بی ارزش ترین پول دنیا هستیم؟  چرخی در منابع دم دستی موجود، از جمله سرویس های محاسبه برابری ارزها در گوگل نشان می دهد که پاسخ به سوال فوق به احتمال زیاد مثبت است. به عنوان مثال، این سرویس نشان می دهد که ریال ایران هم اینک معادل 0.00013 رئال برزیل، 0.0038 پزوی آرژانتین، 0.00016 بولیویانوی بولیوی و 0.000024 دلار آمریکاست. تازه به نظر می رسد این ارقام کمتر از میزان واقعی باشد چرا که این سامانه هم اینک هر دلار آمریکا را 42 هزار و 300 ریال یعنی تقریبا همان ارز  4 هزار و 200 تومانی نشان می دهد! با این اوصاف بدیهی است، پیامی که عبارت «بی ارزش ترین پول جهان» مخابره می کند، در وهله اول القای بدبختی و فلاکت اقتصادی و به عبارت شسته رفته تر، ضعف شدید «قدرت خرید و رفاه ایرانیان در قیاس با سایر کشورهای دنیا» است، اما در ادامه خواهیم دید که این برداشت دقیق نیست و به عبارت دیگر گزاره فوق به تنهایی، ارزش تحلیلی زیادی درخصوص وضعیت اقتصادی ایرانیان ندارد.   معایب ثبات واحد پول به قدمت یک قرن نزدیک به یک قرن است که واحد پول ایران ریال تعیین شده است. به گزارش تسنیم به نقل از منابع تاریخی، واحد پول ریال در ایران از اول فروردین 1311 معادل 0.07322382 گرم طلا به عنوان واحد رسمی پول ایران به جریان افتاد. رقمی که اگر آن را با نرخ طلای 24 عیار امروز بسنجیم حدود 147 هزار تومان می شود! در قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال 1351 نیز ارزش هر ریال معادل 0.0108055 گرم طلای خالص تعیین شد که اگر آن را هم با نرخ طلای 24 عیار امروز بسنجیم، حدود 21 هزار تومان کنونی می شود. همان طور که ملاحظه می شود، ارزش پول ایران به هیچ عنوان به میزان تعریف اولیه باقی نمانده است. دلایلی برای این موضوع بیان می شود که مهم ترین آن را می توان توسعه اقتصاد پولی و خلق پول در اقتصاد دانست. با این حال، باید گفت همان طور که ارزش پول در کشور ما از تعاریف ثابت فاصله گرفته، در کشورهای دیگر نیز این اتفاق رخ داده است. منتها شدت این مسئله در برخی کشورها آن چنان بوده که بعضی از آن ها تاکنون و در چندین مرحله دراصطلاح به حذف صفر از پول ملی خود روی آورده اند. در این زمینه، گزارش 22 اردیبهشت 99 روزنامه دنیای اقتصاد نشان می دهد که آلمان در سال 1923 و پس از گذراندن یک تورم شدید، 12 صفر از پول خود را حذف کرد، همچنین تاکنون برزیل 18 صفر، آرژانتین 13 صفر، بولیوی 9 صفر، پرو 6 صفر، افغانستان در دو دهه قبل 3 صفر و ... را از پول خود حذف کرده اند. در ایران هم بحث حذف 4 صفر از پول ملی در سال های اخیر مطرح شده است، با این حال چون این موضوع نیاز به برخی ملاحظات فنی و اجرایی دارد از جمله ثبات و پایداری تورم در سطوح پایین، تاکنون به اجرا درنیامده است. این ها همه در حالی است که تاکنون در اقتصاد ایران، ریال نزدیک به 100 سال، تغییری نکرده است. به همین دلیل در افواه، امروزه تقریباً واحد «تومان» به طور کامل جای ریال را گرفته است.  پس تا این جا و بدون هیچ بررسی فنی می توان گفت که مقایسه ارزش ریال 100 ساله ایران با پول هایی که طی 100 سال اخیر چندین بار شارژ ارزش و صفرزدایی شده اند، فی نفسه درست نیست. تغییرات ارزش، مهم تر از ارزش لحظه ای ! اگر کمی بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم، باید گفت برای پی بردن به ارزش واقعی یک پول ملی در قیاس با پول ملی دیگر، تغییرات نسبی آن ها اهمیت بیشتری دارد. به طور خلاصه در کوتاه مدت درآمدها به هر صورت خود را با ارزش پول هر کشور هماهنگ می کنند، اما در مقایسه بین دو اقتصاد، قضیه زمانی اهمیت دارد که در یک دوره زمانی مثلاً ارزش پول یک کشور نسبت به کشور دیگر تغییر کند. به طور مثال اگر در دوره ای ارزش دینار عراق در کشور ما زیاد شود، می توان پی برد که تورم در کشور ما بیشتر از عراق بوده و در کوتاه مدت، ارزش پول ما و قدرت خرید مردم ایران نسبت به عراق کمتر شده است. برای همین این که صرفاً بگوییم ارزش ریال به طور مثال یک 220 هزارم دینار عراق است، (با فرض هر دینار عراق معادل 22 هزار تومان)، معنی خاصی در خصوص تغییر رفاه و قدرت خرید مردم نخواهد داشت. البته نباید از نظر دور داشت که ارزش ریال ایران در سال های اخیر مثلاً نسبت به دلار به شدت کم شده که نتیجه آن به مرور عقب افتادگی رفاه مردم نسبت به «وضع پیشین خود» بوده است. قدرت خرید، مهم تر از تورم نسبی است! اما در گام بعدی می توان تحلیل را جلوتر برد. عقب افتادگی قدرت خرید مردم ایران نسبت به وضع پیشین خود، الزاماً به معنای عقب افتادن رفاهی در بین دیگر کشورها نیست. دلیل آن اولا به امکان تغییر وضعیت مردم دیگر کشورها بر می گردد. به عنوان مثال چندی پیش بود که گزارش نشریه آمریکایی فورچون مبنی بر اثر گرانی دلار جهانی بر اقتصاد کشورها منتشر و در آن بیان شد که این موضوع موجب سقوط ارزش روپیه هند، افزایش هزینه های زندگی در مصر و ... شده است. ثانیا به سیاست های حمایتی دولت ها بر می گردد. به عنوان مثال در ایران پس از تغییر نرخ حامل های انرژی، به مبلغ یارانه نقدی اضافه شده که هر چند به مرور زمان مجدد ارزش آن کاسته شده، اما در هر حال برای مدتی و تا حدی قدرت خرید مردم را حفظ کرده است. در مجموع این قسمت باید گفت شاخصی در اقتصاد وجود دارد به نام برابری قدرت خرید. به طور اجمالی این شاخص می گوید که برای خرید یک سبد یکسان، مردم کشورها چه میزان دلار می پردازند. این جاست که پای عوامل مختلفی در راستای محاسبه قدرت خرید مردم به میان می آید و همین موجب تغییر وضعیت قدرت خرید مردم کشورها نسبت به هم می شود. به عنوان مثال سیاست های حمایتی در کشور ما موجب می شود که مثلاً اگر قیمت یک کیسه آرد نانوایی به نرخ گندم وارداتی 600 هزار تومان باشد، با یارانه دولت و برای نانوایی ها و عرضه نان به مردم، به کمتر از 100 هزار تومان برسد. این یارانه ممکن است در کشوری دیگر به دلایل مختلف کمتر یا بیشتر باشد که موجب می شود قدرت خرید نان مردم آن کشور در مقایسه با کشور ما کمتر یا بیشتر باشد. در هر حال، نگاهی به وضعیت کشورها ذیل شاخص تولید ناخالص داخلی (یا درآمد) سرانه  به روش برابری قدرت خرید، نشان می دهد که ایران جایگاه 85 را در بین بیش از 200 کشور اعلام شده در فهرست داراست و اگر تولید ناخالص داخلی را بدون در نظر گرفتن تعداد جمعیت در نظر بگیریم، تولید ناخالص ایران در رده بیست و یکمین قدرت اقتصادی دنیا قرار دارد. رفاه مهم تر از قدرت خرید! در پایان باید به اهمیت شاخص های مختلفی که ورای قدرت خرید مردم و برای سنجش رفاه مردم کشورها استفاده می شود، اشاره کرد. یکی از مهم ترین این شاخص ها، شاخص توسعه انسانی است که به طور کلی شامل سه رکن اساسی آموزش، بهداشت و رفاه اقتصادی (درآمد ناخالص ملی سرانه به روش برابری قدرت خرید) است. در این زمینه، آمارهای سازمان ملل نشان می دهد ایران در سال 2021 در بین  کشورهای دنیا، در رده 76 و در زمره کشورهای دارای توسعه انسانی بالا قرار گرفته است.در مجموع همان طور که با دلایل و آمار فوق ملاحظه شد، گزاره ابتدایی یعنی پول ایران کم ارزش ترین پول جهان، معنی خاصی از نظر مقایسه رفاه اقتصادی ایرانیان با دیگر کشورها ندارد.