عصر جهش تاریخی ایران و افول دشمنان

در تاریخ نه چندان دور ایران و در معرکه جنگ چالدران، سپاه سلحشور ایران که سربازانش در جنگاوری سرآمد روزگار بودند در حالی‌که نیرو‌های عثمانی به‌رغم جمعیت دو و نیم برابری مورد هزیمت قرار گرفته و در حال عقب‌نشینی و فرار بودند و پیروزی قریب‌الوقوع در انتظار سپاه ایران بود، ناگهان با ورود یگان توپخانه ارتش عثمانی ورق برگشت و جنگ برده شده توسط ایران به شکست کشانده شد. حدود چهار قرن بعد و در عهد قاجار در جنگ‌های بین روسیه تزاری و ایران با وجود تعداد زیاد سپاهیان ایران و دلاوری، سلحشوری و فداکاری آنها، بار دیگر تاریخ تکرار شد و روس‌ها به دلیل برخورداری از دانش و تجهیزات پیشرفته نظامی پیروز میدان شدند.
در دوران معاصر نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ناکامی دشمنان در توطئه‌های تروریستی و تجزیه‌طلبانه برای نابودی ایران توسط گروهک‌های تروریستی، چون منافقین، کومله و دموکرات و گروه‌های دیگر با تلقی ضعف ایران در حوزه نظامی و دفاعی، حمله سراسری به ایران و جنگ تحمیلی هشت ساله آغاز شد که در طی آن، ده‌ها کشور به صدام برای نابودی و تسلط بر ایران کمک نظامی کردند. در آن مقطع با توجه به آشفتگی وضعیت نظامی ایران و برآورد دشمن از ضعف در این حوزه، برنامه‌ریزی گسترده‌ای برای تشویق صدام و نیز مسلح کردن ارتش بعث عراق انجام گرفت تا با یک حمله برق‌آسا به ایران، بخش‌های قابل توجهی از این سرزمین جدا شده و انقلاب اسلامی در همان آغاز کار با شکست مواجه شود که با استقامت و پایمردی جوانان، مردان و زنان این سرزمین این اتفاق نیفتاد. در دوران جنگ تحمیلی برتری تجهیزات و امکانات نظامی به صورتی نابرابر از آن دشمن بعثی بود و این باعث شد که به‌رغم برتری رزمندگان ایرانی در رشادت و جانفشانی و انگیزه‌های بالای ایمانی آن‌ها، جنگ طولانی شده و در نهایت بعد از هشت سال دشمن در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند. در حالی‌که اگر توانمندی دفاعی و نظامی کشور بازدارنده بود دشمن هیچ گاه هوس حمله پیدا نمی‌کرد و حتی در صورت اشتباه در محاسبات و آغاز جنگ، خیلی سریع‌تر سیلی خورده و درس عبرت سایرین می‌گشت.
اگر کتاب تاریخ را ورق بزنیم احتمالاً موارد مشابه دیگری نیز پیدا خواهیم کرد، ولی باید توجه کرد که این رویدادها، مجموعه‌ای از داستان‌ها برای سرگرمی نیستند بلکه واقعیت‌های تاریخی ایران هستند که در کنار وقایع دیگر سرنوشت کنونی ما را رقم زده‌اند و باید از آن‌ها درس گرفت و راهبرد‌ها و دستورالعمل‌های حرکت جمعی پیش‌رونده ملت بزرگ ایران را از این درس‌ها اتخاذ کرد. نباید فراموش کرد که تاریخ می‌تواند تکرار شود و ملتی که تاریخ خود را نخواند و از آن درس نگیرد محکوم به شکست و نابودی است.
درس گرفتن از این واقعیت‌ها در کنار توجه به توصیه‌های دینی مبنی بر افزایش قدرت دفاعی و نظامی برای مقابله با دشمنان سبب شد که جمهوری اسلامی ایران بعد از پایان جنگ تحمیلی، افزایش قدرت دفاعی با تکیه بر توان داخلی و ملی را در دستور کار خود قرار دهد که نتیجه آن، پیشرفت‌های بزرگی است که در این حوزه نصیب کشور شده و حیرت جهانیان و وحشت دشمنان را برانگیخته است. به موازات پیشرفت‌های ایران در این عرصه و مجاهدت‌های شبانه‌روزی فرزندان ملت ایران در این چهار دهه، خط تبلیغاتی و سیاسی برای کند کردن و متوقف کردن آن همیشه در جریان بوده است. در سطح نخبگان سیاسی از بیان سخنانی، چون «دنیای فردا دنیای گفتمان است نه موشک‌ها» و معرفی کشور‌های ژاپن و آلمان به عنوان کشور‌هایی که با کنار گذاشتن بودجه و امکانات دفاعی به پیشرفت دست پیدا کردند توسط یک شخصیت شاخص سابق تا بی‌فایده بودن توجه به مسائل دفاعی با ادعای «توانمندی امریکا برای نابودی همه سیستم دفاعی ایران با یک بمب» توسط وزیر خارجه سابق ایران و در سطح عامه از انتشار خط تبلیغاتی هزینه کلان و بی‌فایده نظامی جمهوری اسلامی ایران در کشور‌هایی مثل سوریه و لبنان برای توسعه عمق راهبردی تا خفیف شمردن توانمندی‌های دفاعی و نظامی با فتوشاپ خواندن تصاویر توانمندی‌های نظامی و موشکی ایران!


اما تاکنون این خطوط تبلیغاتی نتوانسته اثری بر دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران بگذارد و امروز ایران توانسته بدون توجه به آنچه خواست دشمنان است چه مواردی که از زبان بوق‌های تبلیغاتی وابسته و چه از زبان برخی فریب‌خوردگان، ساده‌لوحان و ناآگاهان مطرح شده، به مهم‌ترین و حساس‌ترین تکنولوژی‌های نظامی و دفاعی دست یابد. تاکنون در این عرصه فرزندان ایران اسلامی توانسته‌اند به هر آنچه اراده کرده‌اند برسند. از موشک‌های تاکتیکی پیشرفته و دقیق تا موشک‌های راهبردی ماهواره‌بر و هایپرسونیک. از پهپاد‌های شناسایی دقیق و پیشرفته تا پهپاد‌های انتحاری دوربرد و این‌ها فقط مثال‌هایی از دستاورد‌هایی است که قابل بیان بوده و آشکار شده نه همه آنچه به دست توانمند فرزندان این ملت ساخته شده و آماده مواجه شدن با دشمنان است.
از جبر جغرافیا بدانیم یا سرنوشت تاریخی ملت ایران، آنچه مسلم است امروز ملت ایران در قلب سرزمین خاص و مهم غرب آسیا واقع شده که از نظر تاریخدانان گهواره تمدن بشری و از نظر استراتژیست‌ها هارتلند (قلب) جهان را تشکیل می‌دهد و این یک موقعیت بی‌همتای تاریخی برای ملت ایران و راز تلاش قدرت‌های جهانی برای تسلط بر این ژئوپلتیک است. امروز همه شرایط برای یک جهش تاریخی برای ایرانیان فراهم شده و به لطف مقاومت ملت ایران در برابر دشمنی‌ها، فشار‌ها و تحریم‌ها، آثار اعتلای این ملت وافول دشمنانش بیش از هر زمانی نمایان شده است و دست و پا زدن‌های اخیر را می‌توان آخرین تلاش‌ها برای تغییر این واقعیت از طرف دشمنان دانست. باید این قدرت را پاس داشت و تلاش برای ارتقای آن را وظیفه همگانی دانست.