حیات دوباره آواهای فراموش شده

نداسیجانی - روزنامه نگار/ گشت و ‌گذار و تحقیق و تفحص در تاریخ فرهنگ و هنر ایران، مخاطب را با شگفتی‌هایی آشنا می‌کند که پیشینه و قدمتی چند هزار ساله دارند اما از سمع و نظر آنها به دور مانده و متولیان و مسئولان مرتبط هم طی این سال‌ها در معرفی و شناساندن آن به مخاطب کوتاهی و کم‌توجهی داشته‌اند. بویژه درموسیقی اقوام ایران که گنجینه هزاران ساله است و اغلب بزرگان و اساتید آن دیگر در قید حیات نیستند و شاید نسل‌های بعد از آن یادآور هنر آبا و اجدادشان باشند و اگر نه این هنرهای اصیل و ارزشمند برای همیشه در زیر خاک مدفون می‌شوند و از بین می‌روند. اما با این اوصاف جای امیدواری است که هنوز هم هنرمندانی دلسوز و متعهد به حفظ این میراث‌های فراموش شده می‌پردازند و برای ترویج و اشاعه آن 
درتلاشند. هنرمندانی چون عاشیق نصرت‌الله زرگر و یا حاج محمد ایری.
​​​​​​​آخرین بازمانده زبان رومانو یا زرگری
استاد عاشیق نصرت‌الله زرگر، نسل سوم از خانواده خود در حفظ این هنر است و شاید بتوان گفت آخرین نوازنده و خواننده و بازمانده زبان رومانو؛ زبانی که قوم زرگر با آن سخن می‌گویند و همچنان در برخی کشورها رواج دارد و ثبت ملی شده، اما متأسفانه در کشور ما به سبب کم‌توجهی مسئولان فرهنگی رو به‌فراموشی و یا بهتر است بگوییم از بین رفتن است. در واقع زبان زرگری نام یکی از گویش‌های زبان رومانی است؛ زبانی کهن در موسیقی اقوام که پس از سال‌ها، با هنرمندی عاشیق نصرت‌الله در پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، شنیدنی شد.


نصرت‌الله زرگر سال 1333 در روستای دهک قشلاق زرگرها (شهرستان ملارد) متولد شد؛ خواننده، نوازنده سازچگور و زبان‌شناس. در این منطقه تنها دو روستا با این زبان سخن می‌گویند روستای دهک و روستای قشلاق زرگرها، که زرگر‌ها در آنجا سکونت دارند و ساکنان قدیمی این روستاها همچنان زبان گذشتگان خود را تکلم می‌کنند. البته در دیگر مناطق ایران همچون آبیک قزوین و در برخی منطقه‌های آبادان، اهواز، شیراز و همچنین شاهین‌شهر اصفهان، برخی شهرهای کرمان، شهرستان قوچان در مشهد، پارس‌آباد مغان، آذربایجان و خوی به‌صورت پراکنده با این زبان سخن می‌گویند و بی‌شک مردمان آن بویژه نسل جوان از پیشینه تاریخی این زبان بی‌خبر هستند و عاشیق نصرت‌الله این رسالت را بر خود می‌بیند تا زبان پیشینیانش را در گوش نسل جوان زمزمه کند. البته این هنرمند در کنار آموزش موسیقی، به حرفه کشاورزی و باغداری هم مشغول است و طی این سال‌ها تلاش کرده با شرکت در مجامع بین‌المللی، ساز چگور و زبان رومانو را بیشتر به مردم معرفی کند و تا آنجا که در توانش است سعیش، صیانت از این میراث بوده و هست.
نوای چگور و آواهای پند و اندرز
پدر و پدربزرگ استاد نصرت‌الله زرگر، حافظ این هنر و زبان بوده‌اند و آرزو دارد فرزندانش نیز ادامه‌دهنده این مسیر باشند. او در گفت‌و‌گو با «ایران» در این باره اظهار کرد: «هنر و موسیقی در خانواده ما موروثی است و براساس همین علاقه‌مندی از 12 سالگی به‌صورت حرفه‌ای آن را آموخته و دنبال کرده‌ام و باید بگویم در حال حاضر تنها فردی هستم که توانسته‌ام تا به امروز زبان رومانو را حفظ کنم و نگذارم از بین برود، چرا که زبان مادری‌ام است و در کنار آن علاقه‌مندی‌ام به شعر و موسیقی موجب شد اشعار رومانو را خود بسرایم و در ایران تنها من با این زبان شعر می‌گویم و آن را تدریس می‌کنم. البته در کنار آن، گاهی اوقات از اشعار شعرای ترک‌زبان هم وام گرفته‌ام. سال 1369 اولین شعر و آوازم با زبان زرگری یا رومانو، از رادیو و تلویزیون ایران پخش شد و از سال 1370 به‌طور جدی این کار را ادامه دادم.» عاشیق زرگر با ساز چگور شعر می‌خواند و به گفته خودش آخرین نسلی است که این موسیقی را حفظ کرده و روایت می‌کند و به عقیده او دیگر کسی برای تداوم و زنده ماندن این هنر تلاش نمی‌کند.
این هنرمند قرار است پژوهش‌های خود را در قالب کتابی با عنوان «فرهنگ و تاریخ ایل زرگر» بزودی منتشر کند. او درباره اشعاری که می‌سراید بیان داشت: «محتوای اشعار زبان رومانو اغلب عرفانی و پند و اندرز است و به همین سبب بیشتر از اشعار  ترک زبان خسته قاسم و تیلیم خان که اشعارشان همچون سعدی بزرگوار می‌باشد بهره می‌بریم؛ منتهی اشعاری که بنده می‌سرایم و نیز می خوانم اشعار که به‌صورت مخمس و هجایی بوده یعنی 5 دوبیتی. داستان‌هایی هم که با این اشعار روایت می‌شود اغلب محتوایی عاشقانه دارند مانند «غریب و شاه صنم» که بیشتر در مراسم جشن و عروسی اجرا می‌شوند اما متأسفانه دراین یکی دو دهه اخیر، برگزاری این مراسم‌ کمرنگ شده، بخصوص در شهرهای بزرگ، و بی‌تردید یکی از دلایل ناآشنایی یا ارتباط کمتر نسل امروز با این نوع موسیقی‌ها و همچنین سازهای قدیمی همین مسأله می‌تواند باشد. اما نکته مهمی که نباید فراموش شود، تأثیرگذاری موسیقی بر انسان است، بدین‌معنا که موسیقی یا شعر و آواز به‌گونه‌ای ارائه شود که در فرد اثرگذار باشد.»
تلاش برای ثبت ملی یک زبان فراموش شده
عاشیق نصرت‌الله درباره ثبت جهانی زبان رومانو در یونسکو گفت: «کلمات کلیدی زبان رومانو در همه جای دنیا یکسان است و درباره ثبت جهانی آن باید بگویم، زبان رومانو در اغلب کشورها ثبت ملی شده اما در ایران، مسئولان هیچ گامی در این زمینه برنداشته‌اند، این در حالی است که 50 سال گذشته تعدادی پژوهشگر خارجی از 13 کشور دنیا همچون فرانسه، انگلیس، رومانی، اسپانیا، ایتالیا و...در خصوص تحقیق و بررسی این زبان به ایران و به خانه من آمدند و در این‌باره صحبت‌های بسیاری شد اما متأسفانه برای حفظ، ترویج و ثبت این زبان کاری انجام نگرفته است.»
این هنرمند پیشکسوت ایل زرگر، نوازنده ساز چگور یا چوگور است، ‌سازی از خانواده سازهای زهی. چگور نزد عاشیق‌ها در آذربایجان قُپوز (و ساز) نامیده می‌شود و ‌سازی شبیه باغلاما است. او درباره این ساز اظهار کرد: «قبل‌تر‌ها به این ساز «جره» می‌گفتند با 7 سیم و ابعاد کوچکتر از چگور و بعد‌ها نام آن به چگور تغییر یافت، با 9 سیم. ساز چگور سال‌های بسیار قبل توسط ارامنه ساخته می‌شد، هنرمندانی چون نریمان تخت آبنوسی که سازهایش در دنیا شهرت دارد، البته قبل او شوماور که از ارامنه چناقچی خرقان منطقه ساوه بود در زمینه ساخت این ساز فعالیت داشت همچنین حاج صفرعلی مقصودی شاگرد نریمان و در حال حاضر هم حسین ثانی‌خانی به ساخت این ساز مشغول است. اما در این یکی دو دهه اخیر نه‌تنها تعداد سازنده‌های آن بسیار انگشت‌شمار شده بلکه نوازنده‌های آن هم نسبت به گذشته تعدادشان کاهش یافته است.»
برپایی جشنواره‌ها و ایجاد تبادلات فرهنگی
اجرای مقام‌های «ترکمنی زرگری بی‌کلام»، «شهریاری» و «زرگری راسته» و «تیرینگه زرگری» توسط استاد نصرت‌الله زرگر در این دوره از جشنواره موسیقی نواحی ایران از سوی مخاطبان با اقبال بسیار خوبی روبه‌رو شد و بر این نظر است: «برپایی چنین رویدادهای فرهنگی در معرفی هنر اصیل ایرانی بسیار تأثیرگذار است بویژه آنکه برگزاری این جشنواره‌ها فرصتی است تا هنرمندان مناطق مختلف در کنار هم قرار گیرند و همنوا با یکدیگر شوند. به‌طور مثال، در جشنواره موسیقی اقوام ایران توانستیم با نوازندگان بسیاری از نقاط مختلف کشورمان و حتی خارج از ایران آشنا شویم و همین مسأله می‌تواند موجب تبادل ارتباطات فرهنگی و کاری با هنرمندان مختلف باشد. او در پایان درباره شرایط حال حاضر موسیقی می‌گوید: «موسیقی هنری ماندگار است به شرط آنکه مسئولان حمایت‌های لازم را از هنرمندان داشته باشند و پشتیبانشان قرار گیرند.»
احیای سازهای فراموش شده
دیگر فرهنگ و هنر موسیقی اقوام ایران که در حال انقراض است، نواختن و ساخت نی‌هایی است که مخصوص هنرمندان بندرترکمن بوده اما به دلیل کم‌توجهی مسئولان فرهنگی و ناآشنا بودن نسل جوان این منطقه رو به فراموشی است. اما جای خرسندی است در این بین، افرادی هستند که با جان و دل از میراث کهن خود نگاهداری می‌کنند و نمی‌گذارند دفتر تاریخ فرهنگ و هنر سرزمین‌شان برای همیشه بسته بماند، هنرمندانی همچون حاج محمد ایری، خواننده ترکمن و نوازنده دوتار و سازهای بادی (قَرَه نی، نی زبان‌دار). او متولد روستای قره‌قاشلی بندر ترکمن است و حدود 44 سال است به‌طور جدی در عرصه موسیقی فعالیت می‌کند. این استاد موسیقی در گفت‌و‌گو با «ایران» بیان داشت: «12 سالم بود که توانستم با حمایت و تشویق برادرم آموختن موسیقی را آغازکنم. برادرم سازنده دوتار و کمانچه بود و با تهیه کردن سازهای فلوت و کمانچه من را به آموزش این سازها آشنا کرد و بعد از آن به آموختن دیگر سازها روی آوردم و تا به امروز در حفظ این موسیقی تلاش کرده‌ام.»
استاد حاج محمد ایری از سال 1356 فعالیت خود را شروع و در جشنواره‌های هنری داخلی و خارجی در کشورهایی چون ترکمنستان، ترکیه، قزاقستان، هندوستان، آذربایجان، سوئد و آلمان شرکت کرده است. او همچنین نویسندگی و کارگردانی 13 اثر نمایشی نظیر «خان جُنید»، «وداع کرکس‌ها»، دریافت جایزه جشنواره فجر برای سرپرستی گروه فولکلور 
ملا نَفَس، آموزش ذکر خنجر و حرکت‌های موزون این مراسم آیینی ترکمن‌ها، را در رزومه فعالیت‌های هنری خود دارد. او همچنین توانست در جشنواره موسیقی فجر ‌عنوان «احیاگر سازهای فراموش‌شده ترکمن» همچون «زنبورک»، «نی زبان‌دار» یا « دیللی تویدوک کیجیگ» را به‌دست آورد. او می‌گوید: «ساز نی در قوم ترکمن رواج دارد و ساخت و اجرای آن طی سال‌ها قبل فراموش شده بود و من توانستم این سازهای فراموش شده را احیا کنم. نی‌هایی در ابعاد مختلف که کوچکترین آن «نی زبان‌دار کوچک» نام دارد و در بین ترکمن‌ها عنوان آن «دیللی تویدوک کیجیگ» است، با ابعادی حدود ۱۰ الی ۱۲ سانتیمتر که بدون هیچ پرده‌ای نواخته می‌شود. قدمت این ساز از ابتدای به‌وجود آمدن قوم ترکمن بوده و خاستگاهش تنها در این منطقه است اما تعداد افراد کمتری آن را می‌نوازند.»
روایت یک داستان از پیدایش یک ساز
حاج محمد ایری با روایت داستانی به پیدایش این ساز و عنوان آن اشاره کرد و گفت: «اسکندر شاه» دو شاخ کوچک روی سرش داشته که آن ‌را زیر تاج مخصوصی پنهان می‌کرده. هر زمان که آرایشگری برای کوتاه کردن موی سر او به کاخ می‌رفته؛ بعد از اینکه موهای اسکندر شاه را کوتاه می‌کرده؛ توسط جلاد سرش از تن جدا می‌شده تا راز شاه برملا نشود. روزی یک جوان برومند به کاخ می‌رود تا موهای اسکندر شاه را کوتاه کند. اسکندر شاه به جوان می‌گوید: حیف است تو کشته شوی. من دلم نمی‌آید تو را بکشم؛ اما تو هم راز من‌را به کسی نگو. مرد جوان قول می‌دهد که این راز را در سینه نگه‌دارد. او مدت‌ها راز اسکندر شاه را در سینه نگاه می‌دارد اما چون نمی‌شود راز را در سینه نگاه داشت؛ به بیابان خلوتی می‌رود و در آن چاه خشک‌شده‌ای را می‌بیند که انواع نی‌ها هم در اطراف آن روئیده. سرش را داخل چاه می‌کند و فریاد می‌زند: «اسکندر شاه، شاخ داره» از قضا روزی چوپانی همراه گوسفندان‌اش از کنار آن‌ چاه عبور می‌کرده. از اطراف چاه یک «نی» می‌چیند و وقتی در آن می‌دمد می‌بیند این نی مانند انسان حرف می‌زند و می‌گوید: «اسکندر شاه، شاخ داره». از همان وقت نام این ساز را «دیللی تویدک کیجیگ»، یا همان نی ‌زبان‌دار کوچک می‌گذارند.»
برگزاری جشنواره‌ها و ایجاد انگیزه برای هنرمندان
این نوازنده در ادامه صحبت‌هایش از دیگر سازهای این منطقه سخن گفت و اظهار کرد: «کمانچه، دوتار، نی هفت بند، قوپوز، زنبورک از جمله سازهایی هستند که دربندر ترکمن نواخته می‌شود البته زنبورک ازجمله سازهای فراموش شده بود و من به عنوان یک پژوهشگر این ساز را احیا کردم و می‌نوازم تا مردم با این ساز کهن آشنا شوند.»
او در پایان به برگزاری جشنواره‌های موسیقی بویژه جشنواره موسیقی نواحی ایران اشاره کرد و گفت: «من طی این سال‌ها جشنواره‌های مختلفی برگزار کردم جشنواره‌هایی مانند نی‌نوازان، دوتار نوازان، کمانچه‌نوازان و جشنواره روایتگران اما متأسفانه در 5 سال گذشته به سبب عدم حمایت و کمبود بودجه و همچنین شیوع کرونا این جشنواره‌ها متوقف شده‌اند. اما به‌طور کلی برگزاری رویدادهای بزرگی همچون موسیقی اقوام ایران در معرفی هنر و موسیقی اصیل و ارزشمند ایران بسیار تأثیرگذار است و چه تعداد چنین جشنواره‌هایی افزایش یابد، انگیزه هنرمندان این موسیقی‌ها هم بیشتر خواهد شد.