عذرخواهی یا آرمان شهادت؟

صحبتهای محمدباقر قالیباف شهردار تهران در جلسه شورای شهر درباره حادثه پلاسکو را که می‌خواندم، قسمتی که درباره علاقه‌اش به شهادت سخن می‌گفت بیشتر در ذهنم نقش بست. یک عده عاشق شهادتند و مدام می‌گویند. اما یک عده هم عاشق شهادتند و عمل می‌کنند. آقای قالیباف قطعا از دسته اول است. فقط می‌گوید و حسرت می‌خورد. اما حسرتی که به نظرم در آن واقعیتی نیست. اگر واقعا دست از جان شسته بود، به جای کارکنان شهرداری که برای دفاع از حرم به سوریه رفتند، خودش می‌رفت. ولی خدمت به مردم تهران مهمتر است. اگر کسی آماده شهادت بود، آنقدر دست از جان می‌شست که دیگر به فکر سمت‌های مدیریتی نمی‌افتاد. اگر دست از جان شسته بود آقای قالیباف، برای یک عذرخواهی ساده، پای منتقدان و مخالفان و بعد هم ضد انقلاب را به میان نمی‌کشید. یک عذرخواهی ساده، برای کسی که آرمانش را شهادت می‌داند خیلی هم دشوار نیست. ساده‌تر از آب خوردن است. چون معامله با خداست، نه بنده خدا. مثل شهادت. اما نه! آقای قالیباف هنوز کار دارد. هنوز برای شهادت زود است. او آرزوهای بزرگی دارد. هنوز وقت شهادت برای او نرسیده است. چون اگر رسیده بود خیلی راحت بابت اشتباهاتش عذرخواهی می‌کرد.
یادم هست فقط یک بار آقای قالیباف عذرخواهی کرد و آن هم درباره تاخیر در افتتاح برج میلاد بود. آن هم البته افتاد گردن تحریمها که برخی تجهیزات موردنیاز را نمی‌شد وارد کرد. اما آن عذرخواهی چه فایده‌ای داشت؟ چند نفر منتظر بودند تا در رستوران گردان برج میلاد، غذای ۱۲۰ هزار تومانی بخورند؟ پول همایش‌ها و کنسرت‌هایی که در سالن برج میلاد برگزار می‌شد به جیب چه ارگانی می‌رفت غیر از شهرداری؟ آقای قالیباف عذرخواهی هم نمی‌کرد مشکلی پیش نمی‌آمد. اما آنجا که پای مشکل به میان می‌آید آقای قالیباف تمام قد وارد می‌شود اما نه برای عذرخواهی. اگر در حادثه خیابان جمهوری چند نفر جان باختند و صحنه دلخراش افتادن یک زن از ساختمان برای فرار از آتش در ذهن همه مردم نقش بست، چرا آقای قالیباف باید عذرخواهی کند؟ اگر حادثه آتش سوزی در ساختمان پلاسکو رخ داد و عده ای جان باختند مگر آقای قالیباف سر سوزنی تقصیر دارد که عذرخواهی کند؟ اتفاقا باید از ایشان تشکر کرد که آوار ساختمان پلاسکو را زودتر از آوار برج‌های دوقلوی ۱۰۰ طبقه تجارت جهانی پس از حادثه ۱۱ سپتامیر جمع کرد و شاید هم باید به ایشان مدال لیاقت داد. اگر رییس سازمان آتش نشانی که منصوب قالیباف است هیچ تخصص و تجربه ای در آتش نشانی ندارد مگر تقصیر قالیباف است؟ اگر تجهیزات سازمان آتش نشانی مناسب نیست به آقای قالیباف چه ربطی دارد؟
از این حادثه فاصله بگیریم. اگر کرامت انسانی مردم در واگن‌های مترو به خاطر ازدحام زیاد له می‌شود، به آقای قالیباف ارتباط ندارد. مهم این است که هر سال بهانه کند دولت سهمش را نداده تا آدرس غلط به مردم بدهد. اما هیچوقت نمی‌گوید که اگر بودجه تان کم است، چرا به جای ساخت خطوط جدید بدون واگن، واگن‌های جدید برای خط‌های مترو نمی‌خرند؟ نمی‌گویند، چون پروژه تبلیغاتی آقای قالیباف که بر اساس کیلومترهای خطوط مترو سنجیده می‌شود خدشه دار می‌شود. مهم این است که خطوط جدید و ایستگاههای تازه افتتاح شود. اگر مردم در واگن‌های مترو له شدند، مسوولش آقای قالیباف نیست، دیگران هستند. شهرداری بودجه کم دارد تا کرامت انسانی شهروندان را رعایت کند یا تجهیزات مناسب برای آتش نشانی تهیه کند. اما وقتی پای پروژه‌های تبلیغاتی به میان می‌آید شهرداری پول زیادی دارد، خیلی زیاد. می‌تواند بیت المال را صرف ساخت تونلی کند که اگر به جای آن پل می‌ساخت صرفه جویی فراوانی می‌شد. می‌تواند تونل نیایش و پل صدر را بسازد تا ترافیک و ازدحام اتومبیلها، منطقه را قفل کند. می‌تواند تراکم اضافی بفروشد و در کوچه‌های چند متری هم مجوز ساخت برج بدهد تا هزینه پروژه‌های تبلیغاتی مثل پل و تونل، تامین شود. 
آقای قالیباف! دیگر حنای شما برای مردم رنگی ندارد. مردم تهران در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، پاسخ شما را دادند. مردم، صداقت می‌خواهند. شما که ده سال است در طیفی بین اصولگرای رادیکال و اصولگرای اصلاح طلب در حال رفت و آمد هستید، بهتر است ابتدا مشاورانتان، و بعد هم تفکرتان را تغییر دهید. شما هنوز برای شهادت آماده نیستید، که اگر بودید از یک عذرخواهی کوچک به خاطر حادثه پلاسکو دریغ نمی‌کردید.