کار روی نظم غیرآمریکایی

گروه بین‌الملل: گفت‌وگوی مجازی روز گذشته ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه با شی‌جین‌پینگ، رهبر چین فصل تازه‌ای برای امتداد همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی ۲ کشور برای نیل به جهان چندقطبی است که در آن آمریکا دیگر هژمون دنیا نخواهد بود. روز گذشته ۲ رئیس‌جمهور به صورت مجازی و تصویری با یکدیگر گفت‌وگو کردند. خبرگزاری اسپوتنیک روسیه گزارشی درباره گفت‌وگوی شی و پوتین منتشر کرد که خبر آن قابل تأمل است. شی‌ جین‌پینگ رئیس‌جمهوری چین به ولادیمیر پوتین همتای روس خود در یک مکالمه ویدئویی گفت: در مواجهه با شرایط دشوار و مبهم بین‌المللی، ما آماده‌ایم همکاری‌های راهبردی ایجاد و فرصت‌هایی جهت توسعه برای یکدیگر فراهم کنیم و به شرکای جهانی به نفع مردم کشورهای‌مان و به نفع ثبات در سراسر جهان بدل شویم. پوتین نیز اعلام کرد که از رئیس‌جمهوری چین دعوت کرده تا سال آتی میلادی به مسکو برود. وی در این مکالمه ویدئویی گفت: شکی ندارم که ما فرصتی برای دیدار حضوری خواهیم یافت. ما منتظر شماییم دوست عزیز. ما بهار ۲۰۲۳ منتظر شماییم تا به صورت حضوری به مسکو بیایید. پوتین افزود: این سفر به جهان روابط قوی مسکو و پکن را درباره مسائل کلیدی نشان می‌دهد و به رویداد اصلی سیاسی سال در روابط دوجانبه بدل خواهد شد. رئیس جمهوری روسیه ادامه داد: با وجود برخی اقدامات کشورهای غربی، تجارت بین روسیه و چین تا پایان سال ۲۰۲۲ حدود ۲۵ درصد رشد می‌کند و به سطح ۲۰۰ میلیارد دلار زودتر از موعد مقرر خواهد رسید. پوتین تاکید کرد: همکاری روسیه و چین به عنوان عامل ثبات در سطح جهانی افزایش می‌یابد. همکاری نظامی با پکن برای تقویت امنیت منطقه‌ای مهم است و عزم داریم این روابط را در آینده توسعه دهیم. پوتین همچنین افزود: مسکو انتظار افزایش انتقال گاز روسیه به چین در سال آینده میلادی را دارد. به نوشته وبگاه «ریانووستی»، وی در این‌باره توضیح داد: «همکاری مسکو و پکن در عرصه جهانی، از جمله در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل متحد، سازمان همکاری شانگهای، بریکس و گروه ۲۰، در خدمت ایجاد نظم جهانی عادلانه بر اساس قوانین بین‌المللی است». رئیس جمهور روسیه خاطرنشان کرد پکن و مسکو دیدگاه‌های یکسانی درباره علل، مسیر و منطق تغییر مداوم چشم‌انداز ژئوپلیتیک جهان دارند. پوتین با بیان اینکه همکاری روسیه و چین در همه زمینه‌ها بویژه حوزه نظامی در حال تقویت است، اظهار داشت: «همکاری پکن و مسکو، الگویی برای مقاومت در برابر فشارهای جهانی است. ما انتظار داریم عرضه گاز روسیه به چین در سال آینده افزایش یابد». ریانووستی در خبر دیگری به نقل از وی نوشت: «در زمینه تنش‌های ژئوپلیتیک فزاینده، اهمیت مشارکت استراتژیک روسیه و چین به عنوان یک عامل تثبیت‌کننده در حال افزایش است. روابط ما با عزت در برابر همه آزمون‌ها مقاومت می‌کند، بلوغ و ثبات را نشان می‌دهد و به‌طور پویا به توسعه خود ادامه می‌دهد. این روابط، بهترین نوع خود در تاریخ است». رئیس‌جمهور چین نیز در این تماس تصویری با همتای روس خود گفت: «همکاری پکن و مسکو به‌طور گسترده در حال توسعه است». پیش از این نیز وزارت دفاع روسیه اعلام کرده بود نیروهای دریایی این کشور و چین، به مدت یک هفته رزمایش نظامی مشترک در دریای شرقی چین برگزار می‌کنند. گفت‌وگوی روز گذشته پوتین و شی تأییدی بر نظر استفان والت، نظریه‌پرداز برجسته حوزه بین‌الملل است. والت در گفت‌وگویی مفصل با فارن‌پالیسی گفته بود «آمریکا دیگر تنها تعیین‌کننده بازی در شهر نیست»! نظریه‌پرداز واقع‌گرا سپس درباره اجبار کشورها به همراهی با آمریکا درباره این تحریم‌ها متذکر شد: «اینجا جایی است که این دو تضاد (همکاری و اجبار) شروع به تلاقی می‌کنند. تعدادی از کشورهای آسیایی وجود دارند که از جنگ تراشه‌ها و به همین ترتیب، قانون کاهش تورم و سایر اقداماتی که دولت بایدن برای حمایت از صنایع ایالات متحده انجام می‌دهد، خوشحال نیستند. برخی شرکای آسیایی ما درباره سیاست ما در قبال چین خرسند نیستند. آنها از پیامدهای اقتصادی کاری که ما در اینجا انجام می‌دهیم که مستقیماً بر آنها تأثیر می‌گذارد، خوشحال نیستند، و این درباره برخی شرکای اروپایی ما نیز صادق است. هلندی‌ها بویژه از تلاش‌های ما برای کشاندن آنها به جنگ تراشه با چین ناراحت هستند. آنها چین را یک تهدید قریب‌الوقوع نمی‌دانند و این یک هزینه اقتصادی آشکار برای آنهاست». به‌ نظر می‌رسد چین و روسیه راه خود برای مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکایی در جهان را انتخاب کرده‌اند. جنگ اوکراین و مداخله مسکو برای اینکه ناتو به مرزهایش سرایت نکند و جدی بودن پکن برای مقابله با استقلال تایوان از جمله مهم‌ترین واکنش‌های چین و روسیه برای پایان جهان تک‌قطبی به رهبری آمریکاست. حجم مبادلات این ۲ کشور بعد از بروز جنگ اوکراین هم جالب توجه است. روسیه به دنبال آن است که گاز خود را به چین و شرق جهان بفروشد و پکن هم درصدد است بازار جدیدی برای کشورهای مستقل و حتی متحد آمریکا در خاورمیانه ایجاد کرده تا آنها به سمت شرق سوق پیدا کنند. به همین دلیل بود که آمریکا در سال‌های اخیر به کرات از چین به عنوان اصلی‌ترین تهدید علیه امنیت ملی و منافع خود در عرصه بین‌المللی یاد کرده است. در این راستا، دولت‌های مختلف آمریکا از سال 2006، در قالب اسناد موسوم به راهبرد امنیت ملی خود، صریحا به چین اشاره داشته و آن را به مثابه تهدید شماره یک علیه آمریکا برسازی کرده‌اند؛ تهدیدی که واشنگتن باید بخش قابل توجهی از توانمندی‌ها و قدرت خود را معطوف به آن کند و با استفاده از راهبردها و تاکتیک‌های مشخص، سیاست تقابل با آن را به پیش برد. در این راستا، دولت‌های آمریکا در سال‌های اخیر، در قالب‌های مختلف نظیر انجام جنگ تجاری علیه چین، تشدید تنش‌ها با پکن با محوریت مساله تایوان (چین قائل به این است که تایوان بخشی از خاک این کشور است اما آمریکا به تقویت تایوان در برابر چین می‌پردازد)، تنش‌زایی علیه چین در حوزه‌های مختلف صنعت فناوری، و البته اتحادسازی‌های مختلف در منطقه شرق آسیا و محیط پیرامونی چین (در قالب پیمان‌هایی نظیر آکوس و کوآد)، سعی داشته‌اند تا چین را تحت فشار قرار داده و در نهایت آن را در کنترل بگیرند. بخش عمده هراسی که آمریکا از چین دارد، معطوف به اوج‌گیری چشمگیر قدرت جهانی این کشور است. در واقع، واشنگتن نگران آن است که چین در مقام یک قدرت چالشگر و ناراضی در عرصه بین‌المللی، فضای جدیدی را در سطح کلان نظام بین‌الملل رقم بزند و موقعیت جهانی آمریکا و متحدان آن را تا حد زیادی تضعیف کند. با این همه، به 3 دلیل اساسی و محوری، سیاست‌های چین‌هراسانه دولت‌های مختلف آمریکا که البته در دولت بایدن نیز نمودهای عینی پیدا کرده، چندان از بنیان‌های محکمی برخوردار نیستند و حتی اتخاذ آنها از سوی دولت آمریکا، در بسیاری از موارد می‌تواند به منافع خودِ این کشور نیز آسیب‌های جدی وارد کند. در نهایت باید گفت یکی از مسائل دیگری که در نوع خود گواهی روشن بر بی‌پشتوانه بودن سیاست‌های چین‌هراسانه دولت آمریکا است، ناتوانی کلی جهان غرب در ارائه گفتمانی معتبر برای چین در عرصه بین‌المللی است. چینی‌ها از همان نخستین سال‌های دهه 1980 میلادی که نقطه آغاز اوج‌گیری موقعیت آنها در عرصه بین‎المللی نیز به حساب می‌آید، به این نکته توجه داشته‌اند که باید سیاست‌ها و رویه‌های متفاوتی را در مقایسه با آنچه جهان غرب در مواجهه با ملت‌های مختلف از خود نشان داده و در این رابطه عمدتا معطوف به سیاست‌های امپریالیستی بوده، از خود نشان دهند. در واقع، پکن بیش از تسخیر ملت‌ها به دنبال اقناع و جذب آنها به سمت خود بوده است. در این راستا، چینی‌ها تمرکز ویژه‌ای را بر مراودات صرف اقتصادی بدون در نظرگرفتن مسائل سیاسی، تعهد به روابط برد- برد، ارائه کمک‌های مالی به دیگر کشورها بدون طرح پیش‌شرط‌های مختلف، و رد کردن سیاست‌ها و رویه‌های یکجانبه جهان غرب در رابطه با دیگر کشورها بویژه درباره کشورهای در حال توسعه در پیش گرفته‌اند؛ مساله‌ای که موجب شده تا مثلا چین در فاصله میان سال‌های 2000 تا 2009 به شریک اول اقتصادی قاره آفریقا یا شریک اول اقتصادی کشورهای منطقه آسیای مرکزی و البته به کنشگری مهم در چارچوب روابط و مناسبات اقتصادی با اتحادیه اروپایی تبدیل شود. در انتهای گزارش می‌توان به یادداشت پولتیکو اشاره کرد. این نشریه می‌نویسد: «آمریکا باید درباره چین واقع‌گرایانه عمل کند و از اتحاذ سیاست‌های غیرمنطقی در رابطه با این کشور دست بکشد. متاسفانه واشنگتن هیچ درک درستی از چارچوب اقدامات و سیاست‌های خود در قبال چین ندارد. آمریکا سال‌هاست درباره چین و مسائل این کشور، نوعی درک کاذب داشته و همین درک غلط نیز راهنمای سیاست خارجی و رویه‌های غلط و نادرست آن در رابطه با پکن بوده است». *** پوتین به کشورهای غیردوست تبریک سال نو نمی‌گوید دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین گفت: ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به روسای کشورهای غیردوست سال نو میلادی را تبریک نمی‌گوید. همتایان ما نیز تبریک نمی‌گویند. ما به واقع هیچ ارتباطی با آنها نداریم. سخنگوی کرملین افزود: ولادیمیر پوتین سال نو را به میگوئل دیاز کانل، رئیس‌جمهوری کوبا تبریک گفت و اعلام کرد روابط بین ۲ کشور رو به افزایش است. پسکوف ادامه داد: رئیس‌جمهوری روسیه در گفت‌وگو با شی‌جین‌پینگ، همتای چینی خود ابراز اطمینان کرد که با تلاش مشترک، می‌توان همکاری‌های ۲ کشور را به سطحی جدید و حتی بالاتر به سود مردم ۲ کشور و به نفع تقویت ثبات و امنیت منطقه‌ای و جهانی رساند.