صداوسیما به تریبون یک جریان سیاسی تبدیل نشود

«آرمان ملی»-احسان انصاری: جامعه بیش از هر زمان دیگر نیازمند آرامش و ثبات است. هر تصمیمی که برخلاف خواست مردم باشد با انتقاد مواجه خواهد شد و هر تصمیمی که در راستای منافع ملی و مردم باشد برای همه قابل احترام است.موضوع مهم در شرایط کنونی این است که برخورد مسئولان با ریشه‌های اعتراضات به چه صورت خواهد بود؟آیا مسئولان تلاش خواهند کرد به صورت ریشه‌ای این مسأله را حل کنند و یا تنها به راه حل کوتاه مدت و مقطعی روی خواهند آورد؟آیا در شرایط کنونی اراده کافی در بین مسئولان برای عبور از این مرحله و بازگشت سرمایه اجتماعی وجود دارد؟«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوعات با حجت‌الاسلام احمد مازنی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرده است. مازنی معتقد است:« واقعیت این است که روش‌هایی که پس از اعتراضات در پیش گرفته شده و نشانه‌های آن مشاهده می‌شود به حل مشکلات کمک چندانی نخواهد کرد.آن چیزی که در شرایط کنونی قابل مشاهده است بیشتر به جمع کردن مسأله شباهت دارد تا حل کردن مسأله به نظر می‌رسد برخی تلاش می‌کنند صورت مسأله را پاک کنند و یا آن را جمع کنند. این در حالی است که جمع کردن مسأله به حل آن کمکی نمی‌کند». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید. در دوران پسااعتراضات جامعه نياز به عقلانيت براي افزايش سرمايه اجتماعي و رونق اقتصادي دارد.آيا در شرايط کنوني اين مساله بين مسئولان جامعه مشاهده مي‌شود؟
در مورد اينکه منشأ اعتراضات کجاست دو نوع ديدگاه وجود دارد. ديدگاه نخست اين است که منشأ اعتراضات را در خارج از کشور مي‌داند و توطئه دشمنان باعث به وجود آمدن اعتراضات اخير در کشور شده است. ديدگاه دوم اما منشأ اعتراضات را داخلي مي‌داند و معتقد است که مشکلات اقتصادي،اجتماعي داخلي باعث به وجود آمدن اعتراضات شده است.ديدگاه سومي نيز وجود دارد که بنده به آن اعتقاد دارم و اين ديدگاه اين است که ريشه اعتراضات در داخل  کشور است اما کشورهاي خارجي و بدخواهان روي تشديد مشکلات اثر مي‌گذارند و با موج سواري روي اعتراضات از اين وضعيت سوءاستفاده مي‌کنند.نکته ديگر اينکه هنگامي که يک پديده اجتماعي وسياسي در کشور به وجود مي‌آيد شناخت اين پديده و نوع نگاهي که به پديده صورت مي گيرد باعث مي شود که واکنش‌هاي متناسب نسبت به آن پديده به وجود بيايد.هنگامي که عده‌اي ريشه اعتراضات را در خارج از کشور جست‌وجو مي‌کنند به صورت طبيعي  واکنشي متناسب با اين ديدگاه انجام مي‌دهند و به شکلي رفتار مي‌کنند که بايد ريشه مشکلات را در خارج از کشور حل کرد.کسي که معتقد به اين است که مشکلات ريشه داخلي دارد تلاش مي‌کند با ريشه‌يابي مشکلات آنها را با راهکارهاي سياسي،اقتصادي و اجتماعي در داخل کشور حل کند.واقعيت اين است که اتفاقي که در کشور رخ داده اين است که قانون اساسي در کشور مورد تعليق قرار گرفته و در عمل قانون اساسي تعليق شده است.تعليق قانون به خصوص در انتخابات رياست جمهوري1400 تبلور پيدا کرد که گزينه‌هاي مختلف جريان‌هاي سياسي به دلايل مختلف ردصلاحيت شدند.
اين نوع نگاه به قانون اساسي چه پيامدهايي به همراه داشته است؟
در چنين شرايطي مردم نمي‌توانند به صورت فعال در انتخابات و عرصه‌هاي تصميم گيري نقش‌آفريني کنند.در مرحله بعد نيز هنگامي که مشاهده مي کنند با مشارکت آنها در انتخابات و عرصه‌هاي تصميم‌گيري مشکلات آنها حل نشده دست به اعتراض مي‌زنند.نکته ديگري که در اين زمينه وجود دارد قطبي‌سازي است که در کشور به وجود مي‌آيد و جامعه به خودي و غير خودي تقسيم مي‌شود. اين رويکردي است که بايد اصلاح شود.موضوع ديگري که در شرايط کنوني مشهود است انحصار و تمرکز رسانه است.اين در حالي است که جامعه ايران يک جامعه متکثر است و فضاي ارتباطات و اطلاعات در کشور يک فضاي گسترده است که مردم از اين ظرفيت استفاده مي‌کنند و به صورت جهاني به اين موضوع نگاه مي‌کنند.در چنين شرايطي صدا وسيما به تريبون تبليغاتي يک جريان سياسي تبديل مي‌شود. شرايط به شکلي است که وضعيت ما از برخي از کشورهاي همسايه ضعيف‌تر است. در اغلب کشورهاي منطقه شبکه‌هاي مختلف تلويزيوني و آزادي رسانه وجود دارد. از سوي ديگر اينترنت را در کشور محدود کرده و شبکه‌هاي اجتماعي را فيلتر کرده‌اند.از سوي ديگر در زمينه بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم وعده‌هايي داده شده که هنوز به اين وعده‌ها عمل نشده است.دولت سيزدهم جراحي اقتصادي را شروع کرد. اين در حالي است که آنچه در عمل رخ داد جراحي معيشت مردم بود.در چنين شرايطي که مردم همواره با مشکلات معيشتي و اقتصادي مواجه هستند برخي به‌جاي اينکه مشکلات را حل کنند به مسائل ديگري توجه مي‌کنند. طبيعي است که در چنين شرايطي صداي برخي بلند مي‌شود.به همين دليل با مشکلات داخلي بايد به يک صورت برخورد کرد و از سوي ديگر با مشکلاتي که خارج از کشور وجود دارد بايد به نوع ديگري برخورد کرد.


آيا رويکردي که در پيش گرفته شده به حل مشکلات کمک مي‌کند؟
واقعيت اين است که روش‌هايي که پس از اعتراضات در پيش گرفته شده و نشانه‌هاي آن مشاهده مي‌شود به حل مشکلات کمک چنداني نخواهد کرد.آن چيزي که در شرايط کنوني قابل مشاهده است بيشتر به جمع کردن مسأله شباهت دارد تا حل کردن مسأله.به نظر مي‌رسد برخي تلاش مي کنند صورت مسأله را پاک کنند و يا آن را جمع کنند.باور و اعتقاد مردم به حاکميت چيزي نيست که بتوان آن را به راحتي تغيير داد  بلکه به مرور زمان و با عملکرد حاکميت شکل مي‌گيرد.رهبر معظم انقلاب در سخنراني که در19 دي ماه داشتند عنوان کردند با باتوم نمي‌توان مشکل را حل کرد و راه حل آن جهاد تبيين است. من نام اين تعبير را گفت وگو مي گذارم و معتقدم بايد در زمينه‌هاي مختلف در کشور گفت‌وگو شود و روشنگري صورت بگيرد.امروز مردم با سئوالات مختلفي  مواجه هستند. به همين دليل بايد در مورد همه اين مسائل روشنگري صورت بگيرد.در جهاد تببين ما بايد زمينه‌هاي گفت وگو را ايجاد کنيم. در شرايط کنوني نخبگان در زمينه‌هاي مختلف راهکارهايي براي عبور از اين بحران دارند که بايد اين راهکارها شنيده شود.بايد صداي اقشار مختلف مردم را شنيد و خواسته‌هاي آنها را در تصميم گيري ها لحاظ کرد.
چگونه مي‌توان زمينه‌هاي اين گفت‌وگوي ملي را فراهم کرد؟
حاکميت بايد تلاش کند نخبگان را دور يک ميز جمع کند و صداي آنها را بشوند. صدا سيما در اين زمينه وظيفه و رسالت سنگيني برعهده  دارد و مي‌تواند شرايطي را به وجود بياورد که نخبگان در زمينه‌هاي مختلف ديدگاه‌هاي خود را مطرح کنند.بايد در فضاي گفت وگو محور جهاد تبيين صورت بگيرد.نبايد شرايط به صورتي پيش برود که در مقابل پروپاگاندا طرف مقابل نيز پروپاگاندا ايجاد کند.آن چيزي که به مردم در زمينه اقتصادي،اجتماعي و سياسي ارتباط پيدا مي‌کند بايد به صورت آزاد‌تر و باز‌تر با مردم گفت وگو صورت بگيرد. نکته‌اي که بايد عنوان کنم اين است که اگر قرار بود جامعه با برخي رويکردها قانع شود، به نظر من قانع نشد. اين اتفاقات بيشتر براي جمع کردن مسأله است و نه حل آن. اين در حالي است که به ابهامات بيشتري دامن خواهد زد.نکته ديگر اينکه  نبايد به مخاصمه‌اي که بين ايران و کشورهاي غربي شکل گرفته دامن زد. ما بايد روزي مشکلات‌مان را با غرب حل کنيم. ما نمي‌توانيم تا قيامت با غرب در حال جنگ باشيم.مذاکراتي بين ايران و کشورهاي غربي در دولت گذشته آغاز شد که در نهايت به امضاي برجام منجر شد. اين در حالي است با خروج ترامپ از برجام شرايط تغيير کرد. دولت سيزدهم نيز علي‌رغم شعارهايي که داد در عمل نتوانست مذاکرات را به نتيجه برساند و  امروز مذاکرات در عمل به بن‌بست رسيده است.البته هنوز روزنه‌هايي وجود دارد و مي‌توان از طريق همين روزنه‌ها مسيري را در پيش گرفت که برجام به نتيجه برسد و تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران لغو شود.ما بايد نسبت به همسايگاني که داريم احساس حسن همجواري کنيم.اگر قرار است در جايي اعمال قدرت نيز صورت بگيرد بايد همراه با منطق و استدلال قوي باشد.وزارت خارجه ما بايد قوي تر عمل کند و به موقع و مکان مناسب بايد به شکلي عمل کنيم که منافع ملي ما را تأمين کند. آنچه به عنوان برخورد با اعتراضات در کشور صورت گرفته تنها براي جمع کردن آن است و هنوز به سمت برخور ريشه‌اي با موضوع حرکت نکرده‌ايم.حل بحران کنوني در زمينه‌هاي مختلف نيازمند عقلانيت بيشتر و سعه صدر بيشتري است که بايد در آينده در دستور کار قرار بگيرد.