روزنامه آرمان امروز
1401/10/29
تبعیض در حق پزشکان جوان
آرمان امروز- رها معيري: «پزشکان جوان تمام وقت در بيمارستان هاي دولتي، بيگاري ميکنند.» شايد در سال 98 و زماني که رئيس انجمن جراحان ارتوپدي ايران اين گفته را مطرح کرد، بسياري فکر ميکردند که يک پزشکي خيلي راحت به ثروت و رفاه ميرسد، اما غافل از اينکه يک فرد براي رسيدن به تاسيس مطب بايد هفت خان رستم را طي نمايد و در اين راه از هر شغل ديگري بيشتر سختي و تبعيض ميکشد. در تاييد اين ادعا ميتوان خودکشي سريالي دانشجويان پزشکي در سال گذشته را مثال زد يا دورههايي که شامل 7 سال کاروزي، چند سال طرح و پشت سر گذاشتن دوره عمومي و تخصص است که يک جوان براي رسيدن به 250 يا 170 امتياز که بتواند مطبي را تاسيس نمايد، عمر و جواني خود را پاي عشق به شغل و آينده خود ميگذارد. در شرايطي که چندي پيش معاون فني و نظارت سازمان نظام پزشکي از کاهش شاخصهاي جمعيتي و امتياز اخذ پروانه مطب در کلانشهرها براي جذب و ماندگاري اعضاي جامعه پزشکي در رشتههاي مختلف خبر داد و همان طور که علي سالاريان گفته است: «پروانه مطب در 5 شهر بزرگ شامل تهران، اصفهان، مشهد، تبريز و شيراز از 360 امتياز به 250 امتياز کاهش يافت. همچنين امتياز لازم براي اخذ پروانه مطب در ساير مراکز استانها از 250 امتياز به 170 امتياز کاهش يافته است.» هرچند که اين کاهش امتياز با فشارهاي پزشکان و سازمان نظام پزشکي رخ داد، اما يک پزشک شايد در سن بالاي 40 تا 42 سال بتواند به 170 امتياز دست پيدا کند. موضوعي که ايرج خسرونيا، رئيس انجمن متخصصان داخلي نيز آن را تاييد مي کند و به خبرنگار «آرمان امروز» مي گويد: «مشکل پرشکان در جامعه امروز ما بسيار زياد است و دولت و دلتمردان توجهي به جامعه پزشکي ندارند. از آن پزشک فارغ التحصيل گرفته که بايد 7 سال دوره عمومي را بگذراند، چند سال مشمول گذراندن «طرح» ميشود، چهار سال دوره تخصص را ميگذراند و چهار سال دور فوق تخصص، حداقل عمر او بيش از 40 سال است تا بتواند وارد بازار کار شود. پس عملا او عمرش را گذرانده و بايد براي بچههايش کار کند و يک عمر تلاش در اين راه به بيگاري ختم ميشود.رشتهاي که استثمار ميشود
وي معتقد است که «هيچ رشتهاي در ايران اينگونه استثمار و با داروسازان، مهندسان و ساير رشته هاي تخصصي اينگونه برخورد نميشود» و در ادامه گفتههايش ميافزايد: «تا فرد بتواند وارد بازار کار شود و 250 يا 170 امتياز دريافت کند بايد در بيمارستانها يا درمانگاههاي دولتي بيگاري بکشد. از سوي ديگر وقتي يک پزشک وارد بازار کار ميشود، ولي قادر نباشد در بالاي شهرها ، مطبي باز کند، به جرات ميگويم که از اينکه اين همه سال زحمت کشيده پشيمان خواهد شد. در شرايط عادي اگر پزشک عمومي باشد، 80 هزار تومان و اگر متخصص باشد 103 هزار تومان پول ويزيت ميگيرد که در شرايط فعلي پول يک سطل ماست است!. به جرات ميگويم که خيلي از پزشکان پايين يا حتي مناطق مياني شهر، هزينه برق و آب و پرسنلشان به سختي تامين ميشود و اينکه جامعه فکر ميکند که پزشکان درآمد ميلياردي دارند، متعلق به پزشکان بالاي شهر تهران است که ماهيانه چند ده ميليون هزينه اجاره مطبشان ميشود.
ناديده گرفتن اصل 28 قانون اساسي
«دليل اين اتفاق يا به قول شما استثمار پزشکان جوان چيست؟» رئيس انجمن متخصصان داخلي در پاسخ به اين سوال ميگويد: «از قديم ديد مسئولان اين بود که پزشکان در شهرهاي کوچک کار نميکنند و همه به مراکز شهرها ميآيند. آنها تصميم گرفتند که پزشکان بهصورت اجباري دورههاي خدمت را در شهرهاي کوچکتر بگذرانند، اما کسي به اين موضوع توجه نکرد، پزشک متخصص نياز به امکانات نظير آزمايشگاه، پاتولوژي، سي تي اسکن و غيره دارد که بتواند از دانش خود استفاده کند و گرنه من بروم به يک شهرستان و بيمار براي دريافت اين خدمات به مرکز استان بيايد، فايدهاي ندارد. اين نشات گرفته از مجلس و عدم حمايت دولت است. طبق اصل 28 قانون اساسي «هر کس حق دارد شغلي را که بدان مايل است و مخالف اسلام و مصالح عمومي و حقوق ديگران نيست برگزيند. دولت موظف است با رعايت نياز جامعه به مشاغل گوناگون، براي همه افراد امکان اشتغال به کار و شرايط مساوي را براي احراز مشاغل ايجاد نمايد.» پس اينگونه قوانين، طرح اجباري و... برخلاف قانون اساسي است که اينگونه پزشکان را استثمار ميکنند. اين 250 امتياز باعث شده که بسياري از کشورها پزشکان ايران را قبل از اينکه پروانه تاسيس مطب بگيرند، جذب کنند.»
راه آخر!
اما همانگونه که ايرج خسرونيا اشاره کرد، قوانين دست و پاگير و حتي در بسياري از مواقع نااميد کننده سبب آغوش باز کشورهاي همسايه نظير امارات، ترکيه، کشورهاي اروپايي مثل انگليس و آلمان و کانادا و آمريکا براي استقبال از پزشکان جوان شده است. طبق آمار رسمي و بنا به گفته رئيس کل سازمان نظام پزشکي ايران، در سال 1400 بالغ بر 4 هزار و 27 پزشک درخواست صدور گواهي عدم سوءپيشينه براي مهاجرت کردهاند. همچنين آمار درخواست good standing (گواهي عدم سوءپيشينه) براي مهاجرت پزشکان متخصص و فوق تخصص رو به افزايش است.
بر اساس آمار، در يکسال گذشته 160 متخصص قلب مهاجرت کردهاند؛ در همين مدت 30 هزار نفر از اعضاي کادر درمان از دانشکدههاي علوم پزشکي درخواست good standing يا «نداشتن سوءپيشينه» داشتهاند که مقصدشان عمان بودهاست؛ همچنين ظرف چهار سال گذشته 16 هزار پزشک عمومي از کشور مهاجرت کردهاند. خسرونيا به اين آمار استناد کرده و باور دارد که اين آمار نوک کوه يخ در کشوري است که هرگونه ميخواهد با پزشکان جوان برخورد ميکند و در ادامه گفتههايش ميگويد: «سرانه تربيت يک پزشک براي کشور چند صد ميليون تومان است، ولي به دليل همين سختگيريها آنها در نهايت به کشور اروپايي و عربي يا کانادا مهاجرت ميکنند و آن کشورها از اين سرمايه استفاده و ثمره ديدگاه آقايان براي سختگيري به پزشکان، ميشود از دست رفتن سرمايههاي انساني و ملي. از سوي ديگر متاسفانه هر سال شاهد اين موضوع هستيم که تعدادي از ريزيدنتها و دانشجويان رشتههاي پزشکي خودکشي ميکنند و اين به دليل نااميدي و کار بسيار سخت است.
سایر اخبار این روزنامه
لاریجانی: بدون مشارکت، پیشرفت حاصل نمیشود ولو با دیکتاتوری خیرخواهانه
رهبر معظم انقلاب: به اتحاد و همدلی نیازمندیم
کسری «سرمایه اجتماعی» و برنامههای توسعه
«هوای پاک» مطالبه مردم است
روز کدام هوای پاک؟
نقش «جریان منتقد» در انتخابات 1402
سیاست جدید چین؛ همه به جز ایران
بازار 400 میلیونی را به شعار باختیم
بودجه 1402 در بوته نقد موافقان و مخالفان
تبعیض در حق پزشکان جوان
زلزله ظهر «خوی» مردم را به خیابانها کشاند
اینترنت کدام مناطق در زمان کنکور قطع میشود؟
52 ماه حبس براي فائزه هاشمي