تصمیم‌گیران درباره فیلترینگ تجدیدنظر کنند

آرمان ملی- احسان انصاری: یکی از شعارهای مهم ابراهیم رئیسی در رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش برای انتقال آزاد اطلاعات و تقویت شبکه‌های اجتماعی بود. این در حالی است که براساس اخبار منتشر شده تصمیم برای فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی در جلسه‌ای با حضور سران قوا گرفته شده است. رئیسی در گفت‌وگوی اخیر تلویزیونی خود نیز هیچ وعده‌ای برای رفع فیلترینگ نداد و به صورت صورت تلویحی ادامه محدودیت برای فضای مجازی را تأیید کرد. این در حالی است که ادامه محدودیت برای فضای مجازی با پیامدهایی همراه خواهد بود. «آرمان ملی» برای بررسی و تحلیل این موضوع با دکتر مجید ابهری، جامعه‌شناس و رفتارشناس اجتماعی گفت‌وگو کرده است. ابهری معتقد است: « مردم ایران تمایل دارند با مردم کشورهای دیگر ارتباط داشته باشند و شبکه‌های اجتماعی این امکان را برای آنها فراهم کرده است. به همین دلیل اتفاقات مثبت زیادی در زمینه افزایش آگاهی مردم در سال‌های اخیر به وجود آمده است. در نتیجه اگر بخش‌هایی از جامعه از دسترسی به اینترنت و فضای مجازی محروم شود شرایط برای مردم سخت خواهد شد و احتمال دارد مردم نسبت به این وضعیت واکنش‌هایی از خود بروز بدهند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. يکي از شعارهاي مهم ابراهيم رئيسي در رقابت‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري تلاش براي تقويت فضاي مجازي و انتقال آزاد اطلاعات بود. با اين وجود تصميم فيلتر شبکه‌هاي اجتماعي در جلسه‌اي با حضور سران قوا گرفته شد و رئيس‌جمهور در گفت‌وگوي اخير تلويزيوني خود به صورت تلويحي ادامه فيلترينگ را تأييد کرد. ادامه محدوديت براي فضاي مجازي چه پيامدهايي دارد؟
هر تصميمي که به اکثريت جامعه ارتباط داشته باشد قبل از اينکه گرفته شود بايد زمينه‌هاي آن فراهم شود و جزئيات آن براي مردم بازگو شود. تفاوتي هم ندارد که اين تصميم قرار است وضعيت را بهتر کند يا بدتر. بدون ترديد در غيبت توضيحات کافي بازار شايعات و شائبه‌ها داغ مي‌شود و کليت تصميم زير سوال مي‌‌رود. اين در حالي است که رسانه‌هاي خارجي نيز روي چنين موضوعاتي مانور رسانه‌اي مي‌دهند و پيامدهاي آن را به شکلي جلوه مي‌دهند که آينده اين تصميم با چالش‌هاي جدي مواجه مي‌شود. اين اتفاق براي محدود کردن فضاي مجازي رخ داده. نکته ديگر اينکه در شرايط کنوني بسياري از کسب و کارهاي مردم توسط فضاي مجازي صورت مي‌گيرد و به همين دليل محدوديت فضاي مجازي باعث نگراني‌هايي در بين افرادي شده که از طريق فضاي مجازي فعاليت اقتصادي انجام مي‌دهند. استارتاپ‌ها و مشاغل اينترنتي رابطه مستقيمي با فضاي مجازي و اينترنت دارند و به همين دليل هر گونه محدوديتي براي آنها مي‌تواند باعث ضرر و زيان‌هاي اقتصادي شود. نکته ديگر ارتباط اعضاي خانواده با نزديکان خود در خارج از کشور توسط شبکه‌هاي اجتماعي رايگان است که با اين تصميم اين ارتباط نيز مخدوش مي‌شود و خانواده‌ها در اين زمينه با مشکل مواجه خواهند شد. اين ارتباط رايگان کمک بزرگي به سبد اقتصادي خانواده‌هاست. به همين دليل اگر قرار باشد اين گونه نرم افزارها از دسترس مردم خارج شود پرداخت مبالغ کلان براي ارتباط با اعضاي خانواده‌ها در خارج از کشور فشار مضاعفي به خانواده‌ها وارد خواهد کرد. اين تصميم با شفافيت و توضيحات لازم گرفته نشده و زمينه مناسبي براي انواع شايعات فراهم کرده افکار عمومي با انواع سوالات در اين زمينه مواجه شده است.
چرا در حالي که گفته شده بود پس از پايان ناآرامي‌ها فضاي مجازي به حالت قبل بازمي‌گردد، اما در عمل چنين اتفاقي رخ نداد؟
اين اتفاق بايد رخ مي‌داد که تاکنون رخ نداده و به همين دليل تصميم گيران بايد در اين زمينه تجديدنظر کنند. امروز فضاي مجازي به‌رغم برخي آسيب‌هايي که دارد با زندگي مردم عجين شده است. برخي عنوان مي‌کنند نرم‌افزارهاي فيلتر شده بايد شرايط ايران را براي ادامه فعاليت بپذيرند. بدون ترديد نرم‌افزارهايي مانند اينستاگرام و واتساپ هيچ گاه به اين تصميم تن نخواهند داد و همچنان رويکرد خود را دنبال خواهند کرد. اين در حالي است که اغلب کساني که از اين نرم افزارها استفاده مي‌کنند جوانان و نوجوانان هستند و از زماني که شبکه‌هاي اجتماعي فيلتر شده با سوال‌هاي مختلفي مواجه شده‌اند. به همين دليل لازم است نهادهاي تصميم گير کشور در اين زمينه به افکار عمومي توضيح قانع کننده بدهند. بدون ترديد اين توضيحات مي‌تواند تا حدود زيادي افکار عمومي را نسبت به اين تصميم گيري توجيه کند. در چنين شرايطي مخالفان و منتقدان اين تصميم فضا را براي ايجاد شايعات و دامن زدن به بي‌اعتمادي اجتماعي فراهم مي‌بينند و تلاش مي‌کنند به اعتراضات دامن بزنند. مردم ايران تمايل دارند با مردم کشورهاي ديگر ارتباط داشته باشند و شبکه‌هاي اجتماعي اين امکان را براي آنها فراهم کرده است. به همين دليل اتفاقات مثبت زيادي در زمينه افزايش آگاهي مردم در سال‌هاي اخير به وجود آمده است. در نتيجه اگر بخش‌هايي از جامعه از دسترسي به اينترنت و فضاي مجازي محروم شود شرايط سخت خواهد شد.


آيا محدوديت براي فضاي مجازي مي‌تواند از بروز ناآرامي‌ها جلوگيري کند؟
خير چنين وضعيتي نيست و کساني که چنين فکري مي‌کنند اشتباه مي‌کنند. کساني که در اين زمينه تصميم گيري مي‌کنند بايد هزينه فايده کنند که چنين تصميماتي چه پيامدهايي براي کشور دارد. به نظر مي‌رسد آسيب‌هاي اين تصميم بيشتر است. به عنوان مثال در سال‌هاي اخير ما در وضعيت تحريم قرار داشته‌ايم و به همين دليل در خريد کتب و اقلام علمي از کشورهاي خارجي در وضعيت خوبي به سر نمي‌برديم. اين در حالي است که فضاي مجازي در اين زمينه به محققان کمک کرد و شرايط مراودات علمي را براي آنها فراهم کرد. از سوي ديگر ارسال مقالات علمي ايرانيان به نهادهاي علمي جهان نيز اغلب از طريق شبکه‌هاي اجتماعي صورت مي‌گرفت. به همين دليل با تصميمي که گرفته شده اين مراودات علمي با مشکل مواجه شده و مراودات علمي ايران با خارج از کشور را مختل کرده است. سوالي که مطرح است اين است که ادامه محدوديت براي فضاي مجازي در شرايطي که کشور با مشکلات متعددي مواجه است چه ضرورتي دارد؟ ورود هر فناوري در يک جامعه بايد همراه با فرهنگ‌سازي و آموزش‌هاي لازم در زمينه کاربرد آن باشد. در اين صورت تهديدات تبديل به فرصت‌ها شده و کاربرد و استفاده منطقي و درست از آن فناوري در جامعه رشد و توسعه مي‌يابد. اگر فرهنگ‌سازي توسط رسانه‌هاي ما صورت مي‌گرفت امروز فضاي مجازي به جاي آنکه جولانگاه افراد ناهنجار باشد مي‌توانست به فرصتي براي توسعه علم و فرهنــــگ، خلق آثار هنــري و برقراري ارتباطــات مفيــــد تبديـــل شود. اين وظيفه برعهده رسانه‌ها به ويژه صدا و سيما، نهادهاي آموزشي و خانواده‌هاست. تا شکـــل صحيـــح بهــــــره‌گيـــري از تـــکنولوژي‌هاي مدرن به جامعه و به ويژه جوانان آموخته شود. واقعيت اين است که به‌خاطر پايين بودن سطح نشاط اجتماعي و کاستي‌ها در زمينه تفريحات و امور رفاهي، سرگرمي اصلي بسياري از افراد حضور در فضاي مجازي و مطالعه اينگونه صفحات است. ايجاد نشاط اجتماعي، عرضه امکانات رفاهي، تفريحي و ورزشي ارزان قيمت يا رايگان مي‌تواند پوششي براي کاهش اينگونه ناهنجاري‌ها گردد.
در شرايطي که جامعه نياز به اعتماد اجتماعي و افزايش سرمايه اجتماعي دارد ادامه محدوديت براي فضاي مجازي مي‌تواند به اين روند کمک کند؟
بنده معتقدم به فرض اگر حتي نتيجه چنين تصميمي صد درصد نيز به سود مردم باشد در شرايط کنوني باعث شکاف بين مردم و حاکميت مي‌شود. به همين دليل در چنين شرايطي چنين تصميماتي که بحران کاذب ايجاد مي‌کند و دامن زدن عده‌اي به آن شرايط کار را براي دولت سخت خواهد کرد. اين تصميم مي‌تواند در مسير دولت توقف و کندي به وجود بياورد. در حال حاضر فضاي مجازي به نوعي بخشي از زندگي افراد شده است. در روزگار نه چندان دور کودکان و نوجوانان به‌دليل محدوديت‌هاي آن زمان به جاي اينکه از همان دوران کودکي با گوشي‌هاي موبايل و اينترنت آشنا باشند با دورهمي‌هاي خانوادگي آشنا مي‌شدند؛ اين در حالي است که اين روز‌ها زندگي بدون فضاي مجازي و اينترنت تقريباً براي کودکان و نوجوانان امکان‌پذير نيست و نسبت به اين فضا وابستگي و اعتياد دارند. اما زنگ خطر نسبت به اين آسيب بايد به صدا دربيايد آن‌هم نه به دليل مخرب بودن اينترنت و فضاي مجازي که تقريباً به اثبات رسيده است، بلکه به دليل وابستگي کودکان و نوجوانان به اين فضا و قرارگيري در بستر انواع مختلفي از آسيب‌هاي اجتماعي. در حال حاضر گفت‌وگو در خانواده يکي از اصلي‌ترين روش‌هاي ايجاد صميميت و رفع مشکلات است. در جايگاه دوم رسانه‌ها به خصوص صدا و سيما بايد در قالب برنامه‌هاي جذاب و متنوع زيان‌هاي مشکلات فضاي مجازي را بيان نمايند، دولت و نهاد‌هاي متولي نيز بايد وسايل و ابزار رفاهي و تفريحي رايگان و ارزان براي جوانان فراهم کند تا مسير آنها از فضاي مجازي به سمت تقويت فضاي حقيقي تغيير کند. براي حل اين مشکلات بايد قبل از ورود هر فناوري به جامعه فرهنگسازي و بسترسازي شود؛ در غير اين صورت عوارض و آسيب‌هاي آن بسيار بيشتر از محاسن و امتيازات آن خواهند بود. امروزه فضاي مجازي آفت روابط گفتاري و عاطفي در خانواده‌ها شده است و اين در حالي است که متوسط زمان گفتاري در بين خانواده‌هاي ما 17 دقيقه برآورد مي‌شد، فضاي مجازي اين فرصت کوتاه را از ما گرفته است و همان‌طور که مشاهده مي‌کنيد در بسياري از جمع‌هاي خانوادگي هر کس به دنبال هدف خود در اين فضاست. آموزش در مدارس و خانواده‌ها، بيان عوارض و ناهنجاري‌هاي ناشي از استفاده‌هاي غيراصولي در کنار ايجاد شبکه‌هاي ملي و فرهنگي بر اساس ارزش‌هاي ديني و قانوني ما مي‌تواند جاذبه مناسبي براي کشش کاربران باشد. از آنجا که اين شبکه‌ها به صورت بر خط توليدات کاربران را در معرض تماشاي بقيه مي‌گذارند نوعي غرور کاذب و اعتماد به نفس در آنها ايجاد مي‌کند که همين فرآيند باعث افزايش کاربران مي‌شود. فيلترينگ راهکار مناسبي براي مقابله نيست، چرا که مديران جنگ نرم با ارائه انواع فيلترشکن‌هاي قوي تلاش‌هاي انجام شده در اين زمينه را خنثي مي‌سازند و دسترسي کاربران را مقدور مي‌نمايند. بنابراين برخوردهاي سلبي باعث ايجاد موضع انفعالي در جوانان شده و انگيزه آنها را افزايش مي‌دهد و باعث مي‌شود کاربران به هر نحوي از شبکه‌هاي اجتماعي مورد نظر استفاده کنند.