توسعه اقتصادی از مسیر دیپلماسی


سید جلال ساداتیان
کارشناس سیاست خارجی

انزوای جهانی موقعیتی هزینه ساز برای هر کشوری است. یعنی دنیای امروز دنیایِ ژئواکونومی است و حتی از این هم گذر کرده است. در واقع دنیا حالتی را تجربه می کند که انواع مسائل را به اقتصاد گره زده است. به این معنی که اقتصاد تعیین کننده بسیاری از موارد است. به عنوان مثال وضعیت چین نشان می دهد که از نظر توانمندی به جایی رسیده است که در آستانه تبدیل شدن به قدرت اول دنیا است که این توفیق نتیجه تلاش و سعی همه جانبه در کار اقتصادی است. با این توضیح که کار اقتصادی به مفهوم رونق تولید و صادرات و سرمایه گذاری در کشورهای مختلف است که به «مازاد ارزی» ختم می شود. این موقعیت از چین کشوری قدرتمند ساخته است که این قدرت می تواند به کارش آید و به آنها فرصت مطرح کردن همه مسائل را بدهد. در نتیجه این کشور ارتش را نوسازی کرده و توانایی دفاعی اش را به شکل قابل توجهی بالا برده است. یعنی چین هم قدرت دیپلماسی و هم قدرت دفاعی خود را در سایه توسعه اقتصای افزایش داده است. با این توضیح که همه این عناصر در ژئوپولتیک جهانی تأثیرگذاری زیادی دارد. این به معنی هزینه ساز بودن مدیریتِ تک بعدی است و حرکت تک ساحتی سرنوشتی جز انزوا ندارد و باید همه عوامل را به کار گرفت تا بتوان وضعیتی به وجود آورد و کشور را در سطحی قرار داد که بتواند اراده اش را در امور مختلف اعمال کند. پس نتیجه گیری چیزی جز این نیست؛ توسعه اقتصادی می تواند شکوفایی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را هم هدف هایی محقق کند و در همه امور تاًثیر مثبت بگذارد. متاسفانه گروهی انحصارطلب و تمامیت خواه تا حد زیادی مقدرات کشور را در دست دارند و با تندروی هایشان مدت های مدیدی است نظرهایی می دهند که این اشتباه بودن نظراتشان اثبات شده است. با این حال به افراط و تفریط اصرار دارند تا مردم گرفتاری را با تمام وجود تجربه کنند و تحت فشار تورم بالا و اقتصاد فلج، زندگی نرمال و معمولی برایشان رویا شود. همچنین «ناامیدی» به لایه لایه های جامعه تزریق شود. آن هم در حالی که خودِ انحصارطلبان عملاً هیچ فشاری را نمی بینند و بار را به دوش دیگران تحمیل می کنند. اکنون تمرکز دولت سیزدهم به همکاری با چین و روسیه است. ما در حالی روسیه را شریکی مهم و استراتژیک می دانیم که روس ها به واسطه جنگ اوکراین مشکلات خودشان را دارند و غرقِ در بحران هستند. با این حال، تصمیم گیران فعلی کشور انگار نمی دانند، کشوری که درگیر جنگی مسئله دار است، نه تنها نمی تواند کمکی کند بلکه همانطور که مشاهده شد، با تحرکات منفعت طلبانه اش در روند احیای برجام خلل ایجاد کردند. همچنین سفر شی جین پینگ رییس جمهوری چین به عربستان نشان داد، چینی ها منافع شان را قربانی هیچ کشوری نمی کنند که این روش به قاعده نمی تواند اشکال داشته باشد. در واقع هیچ کشوری نباید مصالح ملی و مردمی را برای منافع کشور دیگری نادیده بگیرد. همانطور هم که در سفر رئیسی به چین دیدیم، شی جین رئیس جمهور چین علناً و خیلی آشکار اعلام کرد «ما موارد دیگر را در سیاست های مان دخیل نمی کنیم» یعنی ما به خاطر ایران با آمریکا یا کشورهای دیگر تقابل نخواهیم کرد و از شما پشتیبانی نخواهیم کرد. نمونه بارز این روش هم در سفر به عربستان روشن شد. به هرحال چین هیچ وقت و در هیچ شرایطی به خاطر ایران یا هر کشور دیگری از پول و امکانات موجود در عربستان و خاورمیانه نمی گذرد که باید گفت، این رفتار بر اساس اصول کشورداری و تلاش برای تاًمین آرامش و امنیت مردم و جامعه است. به همین دلیل نگاهِ دولت فعلی به چین و روسیه اشتباه و البته تعجب برانگیز است. اگر مسئله هسته ای به سرانجام برسد، بدون در نظر گرفتن اینکه چه امتیازهایی می دهیم یا می گیریم، می توان منتظر داد و ستدی حتی حداقلی با اروپا باشیم.