ارز فردایی بلای جان بازار
غلامرضا مصباحی مقدم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
بازار ارز ملتهب است، مهمترین اقدامات دولت برای کنترل قیمت ارز این است که از الگوی جهانی ارز تبعیت کنیم. الگوی جهانی ارز این است که بازار ارز، بازاری است برای تأمین مالی واردات، تأمین مالی مسافران جهت سفر به خارج، تأمین مالی بیماران جهت معالجه در خارج از کشور، تأمین مالی دانشجویان که میخواهند در خارج از کشور تحصیل کنند.. تأمین مالی اساتیدی که میخواهند در فرصت مطالعاتی در خارج از کشور حضور پیدا کنند و سایر نیازهای واقعی ارزی. تقاضای ارز برای قاچاق، تبدیل سرمایه به ارز، ذخیره و نگهداری، انتقال سرمایه به خارج از کشور، سفتهبازی و استفاده از مابهالتفاوت قیمت خریدوفروش ارز، تقاضاهایی غیراقتصادی است و در بازارهای اقتصادی ارز دنیا پاسخ داده نمیشود. چیزی به نام بازار آزاد ارز نه در ترکیه، نه در اروپا، نه در آفریقا و نه در شرق آسیا وجود ندارد و فقط در چند کشور بیانضباط مالی مثل عراق، افغانستان و ایران این بازار آزاد ارز را مشاهده میکنیم. بهترین راهحل خروج از وضعیت بیثباتی قیمت ارز این است که بازار آزاد ارز را تعطیل کنند و هرکسی میخواهد ارز بفروشد، به بانک و صرافی بفروشد و هرکسی میخواهد ارز بخرد از بانک و صرافی بخرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، خیلی از مسائلی که اکنون بهوجودآمده است از بین خواهد رفت. امروز ما با جنگ ارزی و جنگ روانی برای ارز روبهرو هستیم. آمریکا ما را ازنظر دلار که ارز خودش است تحریم کرده و هر فشاری که بتواند به دولت عراق و دولت محلی کردستان عراق و امارات متحده و سایر کشورهای اطراف ما وارد میکند تا آنها اجازه انتقال ارز به ایران را نداشته باشند. از طرف دیگر به گروههایی در داخل مأموریت و امکانات دادهاند که هر میزان ارز در ایران وجود دارد خریداری و از بازار ارز خارج کنند؛ بنابراین خیلی روشن است که یک اقدام ضدامنیتی علیه ارز ایران صورت گرفته است. از سویی دیگر توجه افکار عمومی جامعه ما نیز متمرکز بر نرخ ارز است. بهعنوانمثال هر فروشندهای وقتی هرروز صبح فروشگاه خود را باز میکند، اولین کار که انجام میدهد بررسی نرخ ارز است تا اجناس خود را به نرخ روز ارز بفروشد! همین اقدام منجر به این میشود که همه به این فکر باشند که هر چه دارند با نرخ ارز مقایسه کنند که چنین چیزی در هیچ جای دنیا وجود ندارد. درست است که حجم نقدینگی ما با سرعت رشد کرده و تورم ما بالاست و مشکلات اقتصادی جدی داریم و با نوسانات قیمتها روبرو هستیم، اما بخش مهمی از همینها نیز معلول عملکرد ارز در داخل ایران است. بهترین راه این است که مجلس و دولت تصمیم بگیرند از یکسو جلوی بازار آزاد ارز را بگیرند و از سوی دیگر، صددرصد ارز تعلقگرفته به صادرکنندگان را در سامانههای رسمی واریز کنند؛ حالا سامانه نیما باشد یا سامانه دیگری فرقی ندارد، ولی خارج از این سامانهها هیچگونه ارزی رسماً عرضه و ارائه نشود. الآن بخش مهمی از ارزهایی که در اختیار شرکتهای دولتی است در همین بازار بهاصطلاح آزاد ارز نفوذ و وارد میشود. خود ارز تقاضایش را ایجاد میکند و هزاران نفر نیز دلالی میکنند و این دلالان به دنبال منافع شخصی خودشان هستند و برخلاف مصالح همه ملت عمل میکنند! هزاران نفر سود میبرند، اما میلیونها نفر ضرر میکنند. بهعبارتدیگر، هشتادوپنج میلیون نفر ضرر میکنند! اگر میخواهیم جلوی ضرر هشتادوپنج میلیون نفر را بگیریم باید «در» منافع این هزاران نفر را ببندیم و تخته کنیم. کاری که این جماعت مشغول انجام آن هستند ابداً شغل مفیدی برای جامعه نیست. الآن شاید حدود سی الی چهل میلیارد دلار، یورو و سایر ارزها در دست خانوادهها است که در صندوقهای امانات بانکها نگهداری و ذخیره میشوند که این سی الی چهل میلیارد دلار سرمایه ملی ماست. چرا باید راکد باشد؟ چرا باید از چرخه تولید و تجارت خارج باشد؟