نگاهي به بازيگران داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي بحران در سودان

ستاره  سعيدي 
قريب به دو هفته از درگيري مسلحانه بين نيروهاي مسلح سودان (SAF) به فرماندهي عبدالفتاح برهان و نيروهاي پشتيباني سريع (RSF) به فرماندهي محمد حمدان دقلو در سودان مي‌گذرد. درگيري‌اي كه از نيمه آوريل به اوج رسيده، عوامل اساسي بسياري دارد، از جمله افزايش فشار بر نيروهاي شبه‌نظامي «نيروهاي پشتيباني سريع» براي ادغام فوري در «نيروهاي مسلح سودان» كه مورد پذيرش برهان نيست. اين فشارها به‌طور اساسي گفت‌وگو در مورد انتقال دموكراتيك سودان از حاكميت غيرنظامي را به تلاش براي جلوگيري از يك جنگ داخلي طولاني و مخرب ديگر در سودان تغيير داد.
برخي روايت‌ها، درگيري اخير در سودان را جنگ نيابتي منطقه‌اي بين مصر و امارات متحده عربي مي‌دانند. اين در حالي است كه حتي اگر مصر بخواهد خود را درگير چنين ماجرايي هم بكند از نظر مالي يا فيزيكي توان درگيري فعال و تبديل شدن به قدرت نيابتي در جنگ سودان را ندارد. 
مهم‌تر از آن، اشاره به اين مناقشه اخير به عنوان يك جنگ نيابتي منطقه‌اي در كشوري به پيچيدگي سودان، به نوعي تقليل‌ دادن موضوع است. تاكنون هر جنگي در سودان به راه افتاده در حقيقت يك درگيري چندسطحي بوده است. چه بازيگراني روي صفحه اين شطرنج ايستاده‌اند و هركدام چه موضعي دارند؟ 

بازيكنان اصلي
محمد حمدان دقلو: رهبر نه چندان خوش‌نام نيروهاي پشتيباني سريع كه كار خود را از فعاليت در گروه شبه‌نظاميان جان جاويد كه به نسل‌كشي در منطقه دارفور سودان متهم هستند، آغاز كرد و در نهايت رهبري اين نيروها را به دست گرفت. نيروهاي پشتيباني سريع به بخشي رسمي از دستگاه امنيتي دولتي سودان تحت رهبري عمر البشير تبديل شد. وضعيت اين نيروها به عنوان يك گروه شبه‌نظامي با تصويب قانون نيروهاي پشتيباني سريع توسط پارلمان سودان در اوايل سال 2017 تغيير كرد و آنها ذيل رياست‌جمهوري قرار گرفتند. تحت رهبري محمد حمدان دقلو، نيروهاي پشتيباني سريع به يك نيروي جنگي شهري بزرگ و آموزش‌ديده تبديل شد و كنترل نيروها بر مرزهاي غربي سودان به او اين امكان را داد كه با تعدادي از بازيگران منطقه‌اي و بين‌المللي ارتباط مستقيم برقرار كند و همچنين كنترل معادن طلاي منطقه را برعهده بگيرد. (كه حدود 40 درصد از صادرات طلاي سودان را سالانه به ميلياردها دلار توليد مي‌كند) مسير قاچاق انسان از طريق ليبي هم در سيطره اين نيروها قرار گرفت. 
افزايش غير متعارف قدرت نيروهاي پشتيباني سريع، نيروهاي مسلح سودان مستقر در خارطوم را خشمگين كرد اما اين امر مانع از اعزام نيرو براي كمك به عربستان سعودي در يمن، توطئه براي بركناري عمر البشير از قدرت يا به راه انداختن كودتاي 2021 عليه دولت انتقالي غيرنظامي  سودان  نشد. 
محمد حمدان دقلو از زمان شروع اين درگيري تلاش كرده تا اقدامات خود را به عنوان تلاشي براي نجات انتقال دموكراتيك قدرت معرفي و عبدالفتاح برهان را متهم كند كه يك اسلام‌گراي راديكال ضد دموكراتيك است كه از نيروهاي خارجي براي كشتن غيرنظاميان سوداني استفاده  مي‌كند.
 عبدالفتاح البرهان: وزير دفاع سودان و رهبر نيروهاي مسلح سودان در آوريل 2019 به اين سمت منصوب شد. در آن زمان استعفاي احمد بن عوف به ارتقاي برهان از وابسته نظامي در چين به وزير دفاع منتهي شد. يكي ديگر از دلايل شهرت او نظارت بر استقرار نظامي سودان در يمن بود، جايي كه نيروهاي او و محمد حمدان دقلو باهم همكاري داشتند. اعتقاد بر اين است كه برهان به عنوان بالاترين رتبه در نيروهاي مسلح سودان يا يكي از اعضاي كيزان، طايفه‌اي از حاميان بشير با ريشه‌هاي اخوان المسلمين است يا تحت‌تاثير آنها قرار دارد. اين روابط با اخوان‌المسلمين هميشه مصر و امارات متحده عربي را بر آن داشته است كه به عبدالفتاح البرهان به ديده ترديد نگاه كنند. با اينهمه هر دو اين كشورها به دليل جايگاه عبدالفتاح البرهان به عنوان رييس ارتش با او همكاري داشته‌اند. با توجه به مشروعيت نهادي برهان به عنوان رييس ارتش، آنها با او همكاري كرده و در موارد متعدد از او حمايت كرده‌اند. نيروهاي مسلح سودان دو برابر نيروهاي پشتيباني سريع نيرو دارند و داراي نيروي هوايي و تسليحات سنگين هستند اما نقطه ضعف آنها اين است كه به اندازه نيروهاي پشتيباني سريع آموزش ديده و مناسب براي جنگ شهري نيستند. 
عبدالفتاح البرهان تلاش كرده تا موقعيت خود را با حفظ روابط رسمي با متحدان قديمي منطقه‌اي مانند مصر، عربستان سعودي و چاد و همچنين تشكيل يك اتحاد جديد با اسراييل براي تضمين جايگاه خود در آينده سودان تحكيم كند. از زمان شروع درگيري‌هاي اخير، او نيروهاي پشتيباني سريع را يك گروه شبه‌نظامي خطرناك ناميده و همه درخواست‌ها براي گفت‌وگو را رد كرده است. برخي معتقدند كه هدف نهايي البرهان ريشه‌كني كامل نيروهاي پشتيباني سريع و بازگرداندن رژيم سابق به قدرت است. 



ساير نيروهاي سوداني قابل توجه
ائتلاف امضاكننده توافقنامه چارچوب: بيش از 40 حزب و گروه غيرنظامي توافقنامه چارچوب را امضا كردند تا از اين طريق انتقال دموكراتيك قدرت پيش برود. ائتلاف، نماينده مردم غيرنظامي است اما هيچ گروه شبه‌نظامي واقعي از خود ندارد. اين ائتلاف خود را نماينده معترضان غيرنظامي مي‌داند. 
حزب كنگره ملي: اين ائتلاف سياسي اسلام‌گراي رژيم منحله داراي سازماندهي سراسري و پشتوانه قبيله‌اي و مالي است. در حالي كه بسياري ادعا مي‌كنند اين ائتلاف هنوز بر نيروهاي نظامي سودان نفوذ دارد، ظاهرا اين ائتلاف حامي نيروهاي «سپر سودان» نيز است كه در دسامبر گذشته در منطقه بوتانا در مركز سودان توسط يك سرهنگ بازنشسته تشكيل شد، اما اكنون در سراسر كشور نيروهايي دارد. 
هر دو اين نيروها ادعا مي‌كنند كه گروه‌هاي شورشي عليه نيروهاي مسلح سودان نيستند، بلكه براي محافظت از مناطق خود تشكيل شده‌اند. سكوت نيروهاي مسلح سودان در مورد تشكيل آنها اين گمانه‌زني را افزايش داده است كه آنها از تاييد ضمني البرهان برخوردارند. نيروهاي وفادار به عمر البشير كه در سال 2019 سرنگون شد، به نيروهاي مسلح سودان تمايل دارند.
جنبش عدالت و برابري: اين گروه شورشي غير عرب در غرب دارفور به رهبري جبرييل ابراهيم در سال 2003 عليه عمر البشير اسلحه به دست گرفت. اين جنبش يك نيروي جنگي مهيب است كه توسط چاد حمايت شد و جنگجويان خود را در حمايت از دولت وفاق ملي ليبي كه مورد حمايت تركيه بودند به طرابلس فرستاد. ممكن است رتبه‌ جنبش عدالت و برابري در سال‌هاي اخير در مقايسه با ساير گروه‌هاي مستقر در دارفور كاهش يافته باشد و البته وابستگي آن‌هم نامشخص است.
ارتش آزاديبخش خلق سودان - شمال: اين نيرو زماني تشكيل شد كه جنبش آزاديبخش مردم سودان - شمال در سال 2017 منشعب شد و رهبر آن عبدالعزيز الهيلو اكثر مبارزان را با خود برد. اين گروه كه در كوه‌هاي نوبا در ايالت كردفان جنوبي مستقر است، بزرگ‌ترين جناح شورشي در منطقه خود است و هدف آن تبديل سودان به يك كشور سكولار است. الهيلو هم اسلام‌گرايان و هم نخبگان عرب‌زبان در خارطوم را به خاطر تلاش براي تحميل هويت عربي به سودان دوست نداشت، به اين معني كه او از نيروهاي مسلح سودان، نيروهاي پشتيباني سريع و نيروهاي وفادار به عمر البشير حمايت نمي‌كند و متمايل به جمعيت غيرنظامي سودان است.
جناح ميناوي جنبش آزادي‌بخش سودان: رهبري اين جنبش را ميني ميناوي، رهبر شورشيان دارفور برعهده دارد. اين جناح به عنوان بخشي از جنگجويان ژنرال خليفه حفتر در ليبي مستقر و در حال فعاليت است. اين جناح به نيروهاي پشتيباني سريع نزديك و متكي است. 
 جناح النور جنبش آزادي‌بخش سودان: رهبري اين جناح را عبدالواحد النور كه در تبعيد خودخواسته در فرانسه است برعهده دارد. اين گروه آخرين گروه مسلح باقي‌مانده در دارفور است كه گروه‌هايي در مناطق نيل آبي و كردفان جنوبي دارد. طبق گزارش‌ها، عضويت اين گروه به دليل غيبت طولاني مدت رهبري آن از هم پاشيده است، اما طبق گزارش‌ها، جنگجويان اين گروه در ليبي نيز در كنار حفتر جنگيده‌اند. وابستگي آن نامشخص است، اگرچه به‌طور بالقوه به نيروهاي پشتيباني سريع متكي است. 

همسايگان  درگير 
مصر: مصر با توجه به روابط طولاني خود با ارتش سودان، محكم پشت برهان ايستاده است، اما در حال حاضر نمي‌تواند از نظر مالي از او و نيروهاي مسلح سودان حمايت كند. موضع مصر عليه محمد حمدان دقلو در نخستين روز تنش آسيب ديد، زماني كه نيروهاي پشتيباني سريع سربازان مصري را اسير كردند و آنها را نيروهاي مهاجم خارجي حامي برهان ناميدند. به لطف مداخله امارات و تضمين‌هاي محمد حمدان دقلو، سربازان اسير شده به سلامت به مصر بازگردانده شدند و اين فرصتي براي دولت بود تا چهره آسيب‌خورده خود در اين پرونده را ترميم كند. بعيد است كه قاهره همچنان عاملي در كنار هر يك از طرفين اين درگيري باشد يا تصميم بگيرد درباره آتش بس و گفت‌وگو كاري را پيش ببرد. 
ليبي: در حالي كه بعيد است دولت وفاق ملي موضعي در قبال درگيري اتخاذ كند، ژنرال خليفه حفتر جنگجويان دارفوري زيادي در نيروهاي خود دارد. او در ماه مه‌2020، 1200 جنگجوي نيروهاي پشتيباني سريع را از محمد حمدان دقلو تحويل گرفت تا از نيروهايش در جنگ در جنوب طرابلس پشتيباني كند. او طرفدار نيروي پشتيباني سريع است، اما علنا هرگونه حمايت يا دخالت در درگيري‌هاي سودان را رد مي‌كند.
اتيوپي: خبرگزاري‌هاي وابسته به نيروهاي مسلح سودان اخيرا اتيوپي را به استفاده از درگيري‌هاي داخلي براي تلاش براي تهاجم به قلمرو مورد مناقشه ميان دو كشور متهم كرده‌اند. اتهامي كه اتيوپي رسما آن را رد مي‌كند. اتيوپي به‌طور رسمي غيروابسته به نظر مي‌رسد اما قطعا طرفدار نيروهاي پشتيباني سريع نيست. اتيوپي بيشتر حامي طرفداران عمر البشير يا حتي نيروهاي پشتيباني سريع است. 
چاد: قبيله عرب محمد حمدان دقلو در مرز بين چاد و سودان قرار دارد. برهمين اساس پيوندهاي اجدادي در آنجا وجود دارد كه به او اجازه مي‌دهد در صورت نياز از شرق چاد جنگجو به منظور حمايت از خود منتقل كند. محمد حمدان دقلو همچنين با گروه‌هاي مسلح در جمهوري آفريقاي مركزي كه بسياري از آنها با گروه واگنر روسي مرتبط هستند، ارتباط دارد. چاد از نيروهاي پشتيباني سريع حمايت مي‌كند.

بازيگران  منطقه‌اي 
عربستان سعودي: اگرچه عربستان سعودي از ابتدا در مرحله انتقال قدرت در سودان حضور داشت، اما به‌رغم آنكه يكي از هواپيماهايش در سودان دچار حريق شد، تاكنون بي‌طرف مانده است. سعودي‌ها لزوما به برهان اعتماد ندارند، اما نمي‌خواهند نيروهاي ارتش و دولت سودان در يك جنگ بي‌معنا نابود شوند. علاوه بر اين، نيروهاي مسلح و پشتيباني سريع سودان در كنار آن در يمن جنگيده‌اند. بنابراين سعودي‌ها خوشبختانه در حال حاضر در هيچ‌يك از طرفين مشاجره در سودان قرار ندارند، زيرا حمايت مالي آنها قطعا باعث تشديد خشونت‌ها خواهد شد. رياض بي‌طرف است و اميدواريم بي‌طرف هم باقي بماند. 
امارات متحده عربي: براساس گزارش‌هاي مستند متعدد، امارات متحده عربي متهم به حمايت از محمد حمدان دقلو در يك جنگ نيابتي است كه البته رسما آن را رد مي‌كند. چيزي كه امارات انكار نمي‌كند، سابقه استخدام نيروهاي محمد حمدان دقلو براي جنگيدن در درگيري‌هاي قبلي است كه با استفاده از آنها براي راه‌اندازي جنگ داخلي در كشورشان كه ميلياردها سرمايه‌گذاري امارات در پروژه‌هاي كشاورزي آن در خطر است، متفاوت است. امارات قراردادي را با برهان براي ساخت بندر جديدي در درياي سرخ امضا كرد كه مدت‌هاست مي‌خواهد به كمك آن زنجيره تامين امنيت غذايي خود را كنترل كند.
با توجه به اندازه و ماهيت اين سرمايه‌گذاري‌ها، مخالفت با نهادهاي دولتي براي ابوظبي راهبردي نخواهد بود، بنابراين براي امارات چندان منطقي نيست كه خود را در كنار طرف بازنده قرار بدهد. امارات هميشه در كنار نهادهاي قديمي و مستقر است و معتقد است بي‌ثباتي براي تجارت مضر است. همانطور كه گفته شد، ابوظبي به هر چيزي كه حتي بوي اخوان‌المسلمين بدهد، حساسيت مرگبار دارد و اگر مجبور شود بين برهان يا محمد حمدان دقلو يكي را انتخاب كند، دومي را انتخاب مي‌كند كه مي‌شناسد و به او اعتماد دارد و اخواني نيست. بنابراين مي‌توان گفت كه امارات رسما ادعاي بي‌طرفي مي‌كند اما به نيروي پشتيباني سريع متمايل است. 

بازيگران  بين‌المللي 
چين: چين سابقه سرمايه‌گذاري در سودان را دارد و شخص برهان را از زماني كه در پكن به عنوان وابسته نظامي سودان خدمت مي‌كرد، مي‌شناسد. با اين حال، طرفدار ثبات است و تنش و درگيري نظامي را براي سرمايه‌گذاري بد مي‌داند. چين به‌طور رسمي از دولت حمايت مي‌كند اما با حمايت مالي از نيروهاي مسلح در اين درگيري دخالت نخواهد كرد و ترجيح مي‌دهد بي‌طرف باقي بماند. 
روسيه: گزارش‌هاي زيادي وجود دارد كه مدعي همكاري بين نيروي پشتيباني سريع و گروه بدنام واگنر روسي در جمهوري آفريقاي مركزي و همچنين فروش طلاي سودان توسط محمد حمدان دقلو و قاچاق آن به روسيه است. اگر اين درست باشد، پس روسيه قاطعانه از تيم محمد حمدان دقلو حمايت مي‌كند، اما با توجه به وضعيت ژئوپليتيكي و باتلاق جنگ در اوكراين، مسكو به احتمال زياد مايل يا قادر نخواهد بود كه به‌طور واقع‌بينانه از محمد حمدان دقلو هيچ نوع حمايت عملي ارايه كند زيرا اين كار مي‌تواند كشورهاي غربي را به سمت حمايت از برهان سوق دهد. مسكو در حال حاضر بي‌طرفي خود را حفظ كرده است. 
ايالات متحده: بيش از هر كشور ديگري، فقدان رويكرد فعالانه دولت ايالات متحده به درگيري دامن زده است. زماني كه برهان و محمد حمدان دقلو كودتاي نظامي 2021 را عليه دولت انتقالي تحت رهبري غيرنظاميان انجام دادند، انتظار مي‌رفت كه ايالات متحده هر دو ژنرال را به دليل اقدامات‌شان عليه دموكراسي تحريم كند. با اين حال، دولت ايالات متحده به‌طور جدي تحريم‌هايي را براي افرادي در ارتش كه كودتا را انجام دادند، در نظر نگرفت. اين انفعال به درگيري در دولت بايدن بين جفري فلتمن، فرستاده ايالات متحده كه طرفدار تحريم ژنرال‌هاي خارطوم است و مولي في، دستيار وزير امور خارجه امريكا در امور آفريقا منجر شد. سودان براي دولت بايدن كه كل استراتژي سياست خارجي آن بر جنگ در اوكراين و مقابله با چين متمركز است، اولويت ندارد.
بريتانيا و اتحاديه اروپا: آنها مانند ايالات متحده از تحريم ژنرال‌ها براي كودتاي 2021 خودداري كردند و فكر مي‌كردند كه پيشبرد توافقي كه عمدتا از ژنرال‌ها در برابر هرگونه مسووليت جنايي محافظت مي‌كند گام مهمي در حمايت از انتقال غيرنظامي سودان خواهد بود.
وضعيت در سودان هنوز بسيار سيال است. اين مي‌تواند يك درگيري حساب‌شده باشد كه از تهديد تشديد بيشتر براي تغيير گفت‌وگو از گذار دموكراتيك به ثبات استفاده مي‌كند. يا مي‌تواند به يك جنگ اساسي بين دو بازوي دستگاه امنيتي سودان تبديل شود كه اين مساله مي‌تواند رنج غيرقابل تصوري را ايجاد كند و به درگيري تبديل شود كه آنچه بر سوريه در اين سال‌ها گذشت در مقايسه با آن يك طنز خواهد بود.