هزار سال ارادت شاعرانه به ساحت قدسی امام‌رضا(ع)

 تعداد زیادی از ما هنگام تشرف به بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) بیت  «سلام علی آل طه و یس    سلام علی آل خیر النبیین»  را بر کاشی ها یا سنگ‌های مرمرین صحن و سرای این امام همام دیده‌ایم. جالب است بدانید این بیت، بخشی از غزلی است که «جامی» ، شاعر اهل سنت فارسی‌زبان، قرن‌ها پیش سروده و همچنان بر ذهن و زبان دوستداران امام رضا (ع) جاری است. ارادت شاعران کشورمان به امام هشتم(ع)، ریشه در دل تاریخ دارد و از قرن‌ها پیش شروع شده و تا روزگار ما ادامه یافته است. مهدی اخوان ثالث، شهریار، قیصر امین پور، فریدون توللی، محمدجواد غفور زاده «شفق»، سید رضا مؤید، غلامرضا شکوهی و... نیز از جمله شاعران هم روزگار ما به شمار می‌آیند که شعرهای رضوی ماندگاری سروده‌اند. به مناسبت سالروز ولادت امام رضا (ع) با دکتر امیر اسماعیل آذر، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی و همچنین نویسنده کتاب «تاریخ هزارساله شعر پارسی درباره امام رضا (ع)» درباره تاریخچه شعر رضوی در پهنه ادب پارسی گفت‌وگو کرده‌ایم. شاعران عرب، پیشتازان شعر رضوی دکتر آذر می‌گوید: سرایش شعر رضوی از روزهای ابتدایی شهادت حضرت امام رضا (ع) آغاز می‌شود و شاید بتوانیم بگوییم به دلیل این که شاعران عرب در آن روزگار بیشتر متوجه احوال امام رضا (ع) بودند در سرایش شعرهای رضوی پیشتازترند. امام رضا (ع) به دلیل این که همه، ایشان را دوست می‌داشتند و از ایشان رضایت داشتند به این نام شناخته می‌شوند. با توجه به همین نکته بود که بسیاری از شاعران عرب و در ادامه شاعران فارسی‌زبان شعرهای فراوانی در وصف این امام همام سروده‌اند.این استاد زبان و ادبیات فارسی تصریح می‌کند:تمام شعرهایی را که در طول تاریخ برای امام مهربانی‌ها سروده شده  است،می‌توان به دو گروه مرثیه‌ و تمنایی تقسیم کرد. تقریباً بیشترین شعرهای رضوی شاعران فارسی‌زبان در واژه تمنا خلاصه می‌شود؛ زیرا هر فردی که راه بر او بسته می‌شود دست نیاز و درخواستش را به پیشگاه امام رضا (ع) دراز و درخواستش را با ایشان مطرح می‌کند. رهی معیری و حاجت گرفتن از امام رضا (ع) وی می‌افزاید: یکی از شاعرانی که به زیباترین وجه، مسئله تمنا را در شعرش بیان کرده، رهی معیری است. رهی معیری که در دامنه شب دچار گرفتاری بزرگی شده بود، پس از توسل به امام رضا (ع) بامداد همان روز مشکلش حل شد و شعر بلندی در ثنای ایشان سرود. این شعر رهی معیری فوق‌العاده زیبا و پرهیجان است. شما در سراسر شعر، واژه تمنا و مفهوم آن را مشاهده می‌کنید. مرحوم فروزانفر نیز، شعری بلند و زیبا در وصف امام رضا (ع) دارد که آن شعر نیز بی نهایت خواندنی است. آذر می‌گوید: در ادامه مسیر سرایش شعر برای امام هشتم (ع) به دوران کنونی می‌رسیم. درباره شاعران پس از انقلاب، باید به این نکته اشاره ‌کنیم که تقریباً همه شاعران معاصر ما که با موضوع دفاع مقدس، شعرهایی سروده‌اند، بی‌تردید یک شعر امام رضایی در کارنامه خودشان دارند. از نظر تعداد شعر رضوی، دوران پس از انقلاب را باید نقطه اوج دانست. تعداد این شعرها که در 40 سال گذشته سروده شده نسبت به شعرهای رضوی کل تاریخ فزونی دارد. ارادت جامی و سنایی به امام رضا (ع) این پژوهشگر و مترجم ادبی در ادامه به دیوان شاعران چند قرن گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید:میان شاعران اهل تسنن نیز ارادت فراوان به امام رضا (ع) را به‌روشنی مشاهده می‌کنیم. «جامی» یکی از این شاعران است. علاوه بر این شاعر، ما در «حدیقة‌الحقیقه» سنایی غزنوی هم با شعرهایی که برای امام رضا (ع) سروده شده است، روبه‌رو می‌شویم. البته جامی و سنایی با فاصله سه قرن از یکدیگر می‌زیسته‌اند و در این 300 سال، شاعرانی که شعر رضوی سروده‌اند معمولاً اهل تسنن بوده‌اند، ولی برجسته‌ترین آن‌ها همین دو شاعر هستند. حسرت زیارت امام رضا (ع) در دل خاقانی شروانی آذر می‌افزاید: اگر کمی از سال‌های حیات جامی و سنایی عقب‌تر برویم با سه قصیده شکوهمند در وصف امام رضا (ع) روبه‌رو می‌شویم که سروده «خاقانی شروانی» است. ماجرای این قصیده‌ها که حسرت زیارت امام رضا (ع) و سفر به خراسان در آن خودنمایی می‌کند، از این ‌قرار است که پادشاهان آن زمان، اجازه نمی‌دادند خاقانی به زیارت حرم امامان برود و از این نظر این شاعر بسیار نگران و ناراحت بود، اما هیچ‌گاه امیدش را برای این زیارت‌ها از دست نمی‌داد. او در یکی از قصیده‌ها می‌گوید:  «به خراسان شوم ان شاء ا...  آن ره آسان شوم ان شاء ا... چون طرب در دل و دل در ملکوت ره به پنهان شوم ان شاء ا...»  و در قصیده زیبای دیگری وصف حال خودش را این‌گونه می‌سراید و می‌گوید:  «چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند نیست بستان خراسان را چو من مرغی مرغم آوخ سوی بستان شدنم نگذارند گنج درها نتوان برد به بازار عراق گر به بازار خراسان شدنم نگذارند و .... عیسی‌ام منظر من بام چهارم فلک است  که به هشتم در رضوان شدنم نگذارند»