گزارش 65 سال قبل خراسان از وداع باشکوه مردم مشهد با قهرمان قیام گوهرشاد

جواد نوائیان رودسری - «آیت‌ا... سیدیونس اردبیلی با خشم و غضب سر خویش را تکان داد و گفت: چه می‌گویی؟ راپرت تازه دادند؟! مگر ما چه چیزی را انکار کرده‌ایم؟ گفتید: تلگرام کردید، گفتیم: بله! گفتید: چند مرتبه اجتماع نمودید؟ جواب دادیم و واقعیت را گفتیم. ما از حبس خوفی نداریم، هرچقدر طول بکشد. نه از شخص شاه می‌ترسیم و نه از کس دیگر هراس داریم. خیال کردید که چه؟ می‌توانید علما را در حبس نگه دارید؟ چه تصور کردید؟ ما از حبس نمی‌ترسیم، ولی روش برخورد این گونه نیست که شما پیش گرفته‌اید.» آن‌چه خواندید، فرازی از خاطرات آیت‌ا... العظمی سیدعبدا... شیرازی است از روزهای سخت بازداشت در پی قیام مسجد گوهرشاد. او از شجاعت و شهامت مرجع تقلیدی صحبت می‌کند که در برابر مُنکر سخت می‌ایستاد و از مبارزه با باطل هراسی به دل راه نمی‌داد، عالمی عامل که مردم دوستش داشتند و محبوبیتش مرز نمی‌شناخت، آیت‌ا... سیدیونس اردبیلی که امروز، 20 خردادماه، شصت و پنجمین سالروز درگذشت وی است. بزرگ‌مردی که رنج زندان و تبعید را به جان خرید، اما حاضر نشد در برابر بیداد رضاشاهی سکوت کند.   شناسنامه یک مبارز فی سبیل‌ا... آیت‌ا... سیدیونس اردبیلی، در سال 1293ق / 1255ش، در اردبیل متولد شد و پس از طی کردن دروس مقدماتی در زادگاهش و شهر زنجان، به عتبات عالیات رفت و 20 سال در محضر درس سیدمحمدکاظم یزدی (صاحب عروة) و 14 سال در محضر درس آخوند خراسانی (صاحب کفایه) تلمّذ کرد و این افتخار را داشت که در کربلا، از شاگردان ویژه آیت‌ا... سیدمحمدتقی شیرازی، معروف به میرزای دوم و پرچمدار مبارزه با استعمار در بین‌النهرین باشد. آیت‌ا... اردبیلی، در سال 1307ش، در سرآغاز عصر استبداد و سپس دیکتاتوری رضاشاه، به ایران بازگشت و مدت هفت سال در اردبیل ساکن و به رغم تنگنا و فشارهای ناشی از سیاست ضدمذهبی پهلوی اول، به امور مذهبی و به ویژه امر به معروف و نهی از منکر مشغول بود. آیت‌ا... در سال 1314، در اوج تکاپوهای ضدفرهنگی رژیم، راهی مشهد شد و تدریس در حوزه علمیه این شهر را آغاز کرد؛ آن هم در ایامی که پس از ماجرای بی‌عفتی در جشن سیزده فروردین شیراز و بازداشت علمایی همچون مرحوم فال‌اسیری و انگنجی، حوزه‌های علمیه در تب و تاب بودند و هر لحظه احتمال قیام علیه حکومت دیکتاتوری رضاشاه می‌رفت. میدان‌داری در قیام گوهرشاد آیت‌ا... اردبیلی، به عنوان عالمی 60 ساله، فاضل و شاگرد برجسته دو فقیه بزرگ معاصر، یعنی آیات یزدی و آخوند خراسانی، خیلی زود جایگاه خود را در مشهد تثبیت کرد و مورد توجه علما، طلاب و مردم شهر قرار گرفت؛ آن‌گونه که پس از ابلاغ دستورالعمل استفاده از کلاه شاپو، به عنوان مقدمه‌ای برای کشف حجاب، علمای تراز اول مشهد، همچون آیات سیدحسین قمی، هاشم قزوینی، سیدعبدا... شیرازی و ... در خانه آیت‌ا... اردبیلی گردآمدند تا تصمیم تاریخی خود را مبنی بر ایستادگی در برابر رویکردهای ضددینی و ضدملّی رضاشاه، اتخاذ کنند. در پی همین جلسه بود که آیت‌ا... قمی راهی تهران شد  تا به شاه اعتراض کند، اما در باغ سراج‌الملک شهر ری، زندانی‌اش کردند. وقتی خبر به مشهد رسید، علما با میدان‌داری آیت‌ا... اردبیلی، تلگرافی خطاب به رضاشاه فرستادند که ضمن انتقاد از شیوه و رویکرد فرهنگی وی، آزادی مرجع دینی مردم مشهد را مطالبه می‌کرد. با بی‌اعتنایی دربار به خواست علما و مردم مشهد، قیام مسجد گوهرشاد با تحصن مردم در این مسجد، بین روزهای 19 تا 21 تیرماه 1314 شکل گرفت؛ قیامی که به شهادت جمع کثیری از مردم انجامید و با دستور پهلوی، علمای حاضر در میدان مبارزه، همچون آیت‌ا... اردبیلی، آیت‌ا... نجف‌آبادی، آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی و ... بازداشت و پس از شش روز بازجویی و آزار و اذیت در پادگان مشهد، به تهران فرستاده شدند. آیت‌ا... اردبیلی را در اتاقی واقع در مرکز میدان پادگان تهران، در آن گرمای خفقان‌آور تابستان حبس کردند تا در روحیه وی، خللی ایجاد کنند، اما او مردانه ایستاد و حتی با سخنانش، چنان که در فراز نخستین این نوشتار آوردیم، خوف به دل دشمن انداخت. اواخر سال 1314ش بود که وی را به اردبیل تبعید کردند و آیت‌ا... سیدیونس اردبیلی، تا سقوط رضاشاه در آن شهر و تحت مراقبت شدید، زندگی می‌کرد. در مهرماه سال 1320، بعد از ساقط شدن پهلوی اول، آیت‌ا... اردبیلی به مشهد بازگشت و در کنار مرحوم آیت‌ا... مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی، مدیریت حوزه علمیه مشهد را عهده‌دار بود و برای احیای آن بسیار کوشید. این عالم مجاهد و بزرگوار، در جریان ملی شدن صنعت نفت، به دفاع از خواست ملت برخاست. آیت‌ا... اردبیلی در اواخر عمر، مدتی را در عتبات روزگار گذراند، اما به دلیل بیماری، به تهران رفت و در 20 خردادماه سال 1337، در 82 سالگی، دار فانی را وداع گفت. پیکر او را به مشهد مقدس منتقل کردند و پس از تشییعی باشکوه، در رواق دارالسعاده حرم رضوی به خاک سپرده شد. گزارشی ویژه از یک واقعه تلخ گزارش روزنامه خراسان، از مراسم تشییع پیکر آیت‌ا... اردبیلی، احتمالاً تنها گزارش میدانی و دقیق درباره این مراسم بزرگ و مردمی در تاریخ مشهد است. طبق گزارش این روزنامه، بیش از 50 هزار نفر از جمعیت حدوداً 300 هزار نفری مشهد، در تشییع پیکر آیت‌ا... اردبیلی شرکت کردند؛ یعنی چیزی حدود یک ششم جمعیت شهر که در نوع خود بی‌نظیر بود. مسیری که این جمعیت طی کمتر از 6ساعت طی کرد، یعنی مسافت بین فرودگاه تا حرم، بیش از 5کیلومتر بود. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، فرازهایی از گزارش تفصیلی روزنامه خراسان مورخ 23 خرداد 1337 از این واقعه است که پس از 65 سال، برای نخستین بار، به مناسبت سالروز رحلت آیت‌ا... اردبیلی بازنشر می‌شود:   «با آن‌که قرار بود ساعت 5 بعد ازظهر هواپیمای حامل جنازه آیت‌ا... اردبیلی به فرودگاه مشهد وارد شود از ساعت 3.5 بعدازظهر مردم دسته دسته به سوی فرودگاه روان بودند. سیل اتوبوس و تاکسی جمعیت را از نقاط مختلف شهر به فرودگاه می‌برد و جمع کثیری نیز، پیاده به فرودگاه می‌رفتند. ساعت 4.5 بعدازظهر، میدان جلوی بنای فرودگاه و داخل ساختمان مملو از جمعیت بود. اجتماع بزرگ و بی‌سابقه‌ای از همه طبقات علما و روحانیون اهل منبر، رؤسای ادارات، محترمین، تجار، کسبه و هیئت‌های مذهبی در انتظار ورود هواپیما بودند. در این وقت اطلاع رسید که به واسطه تأخیر حرکت، هواپیما ساعت 6 بعدازظهر به مشهد وارد خواهد شد. تأثر و اندوه از همه قیافه‌ها نمایان بود و گریه و ناله آذربایجانی ها و جمعیت اردبیلی‌های مقیم مشهد بر این اندوه و تأثر عمومی افزوده بود. همه از فقدان یک عالم بزرگ روحانی به شدت متأثر بودند و اظهار تأسف می‌کردند. هرچه ساعت 6 نزدیک تر می‌شد بر انبوه جمعیت افزوده می‌گردید، به طوری که یک ربع مانده به ساعت 6، جمعیت حاضر در فرودگاه بالغ بر 50 هزار نفر شده‌بود. حفظ نظم امر مشکلی شده‌بود. همه برای به دوش کشیدن جنازه و خروج آن از داخل هواپیما، به جلوی میدان توقف هواپیما هجوم بردند و جنازه را بر سر دست حرکت دادند. با آن‌که قرار بود جنازه از فرودگاه تا جلوی میدان رودکی (میدان بسیج فعلی، فلکه برق) با اتومبیل حمل و از آن جا بر سر دست به آستان قدس برده شود، این کار عملی نشد و مردم نگذاشتند که جنازه، در اتومبیل قرار گیرد. به این ترتیب، جنازه مقارن غروب به شهر وارد شد و به سوی حرم امام رضا علیه السلام تشییع گردید. در خیابان تهران (خیابان امام رضا علیه‌السلام فعلی) که مسیر تشییع جنازه بود، جمعیت به کلی راه عبور را مسدود کرده‌بود. هر لحظه بر تعداد جمعیت افزوده می‌شد، به طوری که در جلوی میدان دقیقی (میدان بیت‌المقدس امروزی، فلکه آب) صفوف متراکم مشایعین با فشار به طرف جلو می‌رفت. تأثر عمومی، همهمه و ولوله عجیبی برپا کرده‌بود و [صدای] گریه و زاری مردم فضا را می‌شکافت و تا فواصل بسیار زیاد به گوش می‌رسید. بدین ترتیب جنازه وارد آستان قدس گردید و پس از انجام تشریفات مذهبی، نیمه شب در دارالسعاده مبارکه، پایین پای حضرت، جنازه فقید سعید به خاک سپرده شد و بدین وسیله مردی جلیل و عالمی بزرگ که از مراجع تشیع بود، برای همیشه در آغوش خاک جای گرفت و مردمی را از فقدان تأثرانگیز خود داغدار کرد. انا لله و انا الیه راجعون.»