آقای دکتر ظریف با فرصت بی نظیری که داشتید، چه کردید؟

جناب آقای دکتر ظریف وزیر سابق محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران   سلام علیکم مطلب و اظهارنظر اخیر شما فضایی دو قطبی ایجاد کرد که برای فروکش کردن التهاب های سیاسی باید کمی صبر می‌کردم تا شرایط برای گفتن و شنیدن حرف های منطقی آماده شود.  بر شما و کسانی که قلم این‌جانب را دنبال کرده اند پوشیده نیست که موضع این‌جانب در قبال برجام و جناب‌عالی همیشه مبتنی بر اصولی بوده است که هیچ گاه مثل برخی مجبور به اتخاذ موضع دوگانه نشده ام که دیروز مخالف پرسروصدای  برجام بودند و امروز در قبال احیای برجام سکوت می‌کنند. این‌جانب برخلاف بسیاری از نیروهای انقلاب، برجام را مسئله اصلی و شاخص انقلابی‌گری ندانسته‌ام و با محاسبه هزینه و فایده، تایید آن را با شروطی مفید و در صورت رعایت نشدن آن شروط، دارای ضرر دانسته‌ام که تایید مشروط برجام توسط رهبرانقلاب را هم در کلیت موید همین نگاه می‌دانم. درباره شخص جناب‌عالی هم این‌جانب عملکرد شما را با تبیین نقاط قوت و ضعف نقد و بررسی کردم و در حوزه شخصیتی با پیروی از تصریحات حضرت آقا، مدافع برخی ویژگی های فردی مثل «امانت داری» و «تدین» بودم. اطلاع دارید که همین مواضع بنده، هزینه سنگینی از سوی سوپرانقلابی ها علیه این جانب داشته و دارد.    جناب‌عالی اذعان می‌کنید که نمی‌توان این جانب را با یک دسته بندی کلی جزو گروه مخالفان قرار داد، بنابراین درخواست حقیر این است که این عرایض مشفقانه و دلسوزانه را بدون پیش فرض منفی مطالعه فرمایید.   به نظر می‌رسد در مسیری که مدتی است توسط جناب‌عالی در حال طی شدن است، این نگرانی وجود دارد که اگر مورد توجه تان قرار نگیرد می‌تواند لطمه جدی به شما بزند.  مواضع شما به گونه ای است که ظاهرا حمایتی را که توسط نظام از شما و مذاکرات هسته ای صورت گرفته، به هیچ می‌انگارید. حرف از مخالفت با دیدار جناب‌عالی با ترامپ رئیس جمهور آمریکا می‌زنید و چنان از اعلام آمادگی برای مجازات شدن در صورت موفق نشدن می‌گویید که ساده اندیشانه این تصور را در مردم ایجاد می‌کند که اگر این دیدار صورت گرفته بود، مشکلات بین ایران و آمریکا حل می‌شد، در حالی که شما باید واقع‌بینانه‌تر از همه درباره نتیجه دیدار با رئیس جمهوری مثل ترامپ سخن بگویید که تبلیغاتی بودن همه رفتارهایش امری بدیهی محسوب می‌شود. همان رئیس جمهوری که با سروصدای زیاد با رهبرکره شمالی دیدار کرد اما در عمل به هیچ نتیجه ای نرسید. علاوه بر آن، چنان با افسوس از مجوز نگرفتن برای دیدار با ترامپ سخن می‌گویید که گویی هیچ فرصتی برای امتحان این روش نداشته‌اید و هیچ اشاره‌ای نمی‌کنید که برای اولین بار به دولت آقای روحانی و مشخصا شما اجازه داده شد، ساعت ها به صورت علنی با وزیر خارجه آمریکا به طور مستقیم مذاکره کنید. نظام در طول تاریخ دیپلماسی خود تاکنون به چه کسی اجازه داده است این گونه پای میز مذاکره علنی با کشوری بنشیند که دشمنی‌اش بر کسی پوشیده نیست؟ البته با توجه به این که آغاز مذاکرات با آمریکا از پایان دولت آقای احمدی نژاد شروع شده بود، نشان می‌دهد اجازه مذاکره یک تصمیم راهبردی بود اما اجازه مذاکره علنی دو وزیر خارجه با همه هزینه هایی که در جبهه مقاومت داشت، منحصرا به شما داده شد و عجیب نیست فرصتی که به شما داده شد تا ادعاهای خود را پیگیری کنید، در ادبیات شما کمتر مشاهده می‌شود؟ جناب آقای ظریف، خلاف انصاف است که با حمایت منحصر به فردی که شاملش شدید، در این مدت به گونه‌ای اظهارنظر کرده‌اید که این تصور در مردم ایجاد شود، اجازه‌های لازم به شما داده نشده است. انصاف حکم می‌کند این خطای خود را اصلاح کنید.  1-خطایی که از اظهارات شما مشهود است، ندیدن خطاهایی است که شما داشتید در استفاده از فرصت منحصر به فردی که نظام برای دیپلماسی به شما داده بود. اظهارات شما به گونه ای است که گویی کارنامه روی زمینی وجود ندارد! بالاخره شما به توافقی رسیدید و نظام به صورت مشروط آن را تایید کرد. آیا وقت آن نرسیده به جای این که نقاط قوت را به پای خود بنویسید و عدم توفیقات را به نام بقیه فاکتور کنید، منصفانه بر اشتباهاتی که در استفاده از فرصت بی نظیری که نظام برای توافق به شما داد، صحه بگذارید؟ این جانب در این مقال بنای تبیین نقاط قوت را ندارم اما به عنوان کسی که برجام را حاوی نقاط قوت و دستاوردهای مناسبی  می‌دانم که به رغم اجرای ناقص، منافعش بیش از هزینه هایش بوده است، با توجه به اظهارات یک سویه شما وظیفه خود می‌دانم که برخی نقاط ضعف عملکرد شما را تبیین کنم تا جای مدعی و پاسخگو عوض نشود. جناب آقای ظریف، در حالی که جمهوری خواهان در آمریکا با بیانیه و اظهارنظر به صراحت تاکید می‌کردند که برجام را در صورت پیروزی در انتخابات (حتی رئیس جمهوری غیر از ترامپ) کنار خواهند گذاشت، جناب‌عالی ساده اندیشانه در مرداد 94 در شورای راهبردی روابط خارجی تضمین دادید: «اطمینان می‌دهم آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود» آیا بهتر نیست به جای اصرار بر مواضع پیشین که راه حل کشور را در دیدار با شخصی مثل ترامپ تصویر می‌کنید، بپذیرید نگرانی های رهبر انقلاب دقیق‌تر از نگاه شما بود؟ جناب آقای دکتر ظریف، آیا اجرا نشدن شروط تایید برجام و مشخصا نگرفتن نامه مستقل از رئیس جمهور آمریکا نقش کاملا مستقیمی‌در اجرا نشدن تعهدات این کشور در لغوعملی تحریم ها نداشت؟ شما تصریح کرده اید مواردی را که نتوانستید در مذاکره به نتیجه برسانید به سمع و نظر رهبری نظام رسانده‌اید اما مسئله اجرای درست همان برجامی است که تایید شد. هم شما و هم ما خوب می‌دانیم که نه تنها مجوزی توسط ایشان برای اجرای برجام بدون گرفتن نامه رئیس جمهور آمریکا داده نشد بلکه با ادعاهای مبنی بر رعایت این شرط به صراحت مخالفت شد. این جانب در گفت‌وگویی، بر اهمیت رعایت این شرط تاکید کردم اما متاسفانه مخالفان برجام به جای مطالبه دقیق این مسئله و دیگر شروط برجام، همچنان در حال مخالفت با کلیت برجام بودند. رهبری نظام در ایام بعد از توافق به خصوص در جلسه 12 شهریور 94 بر نکته مهمی در اجرای برجام تاکید کردند که از سوی شما به آن بی توجهی شد که به نظر می‌رسد ریشه بسیاری از مشکلات در اجرای درست برجام است. ایشان در آن جلسه تاکید کردند: «مسئولان آمریکایی خیلی بد حرف می‌زنند؛ باید تکلیف این حرف‌ها روشن بشود؛ بالاخره [یک‌] طرف قضیه ما هستیم، یک طرف هم آمریکایی‌ها هستند. یک بار می‌گویند که چهارچوب تحریم‌ها حفظ خواهد شد؛ پس ما نشسته‌ایم این چند وقت، برای چه صحبت کرده‌ایم؟ صحبت کردیم که چهارچوب تحریم‌ها برداشته بشود، تحریم‌ها برداشته بشود. قرار است که چهارچوب تحریم‌ها حفظ بشود! حالا من نمی‌دانم معنای «چهارچوب تحریم‌ها حفظ بشود» چیست؟ ممکن است باز این را هم یک جور معنا کنند اما آن چه از این حرف برمی‌آید، درست مخالف آن علتی است که ما رفتیم برای مذاکره؛ والّا ما چرا مذاکره کنیم! ... این که نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ اگر بناست تحریم‌ها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولان این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می‌زند. بله، دعوایی که در آمریکا هست، دعوای واقعی است؛ بنده عقیده ندارم که دعوای صوری و ظاهری است، واقعاً اختلاف دارند، علّت اختلافشان هم برای ما روشن است؛ لکن به‌هرحال آن چه رسماً گفته می‌شود، پاسخ لازم دارد؛ اگر پاسخ داده نشود همان تثبیت خواهد شد.» متاسفانه به رغم این تاکید حکیمانه که اگر پاسخ لازم داده نشود، همان حرف ها تثبیت خواهد شد، تیم مذاکره کننده هسته ای تصریح می‌کرد که حرف های مسئولان آمریکا کارکرد داخلی دارد. واقعیت این است که برداشت رهبرانقلاب از تثبیت شدن حرف نادرست واقع بینانه‌تر از شرایط بود چرا که فعالان اقتصادی در دنیا مبتنی بر قواعد حقوقی عمل نمی‌کنند بلکه بر اساس منافع و میزان ریسک عمل می‌کنند و آمریکایی ها در کنار سکوت ما توانستند برای جامعه اقتصادی دنیا این حرف را «تثبیت» کنند که ساختار تحریم ها حفظ شده است و بازگشت به تحریم با یک اراده سیاسی توسط آن‌ها ممکن است و از همین طریق ریسک فعالیت اقتصادی در ایران را بالا بردند و در نتیجه سرمایه گذاران اقتصادی به رغم حضورهای زیاد و پرسروصدا در ایران، عملا جرئت نکردند از ترس تحریم های احتمالی وارد سرمایه گذاری جدی شوند و این سوال همچنان باقی ماند که این نگاه نادرست تیم مذاکره کننده هسته ای، چه تاثیری بر لغو نشدن کامل تحریم ها داشت و چه کسی پاسخگوی این لطمه بزرگ اقتصادی به منافع مردم ایران خواهد بود؟  2 - نقطه ضعف بسیار بزرگ بعدی، نبود یک تیم اقتصادی مسلط به تجارت خارجی و تحریم ها در تیم مذاکره کننده بود که باعث شد دشمن در برجام خلل و فرج هایی جای‌گذاری کند تا ما عملا  از این توافق بهره کافی را نبریم. همان طور که از زمانی که رئیس سازمان انرژی اتمی‌به صورت مستقیم در مذاکرات حضور پیدا کرد، باعث شد برجام در بخش هسته ای، تقریبا دچار خطای مهمی نباشد. رفع نشدن این نقص در مذاکرات بعدی و نبردن متخصصان بانکی و تجارت خارجی نیز نشان داد که جناب عالی اعتقادی به این اشکال مهم در نبردن متخصصان حوزه اقتصادی ندارید. آیا تردیدی وجود دارد که تصمیم های تا این حد تخصصی در تجارت خارجی نمی‌تواند فقط توسط تیمی حقوقی دنبال شود؟    آن چه ذکر شد، نقاط ضعف اصلی بود که به صورت مستقیم باعث شده بود طرف مقابل بتواند اجازه ندهد تحریم ها آن گونه که قرار بود، رفع شود. این جانب از آن دسته افرادی بودم و هستم که برجام مشروط را قبول داشته و دارم اما این که شما متوقعانه همه هزینه های تحریم را بر دوش نظام می‌اندازید، منصفانه نیست، در حالی که خطاهای خود را در استفاده نکردن درست از فرصت منحصر به فردی که برای دیپلماسی در اختیارتان قرار داده شده است، نادیده می‌گیرید البته ما بی تعهدی  طرف مقابل را عامل اصلی می‌دانیم و شما را مقصر اصلی استفاده نکردن کامل از برجام نمی‌دانیم اما وقتی می‌بینیم به جای این که بر تعهد نداشتن دشمن به عنوان دلیل اصلی وضعیت فعلی تاکید می‌کنید و انگشت خود را به سوی جبهه خودی می‌گیرید، وظیفه داریم دلیل اصلی داخلی سوءاستفاده دشمن را تبیین کنیم. 3- و اما نمی‌توانم تعجبم را از موضع شما درباره قانون اقدام راهبردی کتمان کنم چون هنوز به خاطر دارم که جناب عالی به صراحت، مخالفت خودتان را با این قانون اعلام و تصریح کردید که با تصویب این قانون پرونده ما قطعا به شورای امنیت می‌رود و قطعنامه شورای امنیت درباره برجام لغو می‌شود. این که آن روز چنان تحلیلی را داشتید، عجیب نمی‌دانم اما تعجبم از این است که امروز چنین ادعایی را مطرح می‌کنید که اولا روشن شده است نگرانی شما از شورای امنیت رفتن پرونده ایران به دلیل قانون اقدام راهبردی نادرست بوده است و ثانیا شما بیشتر از هرکس دیگری اشراف دارید که در 6 دور مذاکره ای که در دولت بایدن کردید، تنها ابزارهای چانه زنی تیم مذاکره کننده شما در گفت‌وگو با طرف مقابل همین نتایج قانون مجلس است. البته اثبات این ادعا چندان سخت نیست، فقط کافی است متن پیش نویس توافقی را که در وین به جمع بندی رسیده بودید، منتشر کنید تا مشخص شود، عمده ستانده های ما در رفع تحریم ها در برابر داده‌هایی بوده است که قانون مجلس باعث آن بود، مانند پروتکل الحاقی، غنی سازی 20 درصد و... یعنی اگر ما این‌ها را نداشتیم،  آورده‌ای نداشتیم که به عنوان امتیاز بدهیم و امتیاز لغو تحریم ها را بگیریم.  اما نکته مهم‌تر این است که شما و به خصوص آقای روحانی به گونه‌ای سخن می‌گویید که گویی پیش از این قانون، برجام توسط آمریکا رعایت می‌شد در حالی که آمریکا از برجام خارج شده و تحریم ها را برگردانده بود و اروپا هم به هیچ کدام از تعهدهای رسمی خود برای حفظ برجام پایبند نبود. به عبارت دیگر از برجام چیزی به نفع ما اجرا نمی‌شد که قانون مجلس آن را به هم زده باشد.  4- در بیانی، از این که ایرانی ها بر اساس اهداف تصمیم می‌گیرند و نه امکانات انتقاد کرده‌اید و به گونه ای تاکید بر واقع گرایی در قبال آرمان گرایی داشتید. آن چه نگران کننده است، ترجیح واقع گرایی بر آرمان گرایی نیست بلکه ندیدن واقعیت های روشنی است که تجربه آن در سیاست خارجی پیش چشم ماست. این که شما به عنوان وزیر امور خارجه ایران در طولانی‌ترین مذاکرات قرن با 6 وزیرخارجه دنیا شرکت می‌کنید که نشان از جایگاه و اهمیت کشور عزیزمان ایران دارد، آیا واقعیتی روشن نیست؟ این که از تحقیر شاه ایران در نشست سران 3 کشورآمریکا ، شوروی و انگلیس در کشورمان، به چنین جایگاهی در نظام دنیا رسیدیم، بهترین شاهد برای  این نیست که اهداف‌مان متناسب با امکانات‌مان بوده است؟ آیا دادن حق غنی سازی به ایران که خط قرمز کشورهای هسته ای بود، واقعیتی روشن نیست؟ آیا شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه واقعیتی روشن نیست؟ آیا ضعف رژیم صهیونیستی در برابر حزب‌ا... لبنان و شکست‌های پی در پی آن‌ها واقعیت‌هایی روشن نیست؟ آیا حفظ دولت سوریه در برابر حملات داعش و جبهه غرب واقعیتی روشن نیست؟ آیا شکست عربستان در جنگ یمن و تقابل با ایران در عراق و لبنان و اجبار به عقب نشینی از مواضع خود، واقعیت‌هایی روشن نیست؟ آیا پیروزی ایران در جنگ تحمیل شده توسط شرق و غرب، واقعیتی روشن نیست؟ هرچه در حوزه سیاست خارجی به نقطه هدف‌های ایران نگاه می‌کنم یا به آن‌ها رسیده‌ایم یا در مسیر رسیدن به آن‌ها درحال پیشرفت هستیم. نمی‌دانم منظورتان دقیقا چه مصداقی بوده است که از منطبق نبودن اهداف با امکانات سخن گفتید، اما اگر منظورتان شکست در رفع کامل تحریم ها در برجام است که فکر می‌کنید توقع غیرمنطقی از شما مطالبه شده است، اولا پس چرا مدعی رسیدن به هدف شده بودید و تاکید داشتید که رفع تحریم‌ها به دست آمده است؟ ثانیا دلیل اجرایی نشدن رفع تحریم ها منطبق نبودن اهداف با امکانات نبوده است بلکه بدعهدی آمریکا بوده است که اگر شروط ایران در برجام توسط شما با جدیت پیگیری می‌شد، بی تردید امکان بدعهدی کمتر بود. خلاصه آن که به نظر می‌رسد برداشت تان از واقعیت ها دقیق نیست؛ علاوه بر آن ما باور داریم برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ، باید همت های بزرگ داشت همان طور که اگر هر کشوری که در تاریخ به جایی رسیده است، از همت های بلند رسیده است.