فلسفه‌بافی خاتمی و مهندسی چینی

اصلاح‌طلبان هیچ‌وقت روی خوشی به شرق و چین نداشته‌اند. البته وقتی پای تضعیف نظام جمهوری اسلامی باشد، نزدیک‌شدن عربستان به چین را هم بر سر نظام چماق می‌کنند و از پس این تناقض برنمی‌آیند که اگر نزدیکی به چین بد است، چرا حسرت نزدیکی سعودی به چین را می‌خورید!
در عین‌حال خاطرات مرحوم هاشمی نشان می‌دهد چینی‌ها یک‌بار در گذشته توصیه عاقلانه‌ای به واضع فلسفه‌بافی‌های «گفت‌و‌گوی تمدن‌ها» داشته‌اند و شاید این در نوع روابط اصلاح‌طلبان با چین بی‌تأثیر نبوده باشد، هرچند غربزدگی در این قشر آنچنان عمیق است که چیز دیگری برای هل‌دادن اصلاح‌طلبان به‌سوی غرب نیازی نیست و هرچیز دیگر مقابل آن کم می‌آورد. با این‌حال هاشمی می‌نویسد: «آقای علی‌نقی خاموشی گفت در سفر چین، بعد از اظهارات فلسفی و فرهنگی آقای [سیدمحمد]خاتمی، [رئیس‌جمهور]، آقای جیانگ زمین، [رئیس‌جمهور چین]، به ایشان گفته است، من یک مهندس مکانیک هستم و فکر می‌کنم، مردم احتیاج به کار‌های عمرانی و اقتصادی دارند و فلسفه، راه حل مشکل مردم نیست.»
رئیس‌جمهور وقت گویا گمان کرده است در خارج از ایران و در شرق برای فلسفه‌بافی‌های او گوش شنوایی وجود دارد. هرچند در غرب نیز اکنون یکی از پرتلفات‌ترین جنگ‌ها پس از جنگ دوم که به‌نوعی همه ناتو و غرب را درگیر خود کرده است، بی‌توجه به فلسفه گفت‌و‌گوی تمدن‌ها جاری است!