روزنامه جوان
1402/05/01
مردم اندر حسرت سرویس بهداشتی عمومی خوب!
۴۰ سال از آن روزها میگذرد. من حالا در شهری دیگر دوره میانسالی خود را طی میکنم. از قطار ایستگاه گلشهر بیرون میآیم، نیاز فوری به دستشویی دارم. گلشهر، پرترافیکترین ایستگاه خط ۵ متروی تهران- کرج است و روزانه هزاران نفر زن و مرد از ابتداییترین ساعات صبح تا ساعات پایانی شب از این خط استفاده میکنند. در زل آفتاب داغ تابستان وارد محوطه مترو میشوم. در این یکسالواندی این اولین بار است که میخواهم از سرویس بهداشتی استفاده کنم. میدانم کجاست. آفتاب ۴۰ درجه چنان مستقیم بر سرم میکوبد که انگار میخواهد مغزم را بخار کند. محوطه برهوت مانند ایستگاه گلشهر گرما را بیشتر به رخ آدم میکشد. بالأخره خودم را به سرویس بهداشتی میرسانم. چند نفر در صف ایستادهاند. سرویس بهداشتی از بیرون خفهتر و گرمتر است، بوی تعفن آزاردهندهای در فضا پیچیده است. هیچ تهویهای وجود ندارد. آینهها از جایشان کنده شدهاند. خبری از مایع دستشویی نیست. روی چهار در از پنجدر دستشویی با ماژیک نوشتهاند خراب است. در کمال شگفتی متوجه میشوم فقط یک سرویس دستشویی کار میکند. چند نفر در آن هوای خفه مرده در صف همان یک سرویس ایستادهاند و ندیده میتوانم بگویم خبری از سیفون هم نیست. عطای سرویس بهداشتی رفتن را به لقایش میبخشم. حالا باید نیمساعت و بیشتر صبر کنم تا به خانه برسم، چون میدانم در بیرون هم نمیتوانم جایی پیدا کنم. بسیاری از افراد به ویژه وقتی از تهران به سمت ایستگاههای خط ۵ و حتی هشتگرد حرکت میکنند، به طور میانگین بیش از دو ساعت در راه هستند، بنابراین کاملاً طبیعی است نیاز به سرویس بهداشتی داشته باشند، به ویژه این نیاز با توجه به جنسیت، سن و سال و بیماریهایی که افراد بعضاً با آن دست به گریبان هستند، میتواند فوریت بیشتری پیدا کند، اما متأسفانه مترو تعهدی به ارائه این خدمت مهم مرتبط با سلامتی افراد نشان نمیدهد، البته یک فرد ممکن است به هر دلیل حتی در مسافرتهای کوتاه ۲۰-۱۰ دقیقهای با مترو به خاطر شرایط مزاجی، مسمومیت یا سندرومهای مربوط به گوارش و نظایر آن نیاز فوری به سرویس بهداشتی داشته باشد، این همه در حالی است که گفته میشود متروی تهران روزانه ۵/۲ میلیون نفر را جابهجا میکند و طبیعی است از میان این تعداد مسافر افرادی باشند که نیاز فوری به سرویس بهداشتی داشته باشند. تناقضهای بیانیه مترو درباره فقدان سرویسهای بهداشتی بیش از دو دهه از افتتاح نخستین خطوط متروی تهران میگذرد و در این سالها با وجود اینکه خطوط و ایستگاههای متروی تهران توسعه یافته، اما آنچه مغفول مانده توجه به حق طبیعی شهروندان در استفاده از سرویس بهداشتی در ایستگاهها بوده است. مدیران مترو در این سالها هر وقت در برابر این سؤال قرار گرفتهاند که چرا ایستگاههای مترو سرویس بهداشتی ندارد، موضوع را به فقدان سیستم یکپارچه فاضلاب تهران ربط دادهاند، حتی اگر این استدلال را بپذیریم اکنون بسیاری از مناطق تهران به شبکه فاضلاب وصل شدهاند، در حالی که هیچ اقدامی از سوی شهرداری و شرکت متروی تهران برای سروسامان دادن به سرویسهای بهداشتی صورت نگرفته است، در ثانی حتی در فقدان چنین شبکهای مترو میتوانست با استفاده از تمهیداتی برای این چالش راهحلی پیدا کند. استدلال مدیران مترو از زاویهای دیگر هم قابل قبول نیست، چون از همان آغاز فعالیت در تمام ایستگاههای مترو سرویسهایی برای کارکنان احداث شده بود که کاملاً طبیعی است و اگر واقعاً شبکه فاضلاب یکپارچه مانع طراحی و استقرار سرویس بهداشتی بود، قاعدتاً همان سرویسها هم امکان طراحی و اجرا نداشتند، البته شرکت متروی تهران در سایت خود و در بخش «سؤالات متداول درباره ایستگاهها» در پاسخ به این سؤال که چرا فقط بعضی از ایستگاههای مترو، سرویس بهداشتی دارند، به نکاتی اشاره کرده است که نه تنها ابهامها را مرتفع نمیکند بلکه بیشتر به یک شبهجواب میماند: «شرکت مترو از ابتدای راهاندازی ایستگاهها اقدام به احداث سرویسهای بهداشتی در ایستگاههایی کرد که دارای فضای باز و محوطه بیرونی، غیر از فضای اصلی ایستگاه بودهاند، مانند ایستگاههای تهران (صادقیه)، اکباتان، چیتگر، ایرانخودرو، وردآورد، اتمسفر، کرج، گلشهر، علی آباد، شهید بخارایی، شوش، شهرری، جوانمرد قصاب، شاهد باقرشهر، دانشگاه علموصنعت و شهید حقانی، ضمن اینکه در کنار ایستگاههای شهید بهشتی، شهدای هفتمتیر و حرم مطهر امام خمینی (ره)، شهرداریهای مناطق مربوط سرویسهای بهداشتی عمومی احداث کردهاند که در حال بهرهبرداری هستند، اما در سایر ایستگاهها به دلایل مشکلات بهداشتی و امنیتی امکان استفاده عمومی از سرویسهای بهداشتی موجود که برای پرسنل پیشبینی شده است، وجود ندارد، مگر در شرایط اضطرار که مسافران میتوانند با مراجعه و هماهنگی با مسئولان ایستگاهها از سرویسهای مخصوص پرسنل استفاده کنند.» درباره این متن، نکات زیادی را میتوان بیان کرد. اول اینکه نمیشود دو استاندارد متفاوت از هم برای خطوط و ایستگاههای مترو در نظر گرفت. مثلاً یک استاندارد خاص ایستگاههایی که روی زمین قرار دارند و عمده آنها در مناطق پیرامونی و حومه یا حدفاصل بین تهران و کرج قرار دارند و یک استاندارد برای ایستگاههایی که در زیر زمین- مناطق مرکزیتر- قرار دارند. مسافرانی که از ایستگاههای مرکزیتر فاقد سرویس بهداشتی استفاده میکنند، به همان اندازه بدن و نیاز به دفع مواد زائد دارند که مسافرانی که از ایستگاههای پیرامونی و حومه استفاده میکنند و طبیعتاً اگر نسبت و تعداد ایستگاههایی را که در زیر زمین قرار دارند به ایستگاههای که روی زمین هستند در نظر بگیریم، عدد بزرگتر متعلق به ایستگاههایی خواهد بود که فاقد سرویس بهداشتی هستند. نکته دوم اینکه مشاهدات میدانی نگارنده و برخی نظرات کاربران در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نشان میدهد آنچه روی کاغذ منعکس میشود، به عنوان سرویس بهداشتی با آنچه در عمل اتفاق میافتد، بسیار متفاوت است. به عنوان مثال نگارنده به خاطر تردد روزانه دوسه بار از سرویس بهداشتی کاملاً غیربهداشتی و فرسوده ایستگاه متروی گلشهر که نام آن در فهرست اعلامی شرکت مترو به چشم میخورد، بازدید کرده و به چشم خود دیدهام که این سرویس در چه وضعیت اسفناکی قرار دارد. از پنج چشمه تنها یک چشمه کار میکند و بسیاری از افراد به خاطر فقدان تهویه و وضعیت فرسوده و غیربهداشتی و نبود حداقلهای یک سرویس بهداشتی یعنی وجود مایع دستشویی در این ایستگاه ترجیح میدهند از آن استفاده نکنند. به عبارت دیگر مسافران پذیرفتهاند این ایستگاه عملاً سرویس بهداشتی ندارد، اگرچه از دور ساختمان متروکهای را در محوطه ایستگاه میبینند، بنابراین همین که سایت شرکت مترو اعلام کند روی کاغذ چیزی به نام سرویس بهداشتی وجود دارد، کافی نیست بلکه شرایط نگهداری از آن سرویس موضوع مهم تری است که به نظر میرسد برای مدیران مترو از درجه اهمیت بالایی برخوردار نیست. سرویس بهداشتی موجود هوشمندی نیست که خودش توانایی بهداشتی و تمیز کردن خودش را داشته باشد بلکه نیاز به نیروی انسانی دارد که بتواند به طور مرتب به وضعیت سرویس بهداشتی رسیدگی کند، به ویژه این مهم در ایستگاههای مادر و اصلی مترو ضرورت بیشتری مییابد. نکته سوم اینکه حتی اگر مشکلات امنیتی استقرار سرویسهای بهداشتی در درون ایستگاهها را بپذیریم- در این زمینه میتوان از تجربه کشورهای دیگر استفاده کرد که آیا آنها نیز با چنین مسئلهای مواجه بودهاند و اگر پاسخ مثبت است چگونه توانستهاند از عهده حل مسئله برآیند- باز این سؤال باقی میماند که چرا در طراحی ایستگاهها فضاهایی حداقلی در بیرون از ایستگاهها برای استفاده شهروندان در نظر گرفته نشده است؟ چیزی نخوردن از وحشت رفتن به دستشویی گفته میشود هر انسان حدود شش ماه از عمر خود را در سرویس بهداشتی میگذراند و در سال قریب ۱۴۵ کیلوگرم مدفوع تولید میکند. وقتی این جمله را میخوانید چهرهتان را میتوانید در هم بکشید یا چندان خوشایندتان نباشد که روزتان را با خواندن چنین آمار و ارقام بویناکی آغاز میکنید یا ادامه میدهید، اما خوشایندتان هم نباشد، ما با واقعیتی به نام دفع روبهرو هستیم، حتی اگر آن را مشمئزکننده بیابیم. اگر به تاریخچه تحول دستشوییها در ایران و سایر نقاط دنیا توجه کنیم، میبینیم هر چقدر زمان سپری شده به ویژه با گسترش شهرنشینی، این ضرورت که بخش مهمی از حفظ سلامتی بدن ما به ویژه برای بانوان دسترسی به یک سرویس بهداشتی استاندارد است، بیشتر درک شده است. کافی است حتی به ذهنتان رجوع کنید که سهچهار دهه گذشته وضعیت سرویسهای بهداشتی خانگی که معمولاً در خانههای ویلایی و انتهای حیاط قرار داشت، چگونه بود. امروزه یکی از اولویتهای ما در آپارتمانها استفاده از یک سرویس بهداشتی با کاسه دستشویی لعاب سفید دارای سیفون، کف و دیوارهای سرامیکی و محفظه مایع دستشویی و سایر ملزومات است، اینها حداقلهای یک سرویس بهداشتی قابل قبول خانگی است که در اغلب خانهها مراعات میشود، اما وقتی پایمان را از خانه بیرون میگذاریم وضعیت فرق میکند. احتمالاً شما هم دیدهاید به ویژه خانمها ترجیح میدهند در جادهها تا جایی که ممکن است از سرویس بهداشتی استفاده نکنند. چند سال پیش با یکی از بستگان مسافرت میرفتیم و شاهد بودم که همسر ایشان در مسیر هشت ساعته مثل یک روزهدار رفتار کرد، در حالی که روزه نبود، اما به هیچ چیز لب نمیزد، از وحشت اینکه مبادا نیاز به دستشویی پیدا کند. میتوان از این زاویه به داستان غمبار سرویسهای بهداشتی در شهرها و جادههای کشور توجه کرد که متأسفانه نگاه مدیران و مسئولان جامعه به این موضوع - دفع مواد زائد از بدن- کوچک شمردن و نادیده گرفتن آن بوده است، در حالی که یکی از جدیترین حقوق یک مسافر شهری و بینشهری دسترسی داشتن به سرویس بهداشتی استاندارد و تمیز است. وقتی کسی از وحشت دستشویی رفتن مایعات نمیخورد، با کمآبی بدن و تبعات بعدی آن مواجه خواهد شد. ما امروز کموبیش اطلاعاتی درباره خطرات حبس ادرار و مدفوع در بدن انسان داریم که نشان میدهد حبس مواد زائد چه اختلالهای جدی در کارکرد طبیعی بدن ایجاد میکند؛ از انسداد روده، یبوست، آسیب به رکتوم، انقباض عضلانی و سرطان کولون گرفته تا عفونت مثانه، احتمال تشکیل سنگ مثانه، احتمال ابتلا به بیاختیاری ادرار و نظایر آن. مناظر خجالتآور در باغ هنر تهران اگر از استثنائات به ویژه در برخی مراکز خدماتی و رفاهی نوساز داخل شهر و بین راهی بگذریم، وضعیت اسفبار سرویسهای بهداشتی در بوستانها، ایستگاههای مترو و سایر مراکز عمومی نشان میدهد مدیریت شهری تا چه اندازه نسبت به این ضرورت بیتوجه است. شاید یک علت ماجرا این باشد که سرمایهگذاری روی راهاندازی یا نگهداری سرویسهای بهداشتی در فرهنگ عمومی و حتی رسانهای ما مهم و چشمگیر به نظر نمیرسد. سرویس بهداشتی تصویر خوشایند و فوتوژنیکی نزد ما ندارد، بنابراین مدیران شهری و استانی ترجیح میدهند روبانها و قیچیهای خود را جای دیگری ببرند. نتیجه این است که متأسفانه بوستانهای شهری، مراکز خدماتی، خرید و تفریحی شهری و بین شهری عموماً با سرویسهای غیربهداشتی، شیلنگهایی که در کف دستشوییها افتادهاند، سیفونهایی که آب از آنها چکه میکند و در تماس با سرامیکهای شکسته پشتت را آلوده میکند، کاسههای دستشویی کثیف، درهای آهنی زنگ زده و طبله کرده که بسته نمیشوند، فضای پر از حشره و مگس و بدون تهویه میچرخند. ما دستکم از پایتخت انتظار داریم به خاطر وجهه ملی و بینالمللی که دارد، به این ضرورتها توجه بیشتری کند، اما متأسفانه وضعیت در پایتخت هم چندان رضایتبخش نیست. چند وقت پیش از سرویس بهداشتی «باغ هنر» که هر جمعه هزاران فروشنده و خریدار صنایع دستی را در خود جا میدهد، استفاده کردم. انتظار از جایی مثل «باغ هنر» که محیط فرهنگی - تجاری است و هم در جایی نوساز- تپههای عباسآباد- قرار گرفته، این است که دستکم بتواند سرویس بهداشتی مطلوبی را در اختیار فروشندهها و خریداران جمعه بازار صنایع دستی قرار دهد، اما متأسفانه در چنین مکانی حداقلهای دسترسی به یک سرویس بهداشتی مطلوب مراعات نشده است. اکثر اتاقکها فاقد سیفون و حتی دستگیره در هستند، بنابراین شاهد بودم بسیاری از افراد سطلهایی که برای انداختن دستمال کاغذی پیشبینی شده بود، پر از آب کرده بودند تا سنگین شود و آنها را در پشت درها قرار دهند. در واقع وقتی آن سطلها را پر از آب نمیکردید، مجبور میشدید با یک دست در را نگه دارید یا اینکه استرس باز شدن در، در آن مکان شلوغ را به جان بخرید. از طرفی کاسههای دستشویی فاقد چاهبست بودند و فقدان سیفون باعث میشد مناظر خجالتآوری ایجاد شود. توریستهای ناراضی از سرویس بهداشتی راهنماهای گردشگری و تورلیدرها نیز گاهی در رسانهها و شبکههای اجتماعی از نارضایتی گردشگران خارجی از وضعیت سرویسهای بهداشتی به ویژه در مراکز بین راهی خبر میدهند. در واقع گردشگر خارجی انتظار دارد یک سرویس بهداشتی بتواند فضای امن، بهداشتی و خشک با نور مناسب را در اختیار او قرار دهد، اما این انتظار به استثنای برخی مکانها عموماً برآورده نمیشود، این در حالی است که ما چنین ریزهکاریهایی را در سبد ناکامی خود در جلب توریست به کشور نادیده میانگاریم. سرویس بهداشتی مساجد، ۲ ساعت در روز مساجد از جمله فضاهای شهری هستند که میتوانند سرویس بهداشتی مناسب را در اختیار شهروندان قرار دهند، اما متأسفانه مساجد فقط در ساعات بسیار محدودی در طول روز دایر هستند. چند دهه است که مناقشه باز بودن مساجد در طول روز بین نهادهای متولی در جریان است و عملاً مساجد در دو نوبت روز به شکلی کوتاه باز و بلافاصله بسته میشوند، چه برای نمازگزارانی که میخواهند از فضای داخلی مسجد برای نماز و نیایش استفاده کنند و چه برای مسافران و کسانی که به هر دلیل میخواهند فقط به سرویس بهداشتی مسجد دسترسی داشته باشند، البته گاهی خبرهایی از توافقات مدیران شهری یا مسئولان مساجد برای باز نگه گذاشتن سرویسهای بهداشتی مساجد سخن به میان میآید، اما تجربه نشان داده بیشتر این اقدامات موسمی و فصلی است. مسئولان مساجد نبود نیروی کافی و هزینهبر بودن دایر شدن دستشویی در طول روز را به عنوان یک عامل محدودکننده برمیشمارند که از یک زاویه کاملاً منطقی است، اما اگر ارادهای جمعی و ملی در این زمینه وجود داشته باشد، میتواند مرتفع شود. وضعیت سرویسهای بهداشتی بوستانهای شهری از حیث دایر بودن در طول ساعات روز اندکی بهتر است، اما بسیاری از بوستانها با آغاز ساعات شب، درهای سرویس بهداشتی را به خاطر آنچه جلوگیری از ورود معتادان و بیخانمانها میخوانند، قفل میکنند، بنابراین این یک صحنه کاملاً طبیعی در بوستانهاست که شما در یک تفرج شهری با درِبسته سرویس بهداشتی روبهرو شوید. سرویس بهداشتی پولی، اما استاندارد و تمیز بسازید شاید یکی از راهکارها در این زمینه، پولی کردن خدمات مربوط به سرویسهای بهداشتی باشد. ذهن عادت زده و شرطی شده ما معمولاً چنین چیزی را قبول ندارد که در ازای اجابت مزاج، حق سرویس پرداخت شود، در صورتی که کمی با فاصله به داستان نگاه کنیم، خواهیم دید همچنان که مثلاً در جاده برای استفاده از راه، عوارض پرداخت میکنیم و با این موضوع کنار آمدهایم، میتوانیم برای دسترسی داشتن به یک سرویس بهداشتی استاندارد و تمیز دست به جیب شویم، بنابراین نهادهای دولتی حتی اگر نیازی نمیبینند از منابع عمومی در این باره سرمایهگذاری کنند، میتوانند از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده کنند تا مردم از جیب خود برای تأمین حق استفاده از سرویس بهداشتی استاندارد و سالم هزینه کنند. «حالا که وزیر گردشگری اعلام کرده است با حفظ سمت، متولی تمامی دستشوییهای کشور است» توجه به این مسئله مهم، ضروریتر مینماید.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
ما فرق کردهایم یا امریکا آقای صالحی؟!
آرایش جنگی غرب مقابل اسلام
رئیس جنجالی جبهه اصلاحات صلاحیت هم ندارد
بهزاد نبوی: اصلاحطلبان نامزد داشتند، اما پای صندوق نرفتند!
همه مقصران اصلی گرمایش زمین
خردمندی و خیرخواهی دو ویژگی حاجشیخ حسن صانعی بود
پای «پای مرغ» به سبد صادراتی باز میشود
تغییر چهره اردوغان پس از انتخابات
مردم اندر حسرت سرویس بهداشتی عمومی خوب!
جنایت صهیونیستها در «اعدام میدانی» جوان فلسطینی با دستکم ۴۰ گلوله
خیمه حسین (ع) برافراشتهتر شد
۳۰ تیر و تجربهای که پاس داشته نشد
«پهپاد»های کشاورزی وارد مزارع میشوند

