«خالص‌سازان» در توهمند

مهدي بيك‌اوغلي
كنشگري دهه هشتادي‌ها و نسل Z در افق پيش روي كشور چگونه خواهد بود؟ آيا امكان دارد اين نسل در آوردگاه‌هاي پيش رو مشاركت كرده و فضا را به نفع خود تغيير دهد؟ اگر قرار باشد نسلZ در انتخابات مشاركت كند چه بسترها و زمينه‌هايي مورد نياز است؟ رويكردهاي سلبي تندروها كه در مصوباتي چون قانون جديد انتخابات و مصوبات حجاب و عفاف بروز يافته فضاي انتخابات را به چه سمت و سويي هدايت مي‌كند؟ اين پرسش‌ها و پرسش‌هاي ديگري از اين دست كه اين روزها به تناوب در فضاي سياسي و شبكه‌هاي اجتماعي مطرح مي‌شوند، محور اصلي گفت‌وگوي «اعتماد» با حميدرضا جلايي‌پور، استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران و فعال سياسي اصلاح‌طلب است. جلايي‌پور در آستانه ورود به سومين سال فعاليت‌هاي دولت نگاهي به عملكرد حاكميت يكدست دارد و تلاش مي‌كند شرايط كشور را در افق پيش رو پيش‌بيني كند. او در پاسخ به اين پرسش كه چرا دولت يكدست به رويكردهاي سلبي و تند اصرار دارد، مي‌گويد: «آنها مي‌گويند اتفاقي نيفتاده، حكومت دارد با قدرت از پيچ تاريخ مي‌گذرد و مشكلات اقتصادي و بحران هميشه در كشور بوده است! نگران نيستند. ظاهرا اين خالص‌سازان «دولت يكدست» را مثل دولت پوتين كامياب ارزيابي مي‌كنند.»
 
سوت آغاز رسمي فعاليت‌هاي انتخاباتي سال 1402 در شرايطي نواخته شد كه تصويب قانون جديد انتخابات با نقدهاي جدي بسياري از فعالان سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا و اساتيد دانشگاهي مواجه شده است. اين در حالي است كه موضوع برگزاري انتخاباتي مشاركتي، سالم و آزاد به عنوان يك هدف معرفي شده بود. آيا نشانه‌هايي از تحقق اين اهداف در فعل و انفعالات مرتبط با انتخابات مشاهده مي‌كنيد يا نه؟


كساني كه زمين بازي انتخاباتي را (چه از اصلاح‌طلبان و چه غير اصلاح‌طلبان) نقد مي‌كنند، حرف درستي مي‌زنند. چون علامتي كه نشان دهد كه نهادهاي كليدي دنبال برگزاري يك انتخابات سالم، منصفانه و رقابتي باشند، موجود نيست. ظاهرا «خالص‌گرايان» مي‌دانند با انتخابات غيرمهندسي‌شده و با مشاركت مردم، مجلس آينده را از دست مي‌دهند. رهبري نظام هم غير از صحبت‌هاي مثبت آغاز سال، سخن و عمل اميدبخشي مطرح نكرده‌اند.
در قانون جديد انتخابات هم اختيارات استصوابي و نظارت شوراي نگهبان بسيار افزايش پيدا كرده به گونه‌اي كه دفاتر استاني شوراي نگهبان امكان برگزاري نشست‌هاي ويژه شوراي تامين و افزودن دامنه نظارت‌ها به ايام پساانتخاباتي را خواهند داشت. اين فراگيرتر شدن استصواب چه تاثيري در انتخابات خواهد داشت؟
با تشكيل «دولت يكدست»، تندروترين افراد در حوزه‌هاي سياسي، علمي، فرهنگي و حتي پزشكي مسلط شده‌ و مي‌تازند. اين افراد و جريانات در قانون جديد انتخابات هم دنبال انحصار بيشتر هستند. اين تندروها نگراني مردم عادي را از اوضاع كشور ندارند. حتي معتقدند باز هم در كشور بحران‌ها افزايش پيدا كند با تعدادي جانباخته بحران را «جمع» خواهند كرد. اينها در بحران‌ها براي خود منفعت مي‌بينند. اين نيروها در توسعه و ساختن كشور كه مهارت ندارند، در بحران است كه مي‌توانند انحصارگرايي كنند و تداوم داشته باشند. دو سال از اين «دولت يكدست» مي‌گذرد، شما ببينيد يك اقدام مثبت و چشمگيري براي كشور انجام نداده‌ است. اين «دولت يكدست» تا حالا دولت فيلترينگ، فقر و تحميل سبك زندگي و معطل در سياست خارجي بوده است.
اما پس از بروز رخدادهاي اعتراضي سال۱۴۰۱، بسياري از تحليلگران پيش‌بيني مي‌كردند، سيستم به سمت باز كردن فضا و كاهش فشار بيشتر بر مردم حركت كند. اما در عمل به نظر مي‌رسد، رويكردهاي سلبي در نظام تصميم‌سازي‌هاي دولت افزايش پيدا كرده است. اين روند از نظر شما چه معنا و مفهومي دارد؟ سيستم چه رهاوردي از اين راهبرد براي خود متصور شده است كه بر تداوم رويكردهاي سلبي اصرار مي‌كند؟
اگر از چشم خود «خالص‌سازان» به موضوع نگاه كنيد پاسخ به سوال فوق روشن است. آنها مي‌گويند اتفاقي نيفتاده حكومت دارد با قدرت از پيچ تاريخ مي‌گذرد و مشكلات اقتصادي و بحران هميشه در كشور بوده است! نگران نيستند. ظاهرا اين خالص‌سازان «دولت يكدست» را مثل دولت پوتين كامياب ارزيابي مي‌كنند. اما متاسفانه اين عربستان است كه اخيرا با دعوت از مقامات سي كشور جهان به دنبال «ميانجيگري» ميان روسيه و اوكراين است.
اگر فرض بگيريم كه نظارت استصوابي كنار گذاشته شود (فرض محال كه محال نيست) و اصلاح‌طلبان و ميانه‌روها فرصت حضور در انتخابات را پيدا كنند، آيا باز هم مي‌توان با اطمينان گفت كه مشاركت انتخاباتي بالا مي‌رود؟
اگر به فرض اين اتفاقات بيفتد كه بعيد است. اما در صورت وقوع ممكن است مقداري مشاركت مردم افزايش پيدا كند و «دولت يكدست» مي‌تواند كمي در ميان مردم ناراضي مشروعيت كسب كند. به نظر من به رغم همه ركود فعلي در كشور، بخشي از مردم ناراضي در ايران از راه‌هاي تغيير كم هزينه مثل انتخابات استقبال مي‌كنند. البته انتخابات مجلس ششم اتفاق نمي‌افتد ولي ممكن است آبروريزي انتخابات ۹۸ تكرار نشود.
در سال‌ها و دهه‌هاي گذشته، دولت‌ها در دور اول فعاليت‌هاي خود از تصويب طرح‌هاي سلبي در زمينه‌هاي اجتماعي و فرهنگي خودداري مي‌كردند، اما دولت سيزدهم و مجلس يازدهم قانون حجاب و عفاف را بدون توجه به تبعات آن مصوب كردند، اين رويكرد مي‌تواند به اين معنا باشد كه جناح راست نگران رقابت در انتخابات نيست و خيالش راحت است كه از طريق استصواب، همه رقباي احتمالي حذف مي‌شوند؟
بله در بالا توضيح دادم. «خالص‌سازان» در توهمند. گويي در صحنه سياسي ايران دو دنياي جدا از هم داريم. يكي دنياي كوچك و متوهم خالص‌سازان و يكي هم دنياي ميانه‌رو و مردم نگران از اوضاع كشور. يك طرف نابخردانه مي‌تازد و يك طرف نگران است. متاسفانه جامعه ايران در وضعيت تلاطم است از قطعيت و پيش‌بيني امري نمي‌توان صحبت كرد. فقط عقل عقلا به ما مي‌گويد كه اين نحوه حكومت، نگران‌كننده و بحران‌افزاست.
به نظر شما جريانات اثرگذار در انتخابات۱۴۰۲ شامل چه جرياناتي خواهند بود.
مي‌شود حدس زد كه بلوك قدرت به دنبال يك رقابت كنترل‌شده ميان جريان پايداري و قاليباف است. حكومت تا به امروز از حضور ميانه‌روها در انتخابات استقبال نكرده است و ظاهرا با همين دنده مي‌خواهد پيچ انتخابات را رد كند.
سعيد حجاريان اخيرا اعلام كرده، افزايش مشاركت در انتخابات در گروي شكل‌گيري تكانه‌هاي بزرگ مانند استعفاي دولت رييسي است‌. برخي ديگر از فعالان سياسي دامنه اين تكانه‌ها را وسيع‌تر كرده و موضوعاتي چون رابطه با امريكا و رفراندم براي ايجاد اصلاحات ضروري را هم ذيل عنوان تكانه‌هاي احتمالي فرض كردند. نظر شما درباره اين تحليل‌ها چيست؟
آقاي حجاريان مثل بقيه تحليلگران از اوضاع كشور نگران است.
در رخدادهاي اعتراضي پس از مرگ مهسا اميني، گروه‌هاي مرجعي چون نسل زد، دانشجويان، وكلا، دانش‌آموزان و... وارد كنشگري‌هاي فعال سياسي شدند. آيا امكان دارد اين گروه‌هاي مرجع وارد كنشگري در انتخابات ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴ شوند؟
جمعيت ناراضي و معترض كشور، حتي دهه هشتادي‌ها، هم متكثر و سيالند. بعيد نيست اين ناراضيان در جريان انتخابات نامزدهاي واقع‌بين را پيدا كنند و ممكن است از آنها دفاع كنند. ولي فعلا چنين چشم‌اندازي نيست. در حال حاضر اين حكومت فيلترينگ هست كه در حال تاخت و تاز است و مي‌تازد و اخيرا به اساتيد پزشكي و دانشگاه‌هاي فني هم رحم نمي‌كند.
در درون اصولگرايان هم تنازعات و انشقاق‌هاي فراواني شكل گرفته، رويارويي و تنازع در جناح راست، چه تبعاتي خواهد داشت؟
همين‌طور است. در ايران فقط جامعه در تلاطم و بحران نيست. در «دولت يكدست» هم كلي تنازع و بحران تصميم‌گيري موج مي‌زند. تبعات اين تنازع هم همين چيزي است كه اتفاق افتاده، ايران از مسير توسعه خارج شده و در مسير گسترش فقر حركت مي‌كند و دولت يكدست هم در صدا و سيما بوق مي‌زند.
آيا مي‌توان دولت رييسي را نخستين دولت يك دوره‌اي فرض كرد. اگر اين‌گونه باشد، اين فرآيند چگونه عينيت مي‌يابد.
من اهل اين نوع پيش‌بيني‌ها نيستم. مهم اين است كه خالص‌سازان در دولت يكدست و در جهت فرسايش ايران و بروكراسي آن دارند فعاليت مي‌كنند و بلوك قدرت هم نگران اين وضع نيست و دارد ادامه مي‌دهد.
  «دولت يكدست» تا حالا دولت فيلترينگ، فقر و تحميل سبك زندگي و معطل در سياست خارجي بوده است
  بعيد نيست ناراضيان و دهه هشتادي‌ها در انتخابات نامزدهاي واقع‌بين خود را پيدا كنند
  جمعيت ناراضي و معترض كشور، حتي دهه هشتادي‌ها، هم متكثر و سيالند
  فعلا دولت يكدست و حكومت فيلترينگ مي‌تازد
  فقط جامعه در تلاطم و بحران نيست، در «دولت يكدست» هم تنازع و بحران تصميم‌گيري موج مي‌زند