آن سوی مبادله زندانیان و پول!

ایران و آمریکا در موضع‌گیری‌های جداگانه‌ای و به صورت رسمی اعلام کردند که در ارتباط با تبادل زندانیان بین دو کشور و همچنین آزادسازی چند میلیارد دلار از دارایی‌های ایران که برای چندین سال به ‌طور غیرقانونی در کره جنوبی به بهانه تحریم‌های واشنگتن علیه تهران توقیف شده بود، به توافق رسیده‌اند و روند این دو موضوع آغاز شده است.البته مذاکرات ایران و آمریکا بر سر مبادله زندانیان دو کشور همزمان با مذاکرات وین، انجام شد ولی با توقف مذاکرات هسته‌ای و شروع اغتشاشات در ایران که غربی ها روی آن برنامه‌ریزی کرده بودند، گفت وگوها تا مدتی متوقف شد ،اما در ماه‌های اخیر با وساطت عمان و قطر مذاکرات درباره آزادی زندانیان دوباره از سرگرفته شد و در نهایت به توافقاتی در این زمینه دست پیدا کردند.  توافقی که جزئیات  آن برخلاف دفعات قبل تا شروع مراحل اجرایی به طور محرمانه حفظ شده بود. اگرچه در بیانیه کاخ سفید هیچ اشاره‌ای به آزادی 5 ایرانی در آمریکا نشده؛ کما این که در بیانیه ایران نیز بر آزادی زندانیان ایرانی تمرکز شده و درباره آزادی زندانیان آمریکایی تنها به این عبارت اکتفا شده است: «زندانیان مدنظر آمریکا همچنان در ایران حضور دارند.» از طرفی دیگر؛ برآورد دقیقی نیز دربیانیه ها و رسانه های رسمی در خصوص میزان منابع آزاد شده ایران بر اساس این توافق ارائه نشده است. این رقم از ۶ میلیارد دلار گرفته تا بیش از ۱۰ میلیارد دلار ذکر شده است اما بدیهی است که دولت برای پرداخت واردات کالاهای اساسی مشکلات مالی دارد که آزادسازی منابع برای واردات کالاهای اساسی بخشی از این مشکل را در مقطع فعلی حل می‌کند. طبعاً با آزادسازی این پول‌ها، ارزهایی که از مسیر دور زدن تحریم و ... به صورت تهاتر به دست می‌آید به منابع کشور اضافه می شود.افزون بر این، یکی از مشکلاتی که کارشناسان همواره به آن انتقاد دارند، تکیه بیش از حد کشور بر امارات و درهم آن به عنوان پایه واردات کالاهای اساسی به کشور است. هرچند ایده آل این بود که اموال مسدود شده به تهران تحویل نقدی شود اما حالا نیز انتقال بخشی از سیکل ارزی به قطر و عمان این وابستگی را در کوتاه مدت کاهش می‌دهد و استفاده از یورو، وابستگی به نظام دلاری را تداوم می‌بخشد.افزون بر این،رویکرد اصلی آمریکا در پرونده تبادل زندانیان این بود که این توافق در قالب احیای برجام دنبال شود. تیم بایدن قصد داشت که بخشی از امتیازها را در آن قالب فروخته و ستانده را از داده در توافق بیشتر کند. مقاومت ایران این استراتژی بایدن را خنثی کرد.با این حال باید مبتنی بر تجربه اجرای برجام، توافق  اخیر را نیز بر مبنای دستاوردهای واقعی و مورد نیاز اقتصادی پیش ببرد. به عبارتی مانند دولت روحانی نباید جنبه های سیاسی بر بخش اقتصادی غلبه یابد که این بزرگ ترین آفت چنین توافقی خواهد بود .اما چنین توافقی از نظر سیاسی نیز در نقطه مقابل خواست اپوزیسیون جمهوری اسلامی قرار دارد که طی یک سال گذشته خواستار محدود شدن روابط غرب با ایران شده بودند. اکنون با این توافق پیام ناامیدکننده ای در سطح عمومی برای براندازان صادر شده است. همان طور که اشاره شد سال گذشته همین ایام مذاکرات تبادل در حال انجام بود ،اما به دنبال اغتشاشات ، فرایند آن متوقف شد. اگرچه چندی بعد آمریکایی‌ها با برقراری آرامش در ایران تلاش کردند بی‌سرو صدا با ارائه سیگنال‌هایی مثبت،مذاکرات را فعال کنند اما نهایی شدن این فرایند کمتر از یک ماه به سالگرد اغتشاشات نشان می‌دهد آمریکایی‌ها هم از جان گرفتن دوباره پروژه آشوب ناامید هستند. به هر حال،️آزاد کردن بخش قابل توجهی از پول های بلوکه شده ایران آن هم در آستانه سالگرد اغتشاشات سال ۱۴۰۱، آثار مثبت و فوری بر ثبات و آرامش بازار ایران می گذارد. افزون بر این، این توافق موجب بی‌اعتبار شدن بیشتر آمریکا نزد متحدانش در منطقه نیز خواهد شد. آمریکا در حالی که مقاماتش هر روز به یک کشور سفر می‌کنند و به مسئولان آن کشور فشار می‌آورند که با ما همکاری نکنند یا ایران را ناامن کنند و ... حال خود با ایران توافق کرده است و طبعا این سوال در ذهن سیاستمداران سایر کشورها پدید می‌آید که وقتی خود واشنگتن با تهران معامله می کند، چرا ما نباید این کار را بکنیم؟ هر چند این توافق و توافق هایی از این دست  به آن معنا نخواهد بود که آمریکا تلاش خود را برای تضعیف ایران و تحریک و پشتیبانی مخالفان متوقف خواهد کرد.درمقابل شاید بتوان گفت اصلی‌ترین ایراد این توافق، اجرا در زمان افزایش فشارهای منطقه ای آمریکایی هاست. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد نظم سنتی در منطقه با تغییر نقش بازیگران اصلی و همچنین اضافه شدن مولفه‌های جدید در حال دگردیسی است.در چنین شرایطی آمریکا به عنوان کشوری که بر اساس تجربیات گذشته همواره در تنگناهای سیاسی و امنیتی سعی می‌کند با استفاده از رویکردهای نظامی به اهداف خود دست یابد، بازی جدیدی را آغاز کرده که میدان آن از شرق سوریه تا افغانستان و خلیج فارس گسترده شده است.آن ها با اعزام نیرو به منطقه در حال طراحی یک کارزار رسانه‌ای و تلاش برای ایجاد ناامنی در کشور در هفته‌های آتی یا انجام حرکات ایذایی و تروریستی علیه مقاومت هستند و اجرای این توافق هر چند در جهت خلاف آن تلاش‌هاست ،اما پیامی منفی نیز در خود دارد،اگر چه باز هم عمل گرایی مذاکره کنندگان و تلاش دولت برای انتفاع اقتصادی با ابزار مذاکره و دیپلماسی قابل تحسین است.