مصاف امام سجاد(ع) با بدعت‌ها در عصر «تقیّه»

جواد  نوائیان رودسری- دوران امامت امام زین‌العابدین(ع)، دورانی بود که برخی از مورخان، از جمله زنده‌یاد دکترسیدجعفر شهیدی از آن با عنوان «دنیای تاریک» یاد کرده‌اند. همه ارزش‌های دینی دستخوش تغییر شده‌بود‌ و بدعت‌های گوناگون، گلوی مسلمانان را می‌فشرد؛ آن‌گونه که به قول دکتر رسول جعفریان، «احکام اسلامی بازیچه دست افرادی چون ابن‌زیاد، حجاج و عبدالملک بن مروان بود. حجاج، عبدالملک را مهم‌تر و برتر از رسول‌ا...(ص) می‌شمرد! و بر خلاف نصوص دینی، از مسلمانان [مانند اهل کتاب] جزیه می‌گرفت و با اندک تهمت و افترایی، مردم را به دست جلادان می‌سپرد.» در شرایطی که جان امام(ع) هر لحظه در خطر بود و شیعیان از هر سو، تحت تعقیب، آزار و شکنجه بودند، حضرت سجاد(ع) باید برای اصلاح امور، دست به اقدامات گسترده و مؤثر می‌زد؛ رویکردی که در وهله اول، نمی‌شد چشم‌انداز مثبتی برای آن تصور کرد. با این حال، تلاش‌های خستگی‌ناپذیر آن ولی‌خدا(ع)، طی بیش از سه دهه دوران امامت، شرایط را تغییر داد و با اتکای امام(ع) به اصل مترقی «تقیّه» و عبور از گردنه‌های حساس زمان، اوضاع شیعیان بهبود یافت و امکان نشر بیشتر معارف اسلامی، در آن روزگار پرتنش و دِهْشَت فراهم شد. در سالروز شهادت جانگداز چهارمین اختر آسمان امامت و ولایت، حضرت امام علی بن حسین(ع) و در گفت‌وگو با استاد و محقق برجسته تاریخ اسلام، آیت‌ا... محمدهادی یوسفی غروی به بررسی شاخص‌های مبارزاتی حضرت سیدالساجدین(ع) در عصر تاریکی و چگونگی حراست و پاسداری از میراث حدیثی پیامبراکرم(ص) توسط امام(ع) پرداخته‌ایم.   بسیاری از مورخان شیعه و حتی اهل سنت، معتقدند که امام سجاد(ع) در دوران امامت خود، با شرایط بسیار دشواری روبه‌رو بود و به ناچار، با اتکا به اصل تقیه، این مسیر سخت و پرچالش   را پیمود. لطفاً در این‌باره توضیحاتی ارائه بفرمایید. دوران امامت امام سجاد(ع)، دوران تقیه بوده؛ دورانی که مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی از آن به «دنیای تاریک» تعبیر کرده‌است.  به بیان بهتر، امام زین‌العابدین(ع) چراغی تابناک در این دنیای تاریک بود. به همین دلیل، شرایط برای بیان معارف دین، مناسب نبود بنابراین ، نباید توقع داشته‌باشیم که احادیث و روایات گسترده‌ای از آن‌حضرت به دست ما رسیده‌باشد؛ به هر حال وضعیت، وضعیت تقیه شدید بود. یادمان نرود که این شرایط سخت، در واقع ادامه همه سیاستی است که از دوران خلفای ماضی پایه‌گذاری و دنبال شد؛ این سیاست کسانی بود که مسیر حکومت اسلامی را پس از رحلت پیامبرخدا(ص) تغییر دادند. به همین دلیل، در نشر روایات و احادیث نبوی هم، محدودیت‌های زیادی به وجود آمد و اجازه انتشار این احادیث را ندادند؛ مخصوصاً احادیثی که در مناقب امام علی و اهل‌بیت علیهم‌السلام نقل می‌شد. خب، غیر از این هم نمی‌شد انتظار داشت؛ انتشار این احادیث، زیر پای طبقه حاکم را خالی می‌کرد و فلسفه وجودی آن ها را زیر سوال می‌برد. بهانه آن ها برای جلوگیری از نشر احادیث هم، خطر آمیخته شدن این روایات با آیات قرآنی بود! موضوعی که معلوم است درباره اسلام، اصلا وجهی نداشته و ندارد. البته این وضعیت در دوران بیش از چهار ساله خلافت امیرالمؤمنین و حدود شش ماهه امام مجتبی علیهم‌السلام تغییر کرد، اما بلافاصله بعد از به قدرت رسیدن معاویه، دوباره همان سیاست قبلی دنبال شد و تا سال‌های پایانی حیات مبارک امام سجاد(ع) ادامه داشت. تا این‌که در سال 92ق، عمر بن عبدالعزیز فرمان کتابت حدیث را صادر کرد. بنابراین، تنویر افکار عمومی و تشریح سنت پیامبراکرم(ص) با اتکا به احادیث آن‌حضرت، کاری سخت و دشوار بود و این بدعت، یعنی جلوگیری از نقل احادیث پیامبرخدا(ع)، مشکلات بسیاری را به وجود آورد.   وقتی صحبت از وجود این بدعت به میان می‌آید، طبعاً باید درباره راهبرد مبارزاتی امام سجاد(ع) برای مقابله با آن نیز، صحبت کنیم. امام(ع) چگونه در آن شرایط سخت و با رعایت و اهتمام جدی درباره اصل تقیه، به مصاف با این بدعت برخاست؟ امام زین‌العابدین(ع)، بخش مهمی از سیاست‌های مقابله با چنین بدعتی را، در دعاهای خود املا و تشریح می‌فرمود. صحیفه‌ و دعاهای آن‌حضرت، در واقع دربرگیرنده معارفی بود که شاید در حالت عادی و رایج، نمی‌شد آن ها را در قالب احادیث نبوی، در میان مردم مطرح کرد. بنا به روایات موجود، یکی از صحیفه‌ها به دست امام باقر(ع) و دیگری به دست زید فرزند امام زین‌العابدین(ع)، در دو نسخه نوشته شد و زمانی که این دو نسخه بعد از شهادت زید از طریق یحیی بن زید به دست امام صادق(ع) در مدینه رسید، ایشان این نسخه را با نسخه‌ای که از پدرش دریافت کرده بود، تطبیق کرد و دید که این دو با هم همخوانی کامل دارد. همین‌طور، چنین رویکردی را می‌توان در رساله حقوق امام سجاد(ع) دید.   ممکن است این پرسش پیش بیاید که شاید این دو اثر در دوران اجازه کتابت حدیث توسط عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اُموی، به رشته تحریر درآمده باشد. نظر شما در این باره چیست؟  نمی‌شود گفت که دقیقاً این‌ها متعلق به زمانی است که عمربن عبدالعزیز اجازه تدوین حدیث داده؛ ظاهر این است که امام زین‌العابدین(ع) در طول زندگانی خود، این متون ارزشمند و الهی را املا می‌فرموده‌است، نه این‌که صبر کرده‌باشد تا زمانی که عمربن عبدالعزیز اجازه معروف خودش را صادر کند و آن‌وقت امام سجاد(ع) هم طی یکی، دو سال آخر حیات مبارکش، آن ها را املا و تدوین فرموده‌باشد؛ خیر! این‌طور نیست. این راهبرد به عنوان بخشی از سیره مبارزاتی امام سجاد(ع) برای مقابله با بدعتی که به آن اشاره کردیم، همواره مورد توجه و تأکید بوده‌است. آن‌حضرت، چراغ و کانون روشنایی‌بخش اهل‌بیت(ع) بعد از واقعه جانگداز کربلا بود و شیعیان را که پس از آن اتفاق تلخ، دچار پراکندگی و تشویش ذهنی شده‌بودند، گرد هم جمع و سازمان دهی کرد و آن ها نیز، امام سجاد(ع) را تنها پناهگاه و تکیه‌گاه خود، در آن فضای پراختناق و در هنگامه شیوع شدید انحرافات فکری و عقیدتی می‌دانستند.