معدن زغال جعبه سياه ندارد

بنفشه سام‌گيس 
پنج روز از خاكسپاري 6 معدنكار كشته شده در حادثه انفجار معدن «رزمجاي غربي» طزره گذشت. بهروز افروز، قربانعلي كمال، حسين غزاييان، حميد ايزدي، ابوالفضل غنايي و محمد نعيمي‌صفت، معدنكاران ساكن در روستاهاي تويه و ديباج شهرستان دامغان و شاهرود بودند كه عصر روز يكشنبه 12 شهريور و در دقايق پاياني شيفت روزانه، به دليل انفجار گاز متان در تونل k5 معدن زغال‌سنگ، كشته شدند.
تجميع گاز متان در لايه‌هاي معادن زغال‌سنگ، يك ويژگي طبيعي است، اما تنها دليل انفجار گاز متانِ نشت داده شده از لايه‌هاي زغال در حال استخراج، تخليه ناقص گاز از تونل‌ها و كارگاه‌ها و جرقه‌اي در هواي ملتهب از انباشت اين گاز است. يك روز بعد از حادثه، مديرعامل معدن اعلام كرد كه دليل وقوع انفجار و حتي نشت گاز متان در تونل معدن، نامعلوم است، چون بازرس ايمني معدن، 10 دقيقه پيش از انفجار، ميزان گاز داخل تونل را سنجش كرده و مشكلي مشاهده نشده است. وزراي تعاون و كشور كه يك روز بعد از حادثه به منطقه رفتند، اين حادثه را «غيرمترقبه و غيرقابل پيش‌بيني» اعلام كردند، اما رييس كل دادگستري استان سمنان، به دليل سابقه حوادث منجر به فوت در اين معدن، دستور به تعطيلي موقت تا زمان «استاندارد‌سازي» معدن داد. خبرنگار »اعتماد» طي روزهاي گذشته تلاش كرد با مديرعامل و مدير روابط عمومي معدن رزمجاي غربي درباره علت اين حادثه صحبت كند، اما اين دو نفر از پاسخ به «اعتماد» خودداري كردند ولي افراد ديگري كه هم در جريان جزييات اين حادثه بودند و هم، تخصص حفاري و استخراج معدن زغال داشتند، به شرط محفوظ ماندن هويت‌شان، به سوالات «اعتماد» جواب دادند. پاسخ‌هاي تخصصي اين افراد و تاكيدشان بر «نقص سيستم تهويه تخليه گاز متان منتشر شده در معدن، انباشت تدريجي حجم بالاي گاز متان در تونل اصلي با توجه به شكل و شدت انفجار، بي‌توجهي به مستندات گازخيزي معدن رزمجاي غربي»، براي هدايت خواننده به سمت واقعيت كفايت مي‌كند...
 


... آقاي «س»؛ عضو تيم امداد كه اجساد جانباختگان انفجار معدن «رزمجاي غربي» را به خارج از تونل منتقل كرده است ...
شما چه ساعتي از انفجار معدن زغال رزمجاي غربي با خبر شديد؟
حدود ساعت 7 غروب به من تلفن زدند و گفتند برو به معدن رزمجاي غربي و براي امداد آماده باش. اطلاعات بيشتري ندادند. نيم ساعت بعد به معدن رسيدم. براي ورود به تونل برنامه‌ريزي كرديم اما بازديد اوليه نشان داد كه ميزان گاز مونوكسيد كربن (CO) كه به دنبال انفجار ايجاد شده بود، بيش از حد مجاز بود و بايد براي تخليه گاز صبر مي‌كرديم.
ميزان CO چقدر بود؟
من روي دستگاهم تا 970 PPM هم كنترل كردم. براي ورود به تونل، ميزان مونوكسيد كربن بايد به زير 40 PPM مي‌رسيد. تهويه را قوي‌تر كرديم و بالاخره حدود ساعت 4 و 30 صبح توانستيم از طريق كانال‌كشي وارد تونل شويم و به محل حادثه برسيم. اولين كار ما، آوار‌برداري بود. انفجار باعث ريزش 20 تن آوار شده بود. حدود ساعت 5 و 30 صبح، جسد بچه‌ها را به بيرون از تونل منتقل كرديم.
جسدها را در چه شرايطي پيدا كرديد؟
4 نفر از بچه‌ها زير آوار نبودند؛ كمك راننده لكوموتيو و كارگران استخراج، زير آوار نبودند. دو نفر از بچه‌هاي استخراج، داخل دِويل (تونل‌هاي عمودي سربالا و حفر شده توسط كارگران در داخل ديواره معدن براي ايجاد كارگاه و آغاز استخراج زغال) بودند و يك نفر، بيرون دويل افتاده بود. براي بيرون آوردن اينها، معطلي نداشتيم ولي راننده لكوموتيو و كارگري كه قبل از انفجار، پايين بونكر (مخزن جمع‌آوري زغال در كف چاه‌هاي سرازير حفر شده از تونل اصلي) بود، زير آوار مانده بودند.
جسدها را كجا پيدا كرديد؟
كارگر بونكر و راننده و كمك راننده، در راسته تونل K5 و كارگران استخراج، پايين دويل افتاده بودند. زمان انفجار، اينها مشغول حفر دويل بودند.
پس بچه‌هاي استخراج كه در جبهه كار (ديواره در حال حفاري يا استخراج) پيكور (مته برقي يا گازي براي حفاري دويل و ديواره معدن) مي‌زدند فاصله كمي با محل انفجار داشتند.
هنوز هيچ كسي نمي‌داند محل انفجار دقيقا كجا بوده. ما فقط از راسته تونل بازديد كرديم و تا زمان بازديد از دويل، هيچ كسي نمي‌داند گاز دقيقا از كدام نقطه نشت داده يا محل دقيق انفجار كجا بوده.
آيا كارگر پاي بونكر و راننده لكوموتيو به دليل ريزش آوار كشته شدند؟
مرگ هر 6 نفر به دليل انفجار بوده. بعد از انفجار، آوار ريزش كرده.
جسدها چه وضعي داشتند؟
نسبت به‌ شدت بالاي موج انفجار، شرايط بدي نداشتند. تصور من، وضعيتي مشابه بچه‌هاي معدن زمستان يورت بود ولي اينها چنين شرايطي نداشتند. آثار سوختگي داشتند اما مرگ هر 6 نفر يا به دليل خفگي بود يا به دليل پرت شدن بر اثر موج انفجار اما بدن‌هاي‌شان سالم بود. خودم جسدها را در كاور پيچيدم.
اين حادثه در دقايق پاياني شيفت روزانه رخ داده و مسوولاني كه روز دوشنبه به معدن رفتند، مي‌گفتند انفجار، غيرمترقبه و غيرقابل پيش‌بيني بوده و سرپرست معدن مي‌گفت دو دستگاه تهويه تا پيش از انفجار در معدن فعال بوده و بازرس معدن، 10 دقيقه پيش از وقوع انفجار، گازسنجي كرده و در ظاهر، خطري بابت نشت متان وجود نداشته، اما گفته مي‌شود كه گاز متان از طريق حفره‌هاي پشت جبهه كار نشت كرده. شما كه كارگر با سابقه معدن زغال هستيد، مي‌توانيد توضيحي براي اين حادثه تلخ داشته باشيد؟
به من گفته‌اند كه اين معدن حدود 300 كارگر دارد. بنده با سوابق و تجربه‌اي كه از امدادرساني در حوادث معادن زغال‌سنگ دارم، مي‌گويم كه با توجه به حجم گاز متان آزاد شده از جبهه كار، اگر تعداد كارگراني كه در آن لحظه در تونل K5 كار مي‌كردند، بيشتر از 6 نفر بود، ابعاد اين فاجعه مي‌توانست بسيار بسيار بزرگ‌تر از اين باشد و امروز به جاي 6 جسد، حداقل 60 جسد داشتيم. طبق آنچه ما در راسته اصلي مشاهده كرديم، در اين معدن سه دستگاه تهويه وجود داشته؛ دو دستگاه ونتيلاتور 60 برقي و يك دستگاه ونتيلاتور 40 گازي. من بر اساس مشاهداتم از صحنه انفجار، مي‌گويم كه تخليه گاز متان و نشت گاز از دويل به تونل اصلي، از صبح همان روز شروع شده بوده، چون اين كارگران، از صبح در دويل مشغول كار بوده‌اند. اگر انفجار، در پايان شيفت كاري اتفاق افتاده، به دليل آزاد شدن گاز كيسه‌اي پشت جبهه كار بوده، اما هنوز هيچ مدركي در دست نيست كه معلوم شود حجم گاز كيسه‌اي آزاد شده از جبهه كار، چقدر بوده چون هنوز كسي داخل دويل نرفته و از كارگاه بازديد نكرده و به همين دليل، علت اين حادثه هنوز نامعلوم است و هيچ اظهارنظري، قابل استناد نيست.
واقعا ممكن است 10 دقيقه پيش از انفجار، ميزان گاز متان روي دستگاه گازسنج صفر باشد و 10 دقيقه بعد، حجم گاز منجر به انفجار شود؟
بله ممكن است. من چند سال قبل شاهد اتفاق مشابه در يكي از معادن زغال‌سنگ بودم؛ زماني كه داخل يك كارگاه 100 متري، ميزان گاز را كنترل كردم و به سمت تونل رفتم. فاصله كارگاه تا تونل حدود 7 دقيقه بود. وقتي به تونل رسيدم، گفتند كارگاه منفجر شد. بايد دويل معدن رزمجا را بازديد كنيم تا ببينيم علت ريزش 20 تن آوار چيست و حفره گازي، كجا باز شده كه گاز متان با اين حجم و با اين سرعت تونل 300 متري را پر كرده و باعث انفجار شده.
مگر انفجار باعث ريزش نمي‌شود؟
انفجار، موج ايجاد مي‌كند و موج هم باعث تخريب مي‌شود. موج انفجار در فضاي بسته، به سمت فضاي فرار و فضاي خالي مي‌كوبد، چون انتهاي دويل بسته بوده، موج انفجار، ديواره را تخريب كرده.
چند بار تكرار كرديد كه دويل بايد بازديد شود. آيا وقتي براي بيرون آوردن جسدها رفتيد، بازديد از دويل ممكن نبود؟
اين بچه‌ها زمان انفجار توي جبهه كارشان نبودند. اينها 40 متر دويل حفر كرده بودند اما قبل از انفجار، در حال پايين آمدن از دويل و در 10 متر انتهايي بودند. ما اين بچه‌ها را در انتهاي دويل پيدا كرديم. براي تعيين علت دقيق حادثه، بايد از جبهه كار بازديد شود.
در اولين صحبت‌ها گفته شد كه آزاد شدن حفره گازي پشت جبهه كار عامل انفجار بوده.
حفره گازي، ابعادي به اندازه يك توپ پينگ‌پونگ دارد. پشت حفره به اين كوچكي، معادل حجم يك بشكه 220 ليتري، گاز متان جمع مي‌شود و چون نهفته است، هيچ علامتي هم ندارد. در زمان استخراج زغال، بعد از باز شدن اين حفره در فضايي با ابعاد 3 مترمكعب، بيش از 20 درصد گاز متان، با فشار و بدون هيچ علامتي بيرون مي‌زند و كل تونل 600 متري با گاز متان پر مي‌شود.
و اين اتفاقات روي دستگاه گازسنج با چه علامتي معلوم مي‌شود؟
داخل معدن زغال‌سنگ، عوامل انفجار، فراوان است. لازمه انفجار چيست؟ عامل انفجار، مواد سوختني و اكسيژن. داخل معدن، حتما اكسيژن وجود دارد تا كارگران بتوانند كار كنند. پيكور و بقيه دستگاه‌هاي داخل معدن، جرقه توليد مي‌كنند. تركيب جرقه با گاز متاني كه در هواي تونل نشت كرده، به انفجار منجر مي‌شود. عصر روز يكشنبه هم، بعد از نشت گاز متان داخل تونل، جرقه پيكور يا لكوموتيو منجر به انفجار شده اما دستگاه گازسنج هيچ هشداري نداده در حالي كه دستگاه گازسنج به نشت بيش از يك درصد گاز متان حساس است و حتي اگر فرض كنيم كه به علايم صفحه مانيتور گازسنج بي‌توجهي شده، دستگاه آلارم مي‌دهد و بايد معدن را تخليه كنند.
اگر دستگاه گازسنج آلارم مي‌داد، اين 6 كارگر فرصت تخليه محل را داشتند؟
نه، اگر فرصت داشتند، كار را تعطيل مي‌كردند.
دستگاه گازسنج خراب نبوده؟
نه، دستگاه، اپراتور دارد و امكان خرابي دستگاه در حد نيم درصد است. من با همين دستگاه، ميزان مونوكسيد كربن بعد از انفجار را اندازه گرفتم و وارد تونل شدم.
ممكن نيست دستگاه در لحظه نشت گاز متان خراب شده باشد؟
دستگاه‌ها ضريب خطا دارند، اما با ساير دستگاه‌هاي بيرون از معدن مطابقت داده مي‌شوند. در هر نوبت كاري معدن، ميزان اكسيژن داخل معدن، روي دستگاه گازسنج بايد 20.8 درصد و ميزان متان، كمتر از يك درصد و حدود نيم درصد باشد. اگر ميزان اكسيژن داخل معدن به 20 درصد برسد، دستگاه آلارم مي‌دهد. اگر ميزان متان داخل معدن به بالاي نيم درصد برسد، دستگاه آلارم مي‌دهد و معدن را تخليه مي‌كنند.
كاهش اكسيژن داخل معدن به معناي افزايش ميزان گاز متان است؟
گازهاي ديگري هم مي‌تواند باعث افت ميزان اكسيژن بشود، اما بيش از 5 درصد گاز متان در هواي معدن باعث انفجار مي‌شود.
مي‌گوييد سه دستگاه تهويه داخل معدن بوده. آيا دستگاه‌هاي تهويه سالم بوده؟
يك دستگاه ونتيلاتور 60 براي تهويه فضاي 100 متري كافي است. طبق پاسپورت كاري، دستگاه‌هاي تهويه سالم بوده، اما خروجي حجم بالاي گاز متان، ناگهاني بوده.
نشت بدون علامت گاز متان از صبح شروع شده بود؟
اگر نشت گاز از صبح شروع شده بود حتما معدن تخليه مي‌شد. نشت، ناگهاني بوده؛ شايد كمتر از دو دقيقه، همه فضاي تونل با گاز متان پر شده.
 
... آقاي «ميم»؛ كارگر بازنشسته معدن زغال طزره كه سابقه بيرون آوردن اجساد همكارانش از زير آوار معادن را دارد ...
گفته مي‌شود سه دستگاه تهويه در معدن زغال‌سنگ رزمجاي غربي كار مي‌كرده. آيا دستگاه‌هاي تهويه مي‌تواند گاز متان يا هر گاز ديگر را به‌طور كامل تخليه كند؟
دستگاه‌هاي تهويه‌اي كه براي معادن زغال‌سنگ طراحي مي‌كنند، بايد به‌طور كامل، مساحت تونل را تهويه كند.
خروجي دستگاه‌هاي تهويه كجاست؟
يك خروجي بيرون از معدن طراحي مي‌شود كه راه‌هاي هوايي از تونل انحرافي به تونل اصلي نصب مي‌شود.
و هر نوع گاز مضر را تخليه مي‌كند؟
بله.
و اگر اين دستگاه خراب باشد؟
اگر خراب باشد هم بايد تهويه اضطراري نصب كرده باشند كه به عنوان يدك، كار كند.
 
... آقاي «ح» كه دكتراي اكتشاف دارد و حادثه تلخ 50 سال قبل و انفجار معدن طزره و قرباني شدن تعدادي از كارگران به دليل نشت گاز متان را به ياد مي‌آورد ...
 
انفجار در معدن زغال‌سنگ چه دلايلي دارد؟
معادن زغال ايران داراي گاز متان فراوان هستند و بخش ايمني هر معدن زغال، بايد هر روز ميزان گاز متان را بر اساس برنامه بخش طراحي معدن، كنترل و اندازه‌گيري كند و به محض افزايش غيرمجاز ميزان گاز، معدن بايد تعطيل شود. ميزان گاز متان معادن زغال، در زمان اكتشاف و حفاري اوليه سنجش مي‌شود و در مرحله اكتشاف، درجه گازخيزي هر معدن را مشخص مي‌كنند. سيستم تهويه، بايد بر مبناي درجه گازخيزي هر معدن و ميزان مجاز گازي كه به سلامت كارگر در زمان كار آسيبي وارد نكند، طراحي شود. اگر سيستم تهويه معدن زغال، بر اساس درجه گازخيزي معادن طراحي نشده باشد يا اطلاعات به دست آمده در زمان اكتشاف، ناقص باشد، شاهد حوادث انفجار معادن خواهيم بود.
گفته مي‌شود كه علت انفجار در معدن رزمجاي غربي، آزاد شدن گازهاي كيسه‌اي در زمان پيكورزني و حفر دويل و غير قابل اجتناب بوده.
در معادن زغال‌سنگ، تحت تاثير مسائل زمين ساختاري و تكتونيك منطقه، حفره‌هايي ايجاد مي‌شود. در معادن زغال‌سنگ با مساله آب‌خيزي هم مواجهيم و ممكن است در حين استخراج، كارگران به دنبال گشوده شدن يك حفره آب زيرزميني، بر اثر فوران آب از بين بروند. آب‌خيزي معادن زغال هم بايد در مرحله اكتشاف و پيش از باز شدن معدن مورد مطالعه قرار بگيرد كه متاسفانه، سال‌هاست اين مطالعات در هيچ يك از معادن زغال ايران انجام نمي‌شود، چون معادن به بخش خصوصي واگذار شده در حالي كه پيش از اين و زماني كه معادن در حيطه مسووليت شركت ملي فولاد ايران بود، اين مطالعات در حفاري‌هاي اكتشافي و با نمونه‌گيري از زغال انجام مي‌شد.
معدن زغال رزمجاي غربي ظاهرا حدود 30 سال قبل به بخش خصوصي واگذار شده و سابقه اكتشافش بايد خيلي قديمي‌تر از آغاز واگذاري معادن به بخش خصوصي باشد.
بله ولي بعد از خصوصي‌سازي، در هر نقطه از معدن كه لايه زغال ديدند، بدون توجه به نتايج مطالعات يا بدون انجام مطالعه، تونل استخراج حفر كردند.
يعني براي پيشگيري از حوادث و تلفات انساني، بايد در هر لايه جديد اين بررسي‌ها انجام شود؟
حداقل، اين بررسي‌ها بايد بر اساس مطالعات اكتشافي انجام شود در حالي كه بعد از خصوصي‌سازي معادن، بهره‌برداران جديد به مستندات قديمي رجوع نكرده‌اند. اين مستندات، نتيجه مطالعاتي است كه از نيمه دهه 1340 آغاز شد و حاصل همكاري مشترك ايران و اتحاد جماهير شوروي براي ايجاد صنعت ذوب آهن در ايران است. طبق يك توافق پاياپاي، اتحاد جماهير شوروي به ازاي دريافت گاز، به ايران تجهيزات اكتشاف معدن مي‌داد و كارشناس اعزام مي‌كرد. از اين زمان، صنعت اكتشاف معدن در ايران ايجاد شد و كارشناسان روس و ايراني، مطالعات در تمام مناطق زغال‌دار و همه مناطق آهن‌دار كشور، اكتشاف، طراحي و ايجاد معدن را آغاز كردند. معادن زغال البرز شرقي هم در همان زمان اكتشاف شد كه از دامغان آغاز مي‌شود و تا گرگان ادامه دارد.
با توجه به تغييرات زمين‌شناسي لايه‌هاي معدن در طول 6 دهه، آيا اين مستندات همچنان قابل استناد است؟
طبق استانداردهاي جهاني، فاصله حفاري بين دو چاه زغال از يكديگر، كمتر از 100 متر نيست. در اين فاصله 100 متري، خيلي اتفاقات امكان‌پذير است. مثلا يك گسل ممكن است باعث تغيير مسير منابع گاز يا آب پشت لايه‌هاي معدن شود.
تعدادي از معادن زغال ايران و از جمله معدن طبس، از چند سال قبل به صورت مكانيزه استخراج مي‌شود، اما بهره‌برداري از معادن دامغان هنوز نيمه مكانيزه است. مكانيزه شدن استخراج معدن تا چه حد در كاهش حوادث و تلفات جاني تاثير دارد؟
ايمني معدن هيچ ربطي به مكانيزاسيون معادن ندارد. ضخامت لايه معدني و لايه زغال بايد در شرايط مكانيزاسيون باشد. معدن داراي لايه زغال كم ضخامت، نمي‌تواند مكانيزه شود. مكانيزاسيون معادن به شرايط ژئومتريكي لايه زغال بستگي دارد و همه معادن هم قابل مكانيزاسيون نيست علاوه بر اينكه اين حوادث ممكن است در معادن مكانيزاسيون هم رخ دهد. معادن زغال، از نظر پيچيدگي به سه درجه تقسيم مي‌شوند. هر چه پيچيدگي معدن به لحاظ ساختار زمين‌شناسي بيشتر باشد و مثلا، جابه‌جايي زياد داشته باشد يا اينكه روي گسل قرار گرفته باشد، ريسك اين معدن به لحاظ بروز حادثه بالاتر است. معدن زغال طبس، از نظر پيچيدگي، آرام‌تر از معادن البرز است اما معادن البرز، بسيار تكتونيزه و داراي ساختار بسيار پيچيده است و البته معدن رزمجا، به لحاظ ساختار زمين‌شناسي و تكتونيكي، پيچيدگي درجه 3 و بيشترين حد را دارد كه ريسك حوادثش هم بيشتر است.
ولي نمي‌توانيم استخراج چنين معدني را متوقف كنيم به اين دليل كه ريسك حوادثش بالاست.
نمي‌توانيم استخراج را متوقف كنيم، چون زغال است و از منابع زيرزميني است، اما پيچيدگي‌ها قابل پيش‌بيني است چنانكه ما مي‌دانيم گسل‌ها يك عامل خطر براي معدن است، چون مي‌تواند به ايجاد حفره‌هاي تجميع گاز در لايه زغال منجر شود و منطقه دامغان، از مناطق گسل‌خيز است و نقشه‌هاي زمين‌شناسي، گسل‌هاي خوابيده زير معادن اين منطقه را نشان مي‌دهد. وقتي با معادن پر ريسك مواجه مي‌شويم، علاوه بر افزايش چند برابري سطح ايمني معادن، در زمان استخراج بايد سعي كنيم بلوك‌هاي سالم‌تر را در نظر بگيريم و ميزان گازسنجي هم بايد افزايش يابد تا از وقوع چنين حوادثي كاسته شود. 
... آقاي «واو» كه عمر شغلي و تحصيلي‌اش را در استخراج معادن زغال دامغان سپري كرده و حدس‌هاي نزديك به واقعيت دارد؛ نشت گاز متان در معدن رزمجاي غربي براي مدت زمان خيلي طولاني، قابل پيش‌بيني بودن انفجار به دليل اشكالات فني در سيستم تهويه و...
شما چه زماني از حادثه معدن رزمجا باخبر شديد و درباره علت وقوع حادثه چه شنيديد؟
بلافاصله بعد از انفجار معدن به من خبر دادند. به دلايلي از مشخصات اين معدن به‌طور كامل اطلاع داشتم. سه معدن زغال رزمجا در دامغان هست كه دو معدن، به بخش خصوصي واگذار شده و يك معدن در انحصار شركت وابسته به ذوب آهن اصفهان است. به من گفتند كه در تونل لايه زغال 5k سه نفر مشغول حفر دويل بودند و احتمالا گاز متان همراه با استخراج زغال، متصاعد و وارد تونل اصلي شده. داخل تونل اصلي هم دو راننده لكوموتيو و يك كارگر زير بونكر مشغول كار بودند. البته هنوز معلوم نيست كه چرا داخل دويل سه نفر مشغول كار بودند، چون در حفاري دويل فقط دو نفر به سمت افق بالا كار مي‌كنند و گاهي يك نفر زغال‌كش هم همراه‌شان هست. اين‌طور شنيده‌ام كه نشت گاز متان به داخل تونل اصلي و جرقه‌اي كه عاملش نامعلوم است، باعث انفجار شده. انفجار در معدن زغال، زماني اتفاق مي‌افتد كه ميزان نشت گاز متان، 4.5 الي 17درصد باشد. در انفجار بر اثر نشت 4.5 يا 5درصدي گاز متان، فقط شعله و سوختگي داريم، در نشت 17درصدي به دليل كاهش شديد اكسيژن، شدت انفجار هم كم است، اما در نشت 8 يا 9درصدي، شدت انفجار بسيار بالاست و حدس مي‌زنم كه ميزان نشت گاز متان در اين حادثه، حدود 9درصد بوده چون ريزش آوار هم اتفاق افتاده و شرايط، مشابه همان وضعي است كه در معدن زمستان يورت شاهد بوديم. معدن طزره، تيم امداد قدرتمندي دارد، اما شنيدم كه خارج كردن اجساد تا صبح طول كشيده چون شدت تخريب بالا بوده.
يكي از امدادگران به من گفت ميزان گاز مونوكسيدكربن بعد از انفجار، حدود 970 PPM بوده و انتظار براي تخليه اين گاز، باعث تاخير بيشتر در ورود به تونل و بيرون آوردن اجساد شده است. اين امدادگر از حجم 20 تني آوار مي‌گفت و اينكه ظاهرا علت فوت كارگران، موج انفجار يا خفگي با مونوكسيد كربن بوده.
البته انفجار همراه با آتش‌سوزي بوده، اما حدس مي‌زنم كارگراني كه داخل دويل كار مي‌كردند دچار سوختگي نشده باشند، چون داخل دويل يا كارگاه، دور از دسترس و مثل پناهگاه است و شعله انفجار هم داخل دويل نمي‌رود، چون به سمت افق بالا، بن‌بست و در حال حفر است. احتمالا اين كارگران، با صداي انفجار از دويل پايين آمده‌اند اما حتي فرصت ورود به تونل اصلي نداشتند و به علت غلظت بالاي گاز مونوكسيدكربن، بلافاصله خفه شده‌اند. اين وضع را در معدن زمستان يورت هم شاهد بوديم؛ 5 كارگري كه داخل كارگاه صداي انفجار را شنيدند و از دويل وارد تونل فرعي شدند اما به دليل ميزان بالاي مونوكسيد كربن، حتي نتوانستند يك قدم بردارند و درجا خفه شدند. گاز متان، در جريان سوختن تبديل به مونوكسيد كربن و دي‌اكسيد كربن مي‌شود ولي بعد از انفجار بر اثر نشت گاز متان در معدن زغال‌سنگ، به دليل كاهش شديد سطح اكسيژن، فقط با مونوكسيد كربن مواجهيم كه ميزان سميت دوز بالاي اين گاز، بسيار زياد است طوري كه دو نفس كوتاه در اين هوا، باعث مرگ مي‌شود.
به گفته اين امدادگر هم، اجساد هر 6 نفر سالم بوده، اما بعضي‌شان علايم سوختگي مختصري داشتند.
سالم بودن اجساد چند پيام دارد؛ كارگران از محل انفجار فاصله داشتند وگرنه در اجساد، شاهد سوختگي موي سر و صورت بوديم. سالم بودن اجساد، تاييد مي‌كند كه انفجار، داخل تونل اتفاق افتاده. اگر انفجار داخل دويل اتفاق افتاده بود، حتما كارگر داخل دويل دچار سوختگي شديد مي‌شد اما به دليل اينكه انفجار در راسته تونل رخ داده، كارگر داخل دويل، احتمالا بر اثر خفگي و استنشاق مونوكسيد كربن فوت كرده. كانون نشت گاز متان در تونل هم احتمالا جبهه كار داخل دويل بوده چون داخل دويل، اكسيژن هست و ميزان اكسيژن داخل دويل، حتي از ميزان اكسيژن داخل تونل هم بيشتر است، چون پيكور كارگران، با هواي فشرده‌اي كه از بيرون معدن پمپاژ مي‌شود، كار مي‌كند و اين هواي فشرده، هواي تميز است. اگر حفره گازي، پشت جبهه كار داخل دويل بوده كه بر اثر پيكور زدن سر باز كرده، همين هواي فشرده‌اي كه موتور محركه پيكور بوده، گاز متان را، آرام آرام به خارج از دويل و به فضاي تونل فرستاده است.
ممكن نيست دستگاه‌هاي تهويه داخل تونل دچار نقص و ايراد شده باشند؟
حتما دستگاه‌هاي تهويه اشكال داشته. اگر دستگاه تهويه به درستي كار مي‌كرد، ميزان متان به درصد بالا و قابل انفجار نمي‌رسيد. وقتي در معدن زغال‌سنگ با انفجار مواجه مي‌شويد، يعني حتما سيستم تهويه دچار اشكال شده است. قرار نيست در معدن زغال هر لحظه انفجار بر اثر نشت گاز متان داشته باشيم وگرنه بايد شغل معدنكاري تعطيل شود. تمام اين اتفاقات قابل پيش‌بيني است. پيش از استخراج هر معدن، دفتر تامين بايد طرح تهويه را تهيه كرده و اين طرح، هر 6 ماه به‌روزرساني شود. در اين طرح، ميزان هوادهي هر دستگاه مشخص شده و سيستم تهويه معدن بايد بر مبناي اين طرح، جاسازي شود.
آيا ممكن است نشت گاز متان به مدت چند دقيقه باعث انفجار شود؟
به هيچ‌وجه. گاز متان بايد از لايه زغال نشت كند، اما حجم توليد زغال در معادن ما در حدي نيست كه غلظت گاز متان نشت داده از ديواره زغال، ظرف چند دقيقه به حد انفجار برسد.