دين آسان!

پيامبر اسلام در تبيين دين متين، به اين نكته بسيار مهم و دقيق اشاره كرده‌اند كه برخي با سختگيري بر خود و ديگران، دين متين را از تعادل خارج مي‌كنند. اخم و تخم و بغض و غضب نشانه‌هاي دينداري مي‌شود. همه مردم جهنمي‌اند و تنها آن فرد مدعي اهل نجات و بهشت است. اين شيوه كه يكي از مهم‌ترين و عبرت‌آموزترين نمونه‌هاي آن را در سده نخست تاريخ اسلام به روشني ديده‌ايم، خوارج هستند و مكتب فكري و سبك زندگاني آنان دليل روشني است كه سختگيري و تعصب و خامي تا كجا انديشه ديني و دين باوري را مي‌تواند به كژراهه و ويراني بكشاند. در دوران معاصر هم داعش، نمايي ديگر از خوارج بوده و البته كم و بيش همچنان هستند. آيا دين به همان سختي و غلظتي است كه خوارج و داعش مدعي بوده و هستند؟! ‌بديهي است كه همه ما فرياد بر مي‌داريم. كه نه! يك نه بزرگ! همه ما با رهيافت و رويكرد خوارج و داعش مخالفيم، بلكه از چنان تفسير تنگ و ضد زندگي و ضد انساني از اسلام بيزاريم. مشكل اين است كه چنان رهيافت و رويكردي فقط در تشكيلات رسمي و شناخته شده، نمونه‌هاي خوارج و داعش منحصر و محدود نبوده و نيست. امام محمد باقر عليه‌السلام به روشني به جهالت خوارج و سبك زندگي آنان اشاره و انتقاد كرده‌اند. يكي از ياران امام رضا عليه‌السلام به نام بزنطي مي‌گويد: از امام رضا پرسيدم، فردي به بازار مي‌رود و از بازار جامه‌اي، پوستيني مي‌خرد، نمي‌داند آيا آن پاك است يا نه، مي‌تواند با آن نماز بخواند؟ امام رضا(ع) مي‌گويد، من هم به بازار مي‌روم، خريد مي‌كنم و با چنان جامه يا پوستيني نماز مي‌خوانم. امام رضا(ع)  از امام محمدباقر(ع)  روايت مي‌كند كه گفته‌اند: 
«انّ الخوارج ضيّقوا علي انفُسهم بِجهالتِهم. انّ الدين اوسعُ من ذالك»
«خوارج به دليل جهالت‌شان بر خودشان سخت مي‌گرفتند، دين وسيع‌تر از آن است.»
در اين روايت، امام رضا تمثيل بسيار درخشاني از امام‌علي عليه‌السلام نقل كرده‌اند. «پيروان ما در فضايي گسترده‌تر از زمين تا آسمان‌اند.» گويي امام‌علي(ع)  مي‌خواهد به ما اين نكته را توجه دهد كه دين فرصتي براي پرواز است و نه زمين‌گير شدن و در قالب صورت‌ها اسير شدن و منجمد شدن. انسان دين‌باور سبكبال و سبكبار است و نه دچار رسوب در ظواهر و گرفتار صورت و: 


 از قدح‌هاي صُور كم باش مست
تا نگردي بت‌تراش و بت‌پرست
بُت، نوعي سنگيني و ركود و در جا ماندگي را القا مي‌كند. گرايش به باطن، سبكي و نرمي و رواني و آساني. شرك همان در جا ماندن و اسير صورت شدن و ماندن است و توحيد، پرواز كردن و رنگ خدا گرفتن. وقتي ما در حال و حالت دعا دست‌هاي‌مان را به سوي آسمان بالا مي‌بريم و به آسمان نگاه مي‌كنيم، نشاني از همان حس پرواز است. يك نگاه كلي به دين اسلام داشته باشيم تا ببينيم اين دين، دين آسان است، همان كه خداوند خواسته است كه: «يُرِيدُ‌الله بِكُمُ الْيُسْر ولا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر» (سوره بقره، آيه ۱۸۵) 
خداوند براي شما آساني خواسته است، نخواسته است كه در سختي باشيد. مناسبت اين آيه در مورد روزه ماه رمضان است، روزه‌دار اگر بيمار باشد، نبايد روزه بگيرد. خداوند نخواسته است كه انسان دين باور به مشقت و زحمت بيفتد. پيامبر اسلام، كه كانون جاذبه است و خلق عظيم او آينه قرآن بود. چنان‌كه همسر پيامبر اسلام، همين تعبير را به كار برد كه «اخلاق پيامبر قرآن است.» به همين دليل پيامبر فرمود: «من براساس و بنيان شريعت سمحه سهله مبعوث شده‌ام.» ديگر روشن‌تر و صريح‌تر از بيان پيامبر؟!
پيداست اگر ما دين را به گونه‌اي تبليغ يا ترويج كرديم كه مردم رويگردان شدند. ما از گوهر دين متين و دين آسان و حقيقت دين فاصله گرفته‌ايم. چنان‌كه خوارج و داعش نمونه‌هاي بسيار افراطي جهالت در فهم دين و قساوت در انجام و اجراي دين به روايت خودشان بوده‌اند. اگر ديديم، مساجد خلوت شده‌اند. اگر ديدیم روحاني محله يا شهر محبوب نيست، اگر ديديم كتاب‌هاي ديني و مذهبي بدون حمايت رسمي و دولتي بازارشان گرم نيست، نشانه‌هايي است كه ما نتوانسته‌ايم دين را به عنوان دين متين و آسان و جذاب تبيين كنيم. مرحوم علامه طباطبايي در آخرين مصاحبه‌اي كه پس از شهادت آيت‌الله مرتضي مطهري داشتند، به اين نكته اشاره كردند كه «اسلام زيباست، آن را زشت نكنيم!»