سرسپرده قرآن کریم دانش آموخته شاهنامه حکیم

 چهارشنبه هفته پیش بود که انتشار خبر درگذشت استاد محمدرضا راشد محصل، از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی که آثار او در زمینه شاهنامه پژوهی و متون عرفانی زبانزد بسیاری از اهل‌ فن است، جامعه ادبی کشور را شوکه کرد. استادی که به‌دور از هیاهو و در کنج خلوت، همواره عاشقانه در مسیر اعتلای فرهنگ و ادب این سرزمین می‌کوشید. برای آشنایی بیشتر با گوشه‌های کمتر شنیده‌ شده زندگی و همچنین ویژگی‌های علمی و اخلاقی این استاد برجسته با دکتر اصغر دادبه، پژوهشگر ادبی و مدیر گروه ادبیات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دکتر جواد محقق نیشابوری، عضو هیئت مؤسس خردسرای فردوسی و دکتر حامد خاتمی پور ،استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبی و از دوستان نزدیک استاد راشد محصل گفت‌وگو کرده‌ایم.   فرهاد وار مانند راشد محصل دکتر اصغر دادبه، مدیر گروه ادبیات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی درباره استاد راشد محصل گفت: تیرماه امسال، مراسم بزرگداشتی در دانشگاه فردوسی مشهد برای استاد راشد محصل برگزار شد. در این مراسم سخنرانان و استادان زبان و ادبیات فارسی او را با القاب مختلفی معرفی کردند. وقتی راشد، پشت تریبون رفت با همان متانت همیشگی گفت: «من فقط معلم هستم، فقط معلم». این بزرگ‌مرد به حقیقت ماجرا پی برده بود و حرف کاملاً درستی زد. وی تصریح کرد: نظامی گنجوی این‌گونه می‌سراید که « فرو میرد امیدواری ز مرد  / چو همسال را سر برآید به گرد» ولی من می‌خواهم به‌جای کلمه «همسال» در این بیت از کلمه «همکار» استفاده کنم؛ زیرا نومیدی بنده و همکارانم از درگذشت همکارانی مانند دکتر راشد دوچندان می‌شود. وی خاطرنشان کرد: معلمان در هر جایگاه و صورتی کارشان ارزش دارد، اما در این میان، معلمان را باید به دو دسته معلمان کاسب و معلمان عاشق تقسیم کنیم. معلم عاشق، حرفه معلمی را انتخاب کرده چون نمی‌خواسته جز معلمی کار دیگری انجام دهد، نه این که نمی‌توانسته؛ اما معلم کاسب از بد حادثه این جا به پناه آمده است. پس‌ازاین دسته‌بندی باید بگویم، تفاوتی میان دانستن و باور کردن نیز هست، دانستن می‌تواند ابزار کاسبی قرار گیرد، اما باور داشتن این ‌چنین نیست. معلم عاشق نه‌فقط می‌داند، بلکه به آن چه آموخته و آموزش می‌دهد، باور دارد. استاد راشد ما، بی‌گمان از گروه معلمان عاشق بود. او به خاطر همین عشق، فرهاد وار کوه کند، فرهاد وار تیشه بر سر زد و فرهاد وار برای ادبیات در تمام عمر کوشید. تکمیل تربیت راشد محصل با شاهنامه  این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی گفت: تربیت استاد راشد در خانواده، بنیان نهاده و با شاهنامه کامل شد. از هر دیدگاهی که بنگریم، شاهنامه در تعلیم و تربیت همه ما سرچشمه، اصل و اساس است. تمام آن چه در ادب ما اتفاق افتاده از  اعماق این سرچشمه، جاری می‌شود. نسل راشدها در حال نابودی است استاد دادبه در ادامه افزود: مرگ می‌آید و از آن گریزی نیست، اما جای خالی بزرگانی مانند راشد محصل، به این سادگی‌ها پر نمی‌شود. سؤال این جاست که وقتی ما بزرگ‌مردی مانند دکتر راشد را از دست می‌دهیم آیا یک دکتر راشد دیگر جای او را می‌گیرد؟ اگر استثناها را کنار بزنیم و قاعده را در نظر بگیریم به دلایل مختلف، نسل راشدها در حال نابودی است. استاد راشد کدام تألیفش را بیشتر دوست داشت؟ وی تصریح کرد: وقتی از این معلم دلسوز پرسیده بودند کدام‌یک از تألیفات را بیشتر دوست داری، در پاسخ گفته بود: کتاب «تأثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی». راشد در این اثر به جلوه‌های نهان و کاربردی، عرفانی و معنوی که می‌تواند در خدمت ادب فارسی قرار بگیرد، توجه داشت. چیزی که در این کتاب، مورد پرسش بسیاری از ماست، موردتوجه خاص این استاد بوده است. این استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: زنده‌یاد دکتر راشد هر آن چه را باید بیاموزد از شاهنامه فردوسی آموخت و سپس در بستر ادب فارسی و مسائل عرفانی همه عمرش را صرف آموختن و آموزش دادن کرد. در همه عمر بسیار مشکل دید، ولی عاشقانه ایستاد و باورمندانه به مسیرش ادامه داد. چشم بستن بر منافع مادی دکتر جواد محقق نیشابوری، عضو هیئت مؤسس خردسرای فردوسی که سابقه هم‌نشینی او با زنده‌یاد راشد محصل به سال‌های دور برمی‌گردد نیز گفت: دکتر راشد محصل از نظر علمی و ادبی، استادی برجسته و پژوهشگری توانمند بود. مناعت طبع، آزادگی و حسن خلق این استاد بزرگ، همواره برای بسیاری از هم‌نشینانش درس‌آموز و مثال‌زدنی است. او بدون چشمداشت خاصی به فعالیت علمی و فرهنگی می‌پرداخت و هدفی جز رشد و اعتلای فرهنگ و ادب در منش او دیده نمی‌شد. استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فرهنگیان مشهد افزود: دکتر راشد محصل علاوه بر دانشگاه، با روحیه‌ای خستگی‌ناپذیر در مراکز علمی و فرهنگی دیگری نیز به خدمات ادبی و آموزشی اهتمام داشت که از این میان می‌توان به خردسرای فردوسی اشاره کرد. این خدمات گسترده همواره بدون چشمداشت مالی ارائه می‌شد و عشق او به ادب و فرهنگ فراتر از منافع فردی بود. وی در تشریح تسلط استاد راشد محصل بر متون ادبی گفت: مشی استاد راشد محصل در تدریس متون مختلف چون حدیقه سنایی، شاهنامه فردوسی و متون عرفانی و علوم قرآن و حدیث بسیار عالمانه و دقیق بود. او در این حوزه‌ها تسلطی خاص و ویژه داشت، به دور از مجیزگویی و ریا، با اخلاص، صفا و پاک رایی خدمات علمی زیادی را به جامعه ارائه می‌داد و صداقت و آرامش در رفتارش مشهود بود. دکتر محقق نیشابوری افزود: وقتی بنده دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی بودم در هر بار مواجهه با زنده‌یاد دکتر راشد محصل از اشراف او در زمینه‌های مختلف علمی شگفت‌زده می‌شدم. فهم عمیق در کنار اقیانوس دانش همچنین،دکتر حامد خاتمی پور از شاگردان استاد راشد محصل که سابقه دوستی 30 ساله با این استاد تازه درگذشته دارد، گفت: یکی از ویژگی‌های بارز استاد راشد محصل، اشراف مثال‌زدنی‌اش در حوزه تدریس بود. او برخلاف بسیاری از استادان، دست دانشجویان را می‌گرفت و ابتدا آن‌ها را با فضای موضوعی که قرار است بیاموزند، آشنا می‌کرد تا ذهنشان نسبت به مفاهیم پیش رو روشن ‌شود و نسبت به فهم عمیق آن درس مشتاق شوند. این روش تدریس را بنده در کمتر استادی سراغ دارم. سرآمد علم و اخلاق این استاد زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد: استاد راشد محصل در دو شاخه علمی و اخلاقی سرآمد بود. شاید تعداد زیادی از افراد بتوانند از طریق تألیف کتاب‌ها و مقالات به رتبه‌های عالی دانشگاهی دست پیدا کنند، اما واقعیت این است که اخلاق مدار بودن و اخلاق مدار ماندن، کار آسانی نیست. در طول 30 سال آشنایی‌ام با این استاد برجسته همواره او را در حالتی آمیخته با آرامش عمیق روحی دیدم. با وجود تمام سختی ها و بی‌عدالتی‌هایی که گاهی در حق او می‌شد هر بار از او سؤالی دراین‌باره مطرح می کردیم در حد یک سکوت تأمل‌برانگیز، عکس‌العمل نشان می‌دادند. البته این سکوت همواره با ابهت همراه بود. ذهن همواره جست و جوگر استاد  دکتر خاتمی پور گفت: هرگاه از استاد راشد سؤالی می کردیم پاسخ‌هایی را ارائه می‌دادند با این ‌وجود، آن سؤال در ذهن ایشان می‌ماند و در طول مطالعات جدیدشان اگر به پاسخی تکمیلی‌تر می‌رسیدند آن پاسخ را به همان دانشجو ارائه می‌دادند. این نکته مهمی است که دانشجو سؤالی که می‌ کند، دایم در ذهن استاد حضور داشته باشد. گزیده کار اما عمیق این پژوهشگر ادبی خاطرنشان کرد: او همواره در حال جست‌وجو و کشف موضوعات کمتر پرداخته‌شده در ادبیات بود. اقیانوسی عمیق بود که هم وسعت داشت و هم ژرفا. این در حالی است که روزگار ما روزگار خرده علم‌ها و دانستن‌های سطحی و کم‌عمق است. استاد راشد محصل و هم‌نسلانش همواره بی‌تفاوت به ارتقاهای وسوسه‌انگیز دانشگاهی، دانش را برای ثمرات معنوی دانش دنبال می‌کردند نه چیز دیگری. دکتر خاتمی پور اظهار کرد: استاد راشد، بسیار گزیده کار بود،به همین دلیل تعداد آثار او بسیار محدود است، اما در همان آثار اندک، دنیایی از خردمندی نهفته است.