جامعه دوستدار انسان (فراگير، دردسترس عادلانه وبدون مانع)

12 آذر روز جهاني معلولان است؛ در اين روز بيش و پيش از هر چيز بايد به استقرار جامعه دوستدار انسان انديشيد. جامعه دوستدار انسان جامعه‌اي فراگير در دسترس، عادلانه و بدون مانع خواهد بود جامعه‌اي كه همه انسان‌ها به ويژه انسان‌هاي داراي معلوليت امكان زيست مناسب داشته باشند. به عبارتي جامعه‌اي كه براي همگان زيست‌پذير‌تر شود موانع را‌ه  به‌زيستن هموارتر گردد و عدالت در جامعه بگسترد، از اين جهت روز جهاني معلولان و گراميداشت آن، جلوه‌اي از حركت و تلاش جهاني براي حفظ و ارتقاي زندگي انسان در مدار عدالت و جلب‌توجه آحاد جامعه به توانايي‌ها و استعداد‌ها و حقوق برابر همگان است. روز جهاني معلولان متعلق به انسان‌هايي با عزمي راسخ و اميدوار است كه با باوري وصف‌ناپذير همراه عموم جامعه، در جهت پيشرفت و توسعه كشور گام برداشته و از هيچ كوششي فروگذار نمي‌كنند. اين روز كه از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد نامگذاري شده، فرصت مغتنمي براي ارج نهادن به استعداد‌ها و قابليت‌هاي كساني است كه با معلوليت‌هاي گوناگون زندگي مي‌كنند، همچنين فرصتي براي بازنگري در اقدامات انجام شده جهت احيای حقوق آنان و اصلاح نگرش عمومي نسبت به پديده معلوليت است. اين روز يادآور تعهدي است كه همسو با حركت‌هاي جهاني بايد در مسير اجراي بي‌كم و كاست قوانين مرتبط با افراد داراي معلوليت گام برداشته شود. در قانون حمايت از حقوق افراد داراي معلوليت مصوب مجلس شوراي اسلامي بر ضرورت تحقق عدالت و برابري فرصت‌ها براي اين عزيزان تاكيد و دولت مكلف شده تا تمامي تلاش خود را در راستاي فراگيرسازي خدمات آموزشي، شغلي، بهداشتي و رفاهي براي آنان به كار گيرد. با توجه به تغييرات سريع و گسترده جوامع، افراد معلول بيش از ديگران، از اين تاثيرات و چالش‌هاي محيطي آسيب مي‌بينند و ما بايد تلاش كنيم كه اين بحران‌ها را كاهش داده و به حداقل برسانيم. بر اين اساس يكي از اقدامات كه بايد انجام شود فراهم كردن تمهيدات و شرايط مشاركت فعال افراد معلول در سياست‌گذاري‌ها و تصميم‌گيري‌ها و ايفاي نقش و حضور تك‌تك اين افراد در ابعاد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي است.
امروزه با توجه به شرايط جامعه، خدمت رساني به گروه‌هاي داراي معلوليت دشوار شده است، اما عبور پرافتخار از چالش‌هاي پيش‌رو با صبر و بردباري و وحدت ملي، ارتباط منسجم ميان دستگاه‌ها و تلاش مضاعف امكان‌پذير خواهد بود و نتيجه آن نيز ساختن جامعه‌اي متعالي و مطلوب است. تضمين دسترسي به خدمات حمايتي، به‌كارگيري فناوري‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي، آموزش و توانمند‌سازي نيروي انساني، تاليف و مناسب‌سازي محتوا و ارايه محتوا‌هاي الكترونيك، توسعه آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي و تضمين مشاركت دانش‌آموزان استثنايي در فعاليت‌هاي آموزشي، توانبخشي، پرورشي، ورزشي، هنري و ... از جمله اقداماتی است كه در روز جهاني معلولان به عنوان حقوق آموزشي ايشان بايد بر آن تاكيد كرد.  اصل سي‌ام قانون اساسي، آموزش وپرورش عمومي را براي همه كودكان و نوجوانان رايگان و دولت را مكلف نموده است تا امكان و فرصت‌هاي عادلانه براي همه ايشان فراهم سازد. اين اصل مترقي قانون اساسي مطابق است با نظريه توسعه انسان‌مبنا كه موتور اصلي توسعه را انسان مي‌داند. توسعه را بيش وپيش از آنكه تكنولوژي مبنا، وثروت‌مبنا يا منابع‌مبنا فرض كند‌انسان‌مبنا مي‌پندارد.‌بايد‌دانست در بطن اين نظريه مقبول جهاني دو پيام مهم نهفته است؛ اول اينكه همه انسان‌ها در مسير توسعه بايد توانمند شوند فارغ از مرزهاي جنسيتي و سني و نژادي و خصوصا انسان‌ها‌ي با نيازهاي ويژه و پيام دوم اين نظريه اما بر عدالت متمركز است اينكه همه انسان‌ها بايد از مواهب توسعه بهره‌مند شوند بر مبناي اصل سي قانون اساسي و نظريه توسعه انسان‌مبنا. آموزش وپرورش كشور موظف است تمامي امكانات و فرصت‌هاي لازم براي توانمند‌سازي و تعليم وتربيت كودكان با نيازهاي ويژه را فراهم سازد. امروز سازمان آموزش وپرورش استثنايي كشور كه مولود انقلاب اسلامي است با بيش از هزار و هشتصد مدرسه خاص استثنايي و بيست هزار مدرسه پذيرا و با وجود بيست هزار معلم و مربي گام‌هاي موثري در اين راستا برداشته است به گونه‌اي كه پس از تاسيس تاكنون پوشش تحصيلي دانش‌آموزان با نيازهاي ويژه نزديك به بيست برابر افزايش يافته است، ولي همچنان حداقل سي‌درصد كودكاني كه بايد تحت پوشش خدمات آموزشي پرورشي و توانبخشي اين سازمان قرار گيرند از سپهر آموزش به‌دورند و بيش از نود و پنج درصد كودكاني كه بايد تحت پوشش اين سازمان خدمات حرفه‌اي اختلالات يادگيري دريافت كنند محروم از دريافت اين خدماتند. از سوي ديگر اين دانش‌آموزان براي ارتقای كيفيت وتوانمند‌سازي از مسير آموزش  نيازمند بيش از يكصد وسيله وتجهيزات آموزشي توانبخشي پرورشي و ورزشي‌اند كه وفق قانون اساسي دولت مكلف به تأمين آنهاست و حداقل هشتاد هزار از اين وسايل نياز فوري دانش‌آموزان با نيازهاي ويژه است كه گرچه در زمان تصدي اينجانب در بودجه سازمان رديفي پایدار يافت اما اعتبار تخصيصي يك بيستم نياز را بيشتر پاسخ نمي‌داد و همچنان نياز به توجه خاص و ويژه است. نكته مهم ديگر مناسب‌سازي محيط مدارس و نيز جامعه براي بهره‌مندي بيشتر كودكان وانسان‌هاي با نياز ويژه ازنظام تعليم وتربيت در گام اول و فضاي جامعه در گام بعدي است. امروز طرح تلفيقي- فراگير بر اين نكته كه دانش‌آموزان با نيازهاي ويژه در كنار ساير دانش‌آموزان درس بخوانند و تعليم وتربيت شوند تاكيد دارد اما اين امر مستلزم مناسب‌سازي نه تنها فضاهاي فيزيكي مدرسه، بلكه وسايل و تجهيزات و نيز مناسب‌سازي محتواها و معلمان ودانش‌آموزان و حتي اولياي ايشان است كه بايد به شكل جدي وجهه همت مسوولان و برنامه‌ريزان و آحاد جامعه باشد.  Seyed موضوع مهم ديگر دانش‌آموزان با نيازهاي ويژه پس از توانمند‌سازي ايشان از مسير تعليم وتربيت پيوند آنها به نظام كار، توليد و اشتغال است. به‌نظر مي‌رسد در اين راستا تدوين نظام جامع توسعه آموزش‌هاي فني و حرفه وكارآفريني امري موثر و ضروري باشد. گام‌هاي اوليه آن در سال ١۴٠٠ كه اينجانب مسووليت سازمان آموزش وپرورش استثنايي كشور را بر عهده داشتم برداشته شد اما اين مهم نياز به طرحي جامع‌تر و تصويب آن در شوراي عالي مهارت وآموزش‌هاي فني حرفه‌اي و سپس هيات دولت را دارد تا امكان تحقق تحولي مناسب در اين عرصه را فراهم سازد. اين موارد و البته محورهاي عمده ديگري وجود دارد كه در روز جهاني معلولين بايد برآن پاي فشرد و تلاش كرد تا در مسير جامعه دوستدار انسان جامعه‌اي زيست‌پذير براي همگان، دردسترس و بدون مانع والبته عادلانه گام‌هاي موثري برداشت.
در كنار اين مهم لازمه استقرار چنين آرماني آگاه‌سازي جامعه و خانواده و فرهنگ حاكم بر آن است تا نگاه خود به افراد داراي معلوليت را ارتقا بخشند و بدانند با نگاه دارايي محور و نه نقص مبنا يا كمبود به آنها بايد نگريست. نگاه دارايي محور براين نكته مهم تاكيد مي‌نمايد كه انسان‌ها مجموعه‌اي از داشته‌ها و دارايي‌ها در قالب استعداد وتوان‌هاي زيستي، رواني و اجتماعي‌اند كه اين داشته‌ها در افراد متفاوت است و البته در كنار آن دارايي‌ها، نداشته‌هايي هم دارند. در اين نظريه تاكيد مي‌شود كه در مواجهه با انسان‌ها داشته‌هاي آنها را بايد شناخت و در مسير رشد و باروري قرار داد و از اين مسير نقص‌ها و نداشته‌ها را يا برطرف كرد يا به حاشيه راند.  حال آنكه رويكرد نقص محور يا نظريه كمبود بر نداشته‌ها و نقص‌ها متمركز مي‌شود و سعي در رفع آن دارد گرچه اين نگاه هم به‌جاي خود آثار مثبتي ممكن است بر جاي بگذارد اما اصل اولويت‌دار نگاه آدمي در جامعه و روابط اجتماعي بايد با رويكرد دارايي‌محور معنا شده و استعدادها و داشته‌هاي آدميان را محقق گرداند، مطابق اين نگاه كودكان و نوجوانان داراي معلوليت در كنار نقص زيستي يا ذهني، داشته‌ها و استعدادهاي بي‌شماري دارند كه نظام تعليم وتربيت و جامعه با تمركز بر آنها و رشد و بالندگي‌شان زمينه توسعه افراد و جامعه را بيش از پيش فراهم مي‌سازند.