روزنامه شرق
1396/05/04
بازيگري ايران مقابل دشمنان منطقهاي
وضعيت جديدي که در چند سال گذشته در منطقه راهبردي و حساس خاورميانه پيش آمده و پاي قدرتهاي جهاني را بیشازپیش به منطقه کشانده، ايران را در موقعيت خاصي قرار داده است که بيتوجهي به آن، ميتواند پيامدهاي ناخوشايندي داشته باشد. ملاحظات زير بخشي از اين دغدغهها را مورد بحث قرار ميدهد:1- ايران به عنوان يک قدرت منطقهاي و حتي فراتر از آن، در شرايطي که در کشورهاي نزديک و همجوارش به وجود آمده، اکنون در کسوت بزرگترين بازيگر منطقهاي و حتي فرامنطقهاي ظاهر شده و طبعا نوع و چگونگي حرکتش در بازي بزرگ منطقهاي، بسيار تعيينکننده است. بيشتر اين کشورها در گذشتههاي نهچندان دور، بخشي از امپراتوري ايران بودهاند يا در حوزه فرهنگي ايران ميزيستهاند.
2- ايران خواهينخواهي نميتواند از بند ناف تاريخي خود جدا شود و بيتوجه به آن بازيگري کند. اتفاقات سياسي اخير در شيخنشينهاي جنوب خليجفارس که کشور بندانگشتي و درعينحال بسيار ثروتمند و با بالاترين درآمد سرانه در جهان يعني قطر را با خشم سلطان نفتي سعودي مواجه كرد، ديدگان ناظران و تحليلگران بينالمللي را متوجه ايران کرد. آنچه ابعاد بحران را عميقتر کرد، حرکت شيخنشين کويت در کاستن روابط سياسي با کشورمان بود که با دستاويزي نخنماشده، اتهاماتي را متوجه ايران كرد. بدون شک، فشارهاي وارده از سوي برادر بزرگتر (آلسعود) و نيز آمريکاي ترامپ، براي هرچه بيشتر منزويكردن ايران، در اين تصميم کارساز بوده است.
3- ايران به عنوان يک واقعيت تاريخي چند هزارساله در اين منطقه، نميتواند صرفا تماشاگر وقايع باشد و منفعلانه در انتظار ورود بحران به مرزهايش بماند. اين به آن معنا نيست که ايران بايد وارد جنگ شود؛ بلکه منظور از اين سخن، آن است که در عين حفظ و ارتقای توانمندي نظامي خود، بايد با کنشهاي ظريف و حسابشده ديپلماتيک، تلاش کند بحران را مديريت کرده و به سود منافع ملي خود و نيز محافظت از کشورهاي کوچک و آسيبپذير منطقه، نقش تاريخي خود را ايفا کند. اين مهم جز با حضور پرنفوذ و درعينحال تعميق دوستي با کشورهاي منطقه که چنين پتانسيلي دارند، شدني نيست. تلاش بيوقفه جنگافروزان آمريکايي براي کشاندن کشورمان به سوي جنگ، با خويشتنداري مقتدرانه ايران خنثي خواهد شد و برخي از همسايههاي کوچک در سواحل خليجفارس که نمک خورده و نمکدان ميشکنند، بر سر عقل خواهند آمد.
4- اتفاقات اخير در مرزهاي جنوبي ايران، ميتواند سپهر سياسي ايران را در بُعد منطقهاي و جهاني دگرگون كند و فرصتي تاريخي براي کشورمان پيش آورد. تامر بدوي، پژوهشگر انديشکده الشرق در استانبول، بر اين باور است که: «وضعيت پيشآمده در قطر، براي ايران در حکم معدن طلاست! آنهم درست در بزنگاهي که دولت ترامپ در تلاش است ايران را بیشازپیش منزوي کند». تعيين نوع بازي و اطمينان از توفيق نسبي آن، بر عهده بازيگران ديپلماسي ايران است تا با ملاحظه دقيق زمين بازي و برآورد توان بازيگران رقيب، بتوانند نقش تاريخي ايران را در ايجاد صلح و ثبات در منطقه راهبردي خليجفارس، در جاي مناسب خود قرار دهند.
5- قطر مانند شيخنشينهاي کوچک ديگر، مانند کويت و امارات، از مؤلفهاي به نام «عمق استراتژيک» بيبهره بوده و به همين دليل بسيار آسيبپذير است.
چرخش اين کشور به سوي «بزرگ» منطقه، امري اتفاقي نيست؛ بلکه شيخ جوان و پرجرئت اين کشور، در تصميم تاريخي خود، به همه عوامل توجه کرده است. از سوي ديگر، حکومت آلسعود که سياستهاي توسعهطلبانهاش در يمن راه به جايي نبرده، در انتظار بهتختنشستن چهرهاي جوان است که بيماري و کهولت سني پدر، راه را برای سلطنتش هموار کرده و سوداي قدرت در فردا، او را بهشدت مغرور کرده است. 6- قطر به دلايلي که در پيش گفته شد، در مقابل حمله نظامي محتمل سعودي و اذناب و متحدانش، تاب پايداري ندارد و به همين دليل، ضمن تحکيم رابطه با ايران، دست دوستي ديگر قدرت منطقه يعني ترکيه اردوغان را هم به گرمي ميفشارد و به پيشنهاد تأسيس پايگاه نظامي آن کشور پاسخ مثبت ميدهد. بدون شک، نقش روسيه را هم به عنوان يک قدرت جهاني که در دوران حکومت پوتين، به عنوان سياستمداري هوشمند که توانسته در بالابردن وزن کشورش بهويژه در تعامل با غرب و بهويژه آمريکا، توانسته يکشبه ره صدساله را بپيمايد، نشايد که کوچک شمرد.7- مقاومت قطر در مقابل تحريمها و اشتلمهاي رياض که با همراهي و کمک ايران، حداقل در بعد اقتصادي، تداوم يافته، آزموني جديد نيست. جنگ سرد دوحه و رياض در سال 2014 کليد خورد. اطلاعات لورفته از نوار مکالمات قديمي ميان معمر قذافي و حاکم پيشين قطر يعني شيخ حمد بنخليفه و نيز وزير خارجه او، حمد بنجاسم، از آن حکايت داشت که قرار بوده حکومت عربستان واژگون شده و اين کشور به چند دولت کوچک تبديل شود. پس از افشای اين مسئله، آنگونه که انتظار ميرفت، حکومت سعودي عکسالعملي تند نشان داد و اين کشور به همراه دولتهاي امارات و بحرين، سفراي خود را از دوحه فراخواندند (به مدت هشت ماه)؛ تا اينکه قطر موافقتنامه رياض را امضا کرد و بر اساس آن، متعهد شد دست از اينگونه سياستها بردارد.8- آخرين و مهمترين ملاحظه اين نوشتار، آن است که «چه بايد کرد؟». تجربه حداقل يک دهه اخير، نشان داده دشمنان ايران با راهانداختن جنگ مذهبي شيعه و سني، تمام تلاش خود را کردهاند تا چهرهاي فرقهگرا از ايران به نمايش بگذارند و متأسفانه تا حدود زيادي هم موفق بودهاند. مدارس تربيت وهابي سعوديها در اقصا نقاط جهان گسترده شده و حتي در کنار ما، در باکو و...، افکار ضدايراني و ضدشيعي را تبليغ ميکنند. براي غلبه بر اين انديشهها و عمليات اهريمني، راهي جز تسخير دلها و کار فرهنگي با تمرکز بر فرهنگ و تمدن کهن ايراني و ميراث اسلامي به نظر نميرسد. بايد از نفوذ زبان و فرهنگ ايراني در منطقهاي که فلات ايران ناميده ميشود، کمک گرفت تا شکوه و عظمت ديرينه ايران بازسازي شود. بدون شک، اين امر ضمن حفظ موقعيت ايران، صلح و ثبات را در منطقه آشوبزده خليجفارس و خاورميانه برقرار خواهد کرد.
* مدرس دانشکده روابط بينالملل وزارت خارجه
سایر اخبار این روزنامه
رأی مصلحتي نميدهيم
چوب حراج به اموال شهرداري
سياست در اتاق عمل
طرح مجلس مغایر با اصل 26 قانون اساسی
900 ميليارد تومان براي ساماندهي كولبران
به اسم گورباچف عليه روحاني
واكنش ولايتي به كنارهگيري ناطق و سيدحسن خميني
تیم اقتصادی دولت باید حق «وتو» داشته باشد
بانوان ایرانی با مایوي اسلامی شنا میکنند
تابعیت دوگانه موکلم مخفی نبود
کارگردانی یعنی انکار گذشته
موضع عجیب وزیر بهداشت
بازيگري ايران مقابل دشمنان منطقهاي
خاطرات شفاهي و سعهصدرها