جشنواره هجدهم؛ بازتاب چشم نواز تنوع سلیقه ها

  محمد بهبودی نیا - calture@khorasannews.com    هجدهمین جشنواره شعر فجر هم با تمام فراز و فرودهایش روز یازدهم بهمن به ایستگاه پایانی رسید و برندگان این دوره معرفی شدند. یکی از بخش‌هایی که در سال‌های گذشته به این جشنواره اضافه‌شده و هر سال روند رو به رشدتری را دنبال می کند، بخش «ترانه » است.در این دوره از این رویداد ادبی ،کتاب «محاورات» اثر امیرعلی سلیمانی به‌عنوان برگزیده معرفی شد. سلیمانی تا امروز با خواننده‌های فراوانی مانند مهدی یغمایی ،اهورا ایمان،علیرضا پور استاد و... همکاری داشته و آهنگ سازان بنامی مانند علیرضا افکاری برای ترانه‌های او ملودی ساخته‌اند. برای تحلیل آسیب‌شناسی هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر و همچنین بررسی وضعیت ترانه امروز با این شاعر شناخته شده که این روزها او را به‌عنوان مدیر نشر «نزدیکتر»نیز می‌شناسیم ،گفت‌وگوی مفصلی داشته‌ایم.   به‌عنوان اولین سؤال بفرمایید که هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ امسال نسبت به سال های پیش در جشنواره شعر فجر نگاه جامع و بازتری را برای انتخاب برگزیدگان شاهد بودم. در سال‌های پیش این شائبه وجود داشت که در این جشنواره فقط یک گروه خاص به‌عنوان برگزیده مشخص می‌شوند، ولی امسال شاهد این موضوع نبودم. در جشنواره شاهد توجه برگزارکنندگان به موضوعی مهم با نام توجه به تنوع سلیقه‌ها دیده می‌شد، حتی در داوری‌ها این موضوع موردتوجه قرار گرفته بود.از این نظر جشنواره را می‌توان گامی روبه‌جلو در این بخش  دانست.   با توجه به این که در سال‌های اخیر ،به جشنواره بخش محاوره نیز اضافه‌شده، وضعیت داوری‌ها در این بخش را چگونه دیدید؟ همان‌طور که اشاره کردید از چند سال پیش بخش محاوره در بخش بزرگ‌سال جشنواره اضافه شده است . آن‌طور که بنده در خاطر دارم تا امسال برگزیده هایی در این بخش معرفی نشده بود و نگاه چندان جدی به محاوره و ترانه وجود نداشت و آثار فقط شایسته تقدیر یا نامزد جایزه معرفی می‌شدند، اما در جشنواره هجدهم در تمام بخش‌ها برگزیده داشتیم. من به‌عنوان یک ترانه‌سرا هیچ‌وقت فکرش را هم نمی‌کردم بخشی به نام بخش ترانه به جایزه شعر فجر اضافه شود، چون ترانه‌ معمولاً برای موسیقی نوشته می‌شود و با بسیاری از نشانه شناختی های مربوط به شعر کلاسیک متفاوت است. به این دلیل من از حضور در این دوره جشنواره ، رفع شدن بسیاری از مشکلات سال‌های پیش و ایجاد تغییرات بنیادین احساس خوبی داشتم. امسال برای من جایزه گرفتن در کنار استادی مانند محمدباقر کلاهی اهری که از پیش کسوتان جریان ساز شعر به شمار می‌آید، بسیار خوشایند بود.   مهم‌ترین آسیب هجدهمین جشنواره شعر فجر را در چه می‌بینید؟ در کشور ما همواره جشنواره‌های شعر در مقایسه با دیگر جشنواره‌ها  منتقدان بیشتری داشته و این انتقادها از جشنواره‌های دولتی و حکومتی غالباً بیشتر بوده است. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که نکوهیده دانستن شرکت در این قبیل جشنواره‌ها مهم‌ترین آسیب است و مشکلی را حل نمی‌کند. وقتی من کتاب ترانه‌ای را به‌صورت مستقل منتشر کرده ام و توسط داورانی که نگاه حرفه‌ای به شعر دارند، برگزیده می‌شود پس این اتفاق مورداحترام بنده است .اگرچه در تمام این سال‌ها با این انتقاد روبه‌رو هستیم که این جشنواره نگاهی تک‌سویه به آثار داشته (که این آسیب تا حدودی قابل‌قبول است)؛ اما باید به این نکته هم توجه کنیم افرادی که این انتقادها را مطرح می‌کنند تا چه حد برای رفع این معضلات همدلانه عمل کرده‌اند؟ به نظر من در تمام ادوار برگزاری جشنواره شعر فجر تعداد منتقدان این جشنواره از کسانی که در آن شرکت کرده‌اند، بیشتر بوده است.برخی منتقدان می‌گویند جشنواره‌ها نباید معطوف به برگزاری توسط دولتی‌ها شود، ولی همین افراد با اشتیاق بلیت می‌خرند و به جشنواره فیلم فجر می‌روند ،انگار این نوع برگزاری در فیلم فجر عادی‌سازی شده و تنها مشکل شرکت در جشنواره شعر فجر است. من مهم‌ترین آسیب در این جشنواره‌ها را همین سبک انتقادها از سوی دوستان و همکاران خودم می‌بینم.البته یک اشکال دیگر که به این جشنواره وارد است، این است که برگزارکنندگان باید جدیت بیشتری در نوآوری داشته باشند ؛نوآوری‌هایی که ذهن بسیاری از شاعران را نسبت به مبهمات روشن کند و توجه به اشکالاتی که منتقدان مطرح می‌کنند راه‌حل شروع این نوآوری‌هاست .   با توجه به این که در بازار موسیقی امروز شاهد ترانه‌های موفقی از شما بوده‌ایم، وضعیت ترانه امروز را چطور می‌بینید؟ به نظر بنده ترانه امروز از دو دیدگاه دچار آسیب شده است ،یکی از سمت ترانه‌سرایان و دیگری از سمت بازار،به این معنی که هم اکنون در ترانه، دو نوع نگاه به ترانه داریم؛ یکی نگاه عموم مردم که ترانه‌هایی را می‌پسندند که مورد تایید فنی ترانه‌سرایان نیست( اما به ترانه‌های پرفروش تبدیل‌شده )و دیگری ترانه‌هایی که دارای ویژگی‌های شعری مستحکم و فاخری است، اما با اقبال عمومی روبه‌رو نمی‌شود. ما نمی‌توانیم بازار ترانه و موسیقی را با متر و معیار شعر کلاسیک بسنجیم. البته من نمی‌گویم نوشتن کار ضعیف را تایید کنیم، بلکه معتقدم باید میانه‌ای را پیدا کرد که هم سلیقه‌های مخاطب عام را در نظر بگیرد و هم اثری درخور ادبیات باشد. شاعرانی که سال‌ها شعرهای کلاسیک نوشته‌اند (که بنده هم از همین گروه هستم) شاید تا سال‌ها درک درستی از تفاوت‌های ترانه و شعر نداشته باشند.واقعیت ماجرا این است که همین نکته مهم ،حلقه مفقوده‌ای است که باعث شده شاعران بزرگی که در عرصه شعر کلاسیک حرف‌های زیادی برای گفتن داشته‌اند در بازار ترانه موفق ظاهر نشوند و در عوض، جوانی که تازه به این عرصه وارد شده و دارای قریحه شعری خوبی هم هست، ترانه‌ای نوشته که چندین میلیون شنونده حرفه‌ای و عادی دارد.   تفاوت‌های شعر کلاسیک و ترانه به‌جز تغییر در زبان چیست؟ فردی که از فضای شعر کلاسیک به حوزه ترانه‌سرایی می‌آید باید ابتدا این را بپذیرد که نباید با عینک شعر کلاسیک به ترانه نگاه کند . ترانه، یک محصول تکمیل‌کننده است نه محصولی صد درصد مستقل،درصورتی‌که یک شعر کلاسیک به‌تنهایی قابلیت یک اثر مستقل را دارد. ترانه در اصل، قرار است در کنار یک موسیقی و صدا قرار بگیرد و در تلفیق با هنرهای دیگر به موفقیتی کلی دست پیدا کند. البته بازهم می گویم معنی این صحبت‌های من ساده گرفتن ترانه و دم‌دستی نویسی نیست.   توصیه‌های شما برای نوشتن یک ترانه خوب چیست؟ ترانه‌سرایان موفقی مانند روزبه بمانی،امید روزبه و....به این دلیل در فضای نوشتن ترانه، موفق شده‌اند که درک درست‌تری از تمایز میان ترانه و شعر کلاسیک دارند.ایراد اصلی ترانه امروز در بازار موسیقی ،به نظر من درک نادرست برخی ترانه‌سرایان از این حوزه است.در ادامه صحبتم باید به این موضوع هم اشاره‌کنم که برخی ترانه‌سرایان، بدون ارتباط‌های پیاپی با خواننده و آهنگ ساز در خلوت خود می‌نویسند که این هم آسیب‌هایی دارد. حرف من این است که شاعران و ترانه‌سرایان موفق باید بیایند و جای خودشان را در این فضا باز کنند و مشکلات مربوط به ترانه‌های بی‌دروپیکر را که در آن کلام اهمیتش را ازدست‌داده، برطرف کنند.ترانه‌سرایی موفق است که هیچ‌وقت با عینک شعر کلاسیک به ترانه نگاه نمی‌کند.یکی از مشکلات ما سال‌های سال این بود که در جلسات نقد شعر،شعر سپید و کلاسیک و ترانه در کنار هم نقد می‌شد و به همین دلیل جز تغییر در زبان، تفاوت چندانی میان ترانه و شعرهای کلاسیک نمی‌دیدیم، درصورتی‌که جلسات شعر کلاسیک و سپید محل مناسبی برای نقد ترانه نیست.نگاه‌های زیبایی شناسانه و فنی این دو قالب با هم متفاوت است.برای نقد ترانه باید به جلسات تخصصی ترانه رفت . در سال‌های گذشته جلسات خوبی‌در تهران در حال برگزاری است که آهنگ سازها و ترانه‌سرایان و خواننده‌ها کنار هم می‌نشینند و نتیجه کار هم اتفاقات مثبتی است که امید به آینده ترانه را روشن‌تر ارزیابی کرد.