سوء تغذیه در کمین نیمی از ایرانیان

 صادق غفوریان-آمارهای رسمی به ویژه در سال های اخیر نشان می دهد، آسیب کوچک شدن سفره معیشت به ویژه برای دهک های پایین تاثیر عمده در وضعیت سلامت، تغذیه و برآوردن نیازهای آموزشی و تفریحی خانوارها گذاشته است. مسئله تغذیه که ارتباط مستقیم در فرایند سلامت افراد دارد، در شرایط کاهش قدرت خرید بیشترین آسیب ها را متوجه خود می کند. یکی از این موارد، گزارش مرکز پژوهش های مجلس است که تصریح کرده میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانی‌ها کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است.   افزایش 60 درصدی قیمت گوشت نمونه ای از وضعیت تغذیه و کاهش مصرف ضروری ها در سبد غذایی مردم، فهرست مطول افزایش قیمت گوشت در بازار است. آن طور که رسانه ها در هفته گذشته گزارش کردند، گوشت قرمز در یک سال اخیر از 60 و بعضا تا 100 درصد با افزایش قیمت روبه رو شده است. مهر 8 اردیبهشت نوشت: «نرخ شقه گوسفندی در هفته دوم فروردین سال گذشته هر کیلوگرم ۳۷۰ هزار تومان بود و این عدد در هفته پایانی اسفند با افزایش ۶۳.۵ درصدی به ۶۰۵ هزار تومان رسید.» مهر در همین گزارش آورده که «رئیس سازمان دام‌پزشکی مصرف سرانه گوشت قرمز هر ایرانی را ۷ کیلوگرم عنوان کرد. پیش‌تر (سال ۱۴۰۲) مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور این عدد را ۶ کیلوگرم اعلام کرده بود. افشین صدر دادرس گفته بود طی چند سال اخیر با افزایش قیمت گوشت مصرف سرانه هر ایرانی از ۱۲ کیلوگرم به حدود ۶ کیلوگرم رسیده است.»  در همین باره «دیدبان ایران»، 9 اردیبهشت در بررسی های خود گزارش کرد: «تورم سالانه و نقطه ای تولیدکننده محصولات گاوداری‌های صنعتی در اسفند 1402، از مرز 49 درصد عبور کرده و بررسی ها نشان می دهد که تورم سالانه مربوط به فرآورده های گوشتی مرز 100 درصد را درنوردیده است.» این گزارش به نمونه ای از موارد بازار گوشت، می نویسد: «گوساله نر زیر 4 ماه» با ثبت تورم 142.4 درصدی بیشترین مقدار این نرخ را داشته است. «گاو تلیسه غیرباردار»، «گاو شیری»، «گاو حذفی شیری وازده»،‌ «گوساله پرواری» و «گاو نر داشتی»، 6 دسته از محصولات تشکیل دهنده گاوداری های صنعتی هستند که میانگین تورم سالانه آن ها در 12 ماه منتهی به اسفند 1402 نسبت به همین رقم در بازه زمانی مشابه در سال 1401 بالغ بر 100 درصد بوده است.»    برنامه های غذا به نتیجه نمی رسد جالب است بدانیم که برنامه های توسعه کشور همواره طرحی برای بهبود نظام تغذیه شهروندان اندیشیده و احتمالا بودجه هایی را هم برای آن در نظر گرفته اند اما این که این برنامه ها چرا اجرایی نمی شود، جای تامل و پرسش دارد. یکی از این موارد، برنامه های چهارم و پنجم توسعه کشور (از 1384 تا پایان 1392) است که در زمینه افزایش مصرف شیر هدف گذاری مشخص ارائه کردند اما نه تنها امروز در مقصد آن اهداف نیستیم که وضعیت مصرف لبنیات در مرز بحران قرار دارد. توجه به جزئیات بیشتر در این زمینه خالی از لطف نیست که برنامه چهارم 160 و برنامه پنجم 168 کیلوگرم مصرف سالانه برای هر ایرانی را هدف گذاری کرده بودند اما آمار امروز از سرانه مصرف شیر فقط از 70 کیلو حکایت می کند. مسعود سامی، مدیر گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده علوم پزشکی اصفهان با بیان این که اکنون در ایران سرانه مصرف شیر ۱۹۰ گرم در روز و ۷۰ کیلوگرم در سال برای هر فرد است، گفته است: «البته اگر این میزان شیر را هم مصرف کنیم هنوز با توصیه سازمان بهداشت جهانی که هر فرد در سال حداقل باید ۱۶۵ کیلوگرم شیر بخورد و به‌طور کلی ۳۵۰ کیلوگرم لبنیات مصرف کند، فاصله زیادی داریم.» فارس هم در گزارشی از آمارهای بین المللی گفت است: در حال حاضر استاندارد جهانی مصرف شیر دنیا ۲۴۰ لیتر، در اروپا ۳۵۰، در فرانسه ۴۰۰ و برخی کشورهای اروپای غربی ۵۰۰ لیتر است این در حالی است که در کشور ما سرانه مصرف شیر از ۸۹ لیتر فراتر نرفته است.   کالری ایرانی ها کمتر از استاندارد بخش دیگری از گزارش های رسمی درباره وضعیت تغذیه ایرانی ها روایت مرکز پژوهش‌های مجلس است که در بررسی های خود، تصریح کرده که «میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانی‌ها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهک‌ها از میزان کالری خود نسبت به سال قبل آن کم کرده‌اند. این کاهش کالری در دهک‌های متوسط شدیدتر بوده است.» از نگاه گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کرده‌اند؛ نخست این‌که خانوار‌ها به‌دلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینه‌ها نظیر مسکن، سعی کرده‌اند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند.         انجمن تغذیه ایران از «راه ترکستان» می گوید ما برای بررسی بیشتر موضوع به سراغ دکتر مجید حسن قمی نایب رئیس و دبیر انجمن تغذیه ایران می‌رویم. او ضمن تحلیلی از وضعیت تغذیه و گروه‌های غذایی مورد نیاز هر فرد و آسیب های پیش رو، می گوید: اکنون وضعیت تغذیه در کشور چندان مناسب نیست و راهی که در این زمینه می رویم به ترکستان است. او مسئله مهم در این امر را متوجه گروه های پر خطر می داند و می‌گوید: کودکان قبل از 7 سالگی، مادران باردار و شیرده و سالمندان گروه هایی هستند که باید مورد توجه ویژه در امر تغذیه قرار گیرند که اگر این گونه نشود، تبعات خطرناکی گریبان‌گیر آنان می شود. مثلا، مادر باردار اگر در معرض تغذیه مناسب نباشد، فرزندش با کمبودهای غذایی متولد و باز در دوران شیردهی همین قصه و غصه تکرار می شود و آن فرزند از نظر جسمی دچار کمبودهایی است که گاه در مسائل ذهنی بروز می کند. یا اگر یک میان‌سال دچار شکستگی استخوان‌شود، جدا از مشکلاتی که برای آن فرد به وجود می آید، کلی هزینه روی دست نظام درمان کشور می گذارد.دکتر قمی می افزاید: وقتی در کشور دچار نارسایی های اقتصادی هستیم مطمئنا تغذیه در دو بخش کمیت و کیفیت دچار نقصان می شود. مثلا در بخش کیفی ممکن است، کالری مورد نیاز فرد از مواد غذایی همچون نان، سیب زمینی و برنج و روغن تامین شود وگاه ممکن است از موادی با کیفیتی همچون گوشت و حبوبات و... تامین شود که طبیعتا میان این دو گونه موارد تفاوت‌هایی وجود دارد. طبیعتا وقتی کالا گران می شود، توان مردم برای خرید کاهش می‌یابد و به طور مشخص باید اذعان کرد که محدودیت در خرید مواد غذایی در گروه گوشت به دلیل افزایش قیمت ها وضعیتی بغرنج تر دارد. نتیجه این روند، کمبود پروتین در سبد غذایی است که برای سنین ما شاید با مصرف مقدار کم، پروتیئن لازم تامین شود اما کودکان و نوجوانانی که در سنین رشد قرار دارند، نیازمند این گروه های غذایی همچون پروتئین و کلسیم هستند. وقتی یک کودک در سن رشد، این گروه های غذایی را دریافت نکند، باعث ایجاد اختلال در روند رشد خواهد شد. یا مثلا یک کودک وقتی پس از تولد، آهن مورد نیاز در مغز را دریافت نکند نتیجه آن را در دوران مدرسه می بیند که گاهی در دریافت مطالب و محتوای درس ها دچار سختی و عقب ماندگی می شود و این مسئله تا آخر عمر همراه این فرد می ماند. از طرفی دیگرچاقی افراد و کم تحرکی گاهی نتیجه مصرف بیش از اندازه مواد کم کیفیتی است که چون خانواده نتوانسته  به دلیل گرانی از مواد با کیفیت استفاده کند، به آن موارد رو آورده است. دکتر قمی می گوید: پوکی استخوان، سوء تغذیه انرژی، کبد چرب، فشار خون، ناراحتی هی قلبی عروقی بخشی از آسیب ها و بیماری‌هایی است که گریبان‌گیر افراد در نتیجه تغذیه نامناسب به ویژه در دوران رشد می شود. از او درباره قوانین مرتبط با تغذیه و سلامتی جویا می شوم که معتقد است: خوشبختانه ما در کشور در بخش قوانین دچار کمبود نیستیم برای نمونه قوانین و لوایح نسبت به تغذیه و کیفیت آن توجه کرده اما مشکل ما در اجرای آن به ویژه در حوزه کمبود منابع، نوع نگرش مجری قوانین و اولویت های اجرا ست که موضوعات را دچار چالش می کند.