کاسه سهم‌خواهی در دست مخالفان

آرمان- مطهره شفیعی: تا صدای تصمیمات روحانی برای بستن لیست دوازدهم شنیده شد، صدای مخالفان رئیس دولت دوازدهم بلند شد و یاد آن افتادند که آنها هم باید دارای سهم در کابینه باشند و برای نشستن دو زانو بر سر سفره آماده شدند. البته حافظه کوتاه مدت و بلند مدتشان فعال نمی‌شود و به یاد نمی‌آوردند که برای شکست روحانی چه کارهایی که نکردند و ناکام ماندند. زمانی که موضوع کابینه فراجناحی مطرح شد برخی این انتقاد را مطرح کردند که چرا باید از میان آنهایی که در روز 29 خرداد نام روحانی را ننوشتند و خواست آنها شکست کاندیدای جریان اعتدال بود درترکیب کابینه استفاده شود و این موضوع را جفا به کسانی می‌دانستند که برای پیروزی روحانی و تداوم جریان اعتدال بسیار تلاش کردند. با این حال اندکی انصاف کافی است که گفته شود حق اظهار نظر برای مخالفان محفوظ است و دیدگاه‌های آنها به رسمیت شناخته می‌شود. رئیس موسسه الهادی به‌خوبی چنین وضعیتی را توضیح داده است: «آیا باید کسانی که مخالف ما هستند را خفه کرد؟ خیر. باید آزادی بیان داشته باشند، نقد کنند و از آزادی‌های سیاسی برخوردار باشند، اینکه رای نداده‌اند حق صحبت نداشته باشند حرف سخیف و بدی است.» البته باید به این نکته توجه شود حق اظهار نظر باید برای همه به رسمیت شناخته شود اما زمانی این اظهار نظر تبدیل به حق می‌شود که مورد پذیرش نیست. جریاناتی قائل به آن هستند که در هر شرایطی باید سهمی از دولت داشته باشند که این ادعا غلط است و باید از آنها پرسید برای گسترش اعتدال چه کردید که امروز انتظار سهمی از کابینه آن دارید. بنابراین باید به این نکته توجه داشت که استفاده از مخالفان در کابینه که نسبتی با اعتدال ندارند تناسبی با هدف رای دهندگان به روحانی در 29 خرداد ندارد و برای اقناع 24میلیون رای نیاز به زمان و استدلال‌های قوی است که مشخص نیست موفق باشد. اکنون این سوال مطرح است که روحانی برای چینش کابینه چه باید انجام دهد؟
طلبکاران و سهامداران کابینه!
هادی غفاری گفته است: «درحال حاضر دو سه جریانند که توقعاتی از آقای روحانی دارند؛ اولین گروه کسانی هستند که برای ادامه دولت حسن روحانی زحمت فراوان کشیده‌اند و انتظار دارند، به‌هرحال هر کسی کار می‌کند منتظر دستمزد است. قرار نیست بعد از کار بگوییم برو بسلامت و صلواتی بفرست؛ این حرف بی‌مایه‌ای است.» وی افزود: «پس گروهی از دوستان و جامعه ما از کسانی‌اند که برای ادامه حیات دولت یازدهم تلاش داشتند، شخص من از کسانی بودم که در زمان انتخابات بالغ بر ده‌ها شهرستان رفته و سخنرانی کردم وقت گذاشته و از خانه و زندگی‌ام زدم تا آقای روحانی رای بیاورد، طبیعی است که انتظاراتی دارم منتها در اینجا یک بحث وجود دارد؛ توقعات و خواسته‌های شخصی که با آن به شدت مخالف هستم. ما برای اینکه شخص خودمان به قدرت برسیم، فعالیت نکرده‌ایم بلکه برای تفکرمان تلاش کردیم اندیشه ماست که باید در راس کار باشد و این خواسته کاملا طبیعی و بحق است.» غفاری در تحلیل گروه دیگر اظهار داشت: «گروهی هم هستند که به هیچ قیمتی حاضر به قبول شکست نیستند و خود را طلبکار می‌دانند مدعی بودن و ماندن در صحنه هستند این توقع آنها کاملا بیجاست. اگر بودید که رای می‌آوردید پس شما نیستید.»
زنان و جوانان


برخی مانند غفاری بر این اعتقادند که «روحانی به اندیشه یارانش بیش از اندیشه مخالفانش احترام بگذارد و در جهت تحقق فکر ان‌ها قدم بردارد»؛ این موضوع سبب دلسردی یاران شده است و ریشه آن بار دیگر به تلاش‌های حامیان جریان اعتدال باز می‌گردد که کمترین توقع آنها قدرداتی رئیس جمهور است. از سوی دیگر رئیس موسسه الهادی از اظهارات شعاری درباره زنان و جوانان که از سوی دولتمردان مطرح می‌شود انتقاد دارد و می‌گوید:«در بحث وزیر زن و اهل سنت هم اگر نگاه حقیقی و حقوقی باشد درست و پسندیده است اگر جنبه تبلیغاتی داشته باشد که در بوق و کرنا کنند برای جذب رای و هواداری درست نیست. هر کسی لیاقت دارد چه زن و چه مرد و دل در گرو نجات و کمک به کشور داشته باشد و از طرفی توانایی و شایستگی هم داشته باید سرکار بیاید اینکه اصرار به بودن شخص خاصی کنیم بی‌معناست.» در نهایت آنچه به اذعان همه دلسوزان دارای اهمیت است، به چینش کابینه کم‌حاشیه با دستاورد حداکثری مربوط است. کابینه‌ای که با شعارهای روحانی همسو باشد و کسی از مخالفان در آن نباشد.