تحقیق؛ به نام دانشجو به کام استاد!

ضیاء مصباح*- براساس یک روش و ضرورت علمی مناسب روز و زمان و اینکه جوانان مشغول به تحصیل با روش‌های تحقیق در سطح استاندارد آشنا و به این علم علاقه‌مند شوند و عملا به این وظیفه و رسالت دانشجو و دانشگاه وارد و تدریجا در مسیر منافع ملی کشور به این مهم عادت و گرایش پیدا کنند به دانشجویان در پایان دوران تحصیلی معمولا از مقطع کارشناسی به بالا توصیه می‌شود در مقوله‌ای مربوط به رشته تحصیلی مطالعاتی انجام و دستاوردهای الزاما جدید خود را در نشریه‌های معتبر منتشر کنند. طبعا به این مطالعه و تحقیق نمره‌ای تعلق می‌گیرد که به‌عنوان امتیاز تحقیقاتی در سوابق تحصیلی درج می‌شود- اینکه محل انتشار باید نشریه‌ای فرامرزی باشد، مطلبی دیگر می‌طلبد. این ضرورت علمی مشابه دیگر موضوعات رایج با همین کم و کیف در واقع بهره اصلی‌اش نصیب اساتید راهنما می‌شود و گذشته از امتیازات مادی که نصیب آنان می‌شود به امتیازات دریافت درجه علمی بالاتر در کسوت مدرس دانشگاه می‌انجامد که بر این روش به شرطی که دانشجو وسیله قرار نگیرد، اعتراضی وارد نیست.در این مرحله ناهماهنگی و تغییر تصمیماتی به وجود می‌آید که به سرگردانی جوانان فرهیخته دل‌سپرده به اخذ مدرک و استفاده از مزایای قانونی آن هم در بدو ورود به جامعه علمی یا اقتصادی می‌انجامد که آثار فاجعه‌باری در مسیر آموختن بی‌مسوولیتی و باری به هر جهت خواهد داشت. از همه مهم‌تر می‌توان گفت توجه صرف مدرسان به منافع فردی و خود‌محوری، عدم تعهد را توسعه داده و بدآموزی‌هایی در پی دارد.
مدرس راهنما با عبور از مرحله دریافت امتیاز ناشی از چاپ مطلب علمی- تحقیقاتی دانشجویانش در نشریه‌ای برون‌مرزی که نام مدرس را در بالای مطلب دارد و اخذ امتیازات مادی به روال موجود و آموخته‌شده در تماس و همکاری با دانشجو اهمال، عملا از پیگیری کار تا مرحله اعطای نمره دریغ و اغلب در این موقعیت متولیان دانشکده یا دانشگاه ناگهان نشریه‌ای را فاقد ارزش و اعتبار مطرح می‌کنند.
این روش و اعلام معتبر نبودن نشریات، تشخیص و اتخاذ تصمیماتی این‌گونه، بدون ارزیابی عواقب کار هرچند تا حدودی شاید از لحاظ ارزیابی‌های علمی و سطح نشریات که با اخذ وجه به چاپ مطلب اقدام می‌کند درست به نظر برسد اما پس از معرفی و توصیه استاد راهنما و تایید مکرر دانشکده و طی مراحل تحقیق، دانشجوی بی‌خبر از همه‌جا که کوشش خود را تا مرحله درج آن‌هم با هزار زحمت و هزینه به‌طور طبیعی به‌بار نشسته تصور و بعد از درج مقاله، خبر مستند یا نسخه‌ای از مطلب نشریافته را به دانشکده اعلام و خود را فارغ‌التحصیل می‌داند به هیچ‌وجه درست نبوده و عطف بماسبق شدن مطلقا موجه نیست؛ امری که با همکاری و راهنمایی همه متولیان آموزشی دانشکده صورت گرفته و جوانان‌مان در آن مسیر با اعتماد به سیستم وقت و بسیاری هزینه‌ها و انرژی خود را آن هم ماه‌ها مصروف داشته‌اند.
راهنمایی نه‌چندان مسوولانه و اندک کادر به اصطلاح علمی در این مقوله در این شرایط مشابه همه چیز مملکت دچار افت شده، آن هم به مراتب کمتر از در حد رفع تکلیف! که الی ماشاءالله با توسعه بی‌رویه دانشگاه آزاد با دریافت شهریه‌های کلان که نوعی مدرک‌گرایی بدون کیفیت را رایج کرده، مزید بر علت شده...و تعداد مدرسان و معلمان فاقد صلاحیت در این وادی رو به فزونی نهاده و رانت و ارتباط ملاک اصلی تعبیر شده است، چنانچه این تشریح را متولیان اغراق‌آمیز می‌دانند بر بی‌خبری از عواقب کار و عدم صلاحیت آنان می‌افزاید.


در ورود به متن یعنی تعمق در ادعاهای استاندارد بودن مکان‌ها، تجهیزات، چگونگی تبحر مدرسان، محتوای آموزش، تعداد دانشجو و... به نظر نگارنده که از دهه 40 تاکنون در این زمینه مشاهدات و مطالعاتی نسبتا مفصل دارد، منجر به ارائه گزارشات بسیاری شده که می‌توان در فرصت دیگری به آن پرداخت.
* دبیر کانون علوم اداری ایران
Z.Mesbah1944i@gmail.com