طعم تلخ «آشتی» برای یاران حبیب‌ا... صلح جو!

آرمان - مطهره شفیعی: «آشتی ملی»؛ برای آنها این دو کلمه شیرین و حتی گس هم نیست، بلکه تلخ تلخ تلخ است. برای چه آشتی ملی سدی در برابر کسب منافع آنها باشد و اصلا چرا باید باتحقق آشتی ملی آن منافعی را که از تخریب رقیب به‌دست می‌آورند، از دست بدهند. پس وقتی عقلای دو جناح بر لزوم «آشتی ملی» تاکید می‌کنند و آماده فراهم‌سازی زمینه‌های تحقق آن هستند، طبیعی است که برخی به انتقاد از این پروژه مشترک بپردازند و آن را برنتابند، اما موضوع زمانی چهره دیگری به خود می‌گیرد که دبیر کل یک حزب باسابقه و باتجربه، آشتی ملی را «آب در‌هاون کوبیدن» بخواند؛ حزبی که زمانی حبیب‌ا... عسگر اولادی برای وفاق سیاسی همه جریانات در آن تلاش می‌کرد، اما نبی‌حبیبی دبیر کل موتلفه روز گذشته تلاش‌ها در مسیر آشتی ملی را زیر سوال برد و به صراحت عنوان کرد:«اگر کسی با نظام و مردم قهر است بیاید آشتی کند. نیازی به همایش نیست.» البته مشخص نشد که آیا او دستگاه قهرشناسی دارد که اذعان می‌کند با افراد قهر نکرده نمی‌توان آشتی کرد. آگاهان بر این موضوع تاکید دارند که چند صباحی است قهر در اردوگاه اصولگرایی بیش از سایر گروه‌ها رواج دارد و حتی آنها نیازمند آشتی درون گروهی هستند تا آشتی ملی! نبی‌حبیبی به خوبی به این موضوع اشاره کرد که یک جریان به دنبال آشتی ملی است که منظورش هم جریان اصلاحات بود. بدون شک آشتی ملی پروژه‌ای در جهت تحقق منافع و مصالح ملی است. بنابراین نبی‌حبیبی به صراحت اعلام کرد که جریان اصلاحات درصدد تحقق این دو هدف ناب است و انتقاد از آن و تلاش در راستای تحقق آشتی ملی را «آب در‌هاون کوبیدن» خواندن موید این امر است که جریان اصولگرا، حتی با سابقه ترین حزب آن علاقه‌ای به تحقق این امر ندارد.
سنگ‌اندازی آقای دبیرکل
دبیرکل حزب موتلفه تاکید دارد که «آشتی ملی در برابر قهر ملی است» و این سوال را می‌پرسد که «این قهر کی صورت گرفت؟» پس برای پاسخ به آن به عقب باز می‌گردد و می‌گوید: «در انتخابات سال ۸۸ عده‌ای با صندوق‌های رای قهر کردند و رای مردم را به رسمیت نشناختند.» و سپس برای پخته‌تر کردن ادعای خود اتهاماتی را هم بیان می‌کند و می‌گوید:«آن‌ها به کمک سرویس‌های امنیتی و ارتش رسانه‌ای غرب ۸ ماه مملکت را به آشوب کشاندند و تا سرحد محاربه با مردم و نظام پیش رفتند. حال می‌خواهند آشتی کنند.» وقتی که تصور می‌کند توانسته افکار عمومی را اقناع کند، بار دیگر می‌پرسد:‌«اما باید از آنها پرسید با چه کسی می‌خواهید آشتی کنید؟ با مردم و نظام؟ این عده نه تنها لحن آشتی ندارند، بلکه هنوز خود را طلبکار می‌دانند.» نبی حبیبی از هر راهی می‌خواهد در مسیر تلاش برای آشتی ملی سنگ‌اندازی کند، چرا که مدعی می‌شود: «آنچه تحت عنوان آشتی ملی مطرح می‌شود، این است که چهره یک «فتنه‌گر» و «محارب» را تبدیل به یک «مصلح طلبکار» کنند. این آب در‌هاون کوبیدن است.» او به نحوی سخن می‌گوید که گویی از پیمودن مسیر آشتی ملی خسته شده است و استراحتی به خود می‌دهد. او می‌گوید: «اگر کسی با نظام و مردم قهر است، بیاید آشتی کند. نیازی به همایش نیست.» و جالب آنجاست او که تلاش برای تحقق آشتی ملی را امری بی‌نتیجه خوانده بود، حالا برای آن شرط هم تعیین می‌کند و تصریح دارد:«باید از مردم و نظام عذرخواهی کنند و بگویند بر اساس چه منطق سیاسی با مردم و رای مردم قهر کرده‌اند. همچنین بگویند به چه دلیل بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا از آنها حمایت می‌کنند و چرا پروژه آشتی ملی را از بی‌بی‌سی کلید می‌زنند. این کلید، آن قفل قهر ملی را باز نمی‌کند.» البته یک طرفه به قاضی رفته است و توجه نکرد اگر قرار بر آشتی ملی است، اصولگرایان هم باید پذیرای اشتباهات خود باشند.
راه جدای موتلفه از سایر اصولگرایان


شاید کلید تلاش برای عدم تحقق آشتی ملی از سوی موتلفه را باید به شرایطی نسبت داد که اکنون در این حزب حاکم است. در حالی که احزاب اعتدالی این جریان قائل به اجماع بر سر یک کاندیدا در انتخابات ۹۶ هستند، موتلفه بدون توجه به این موضوع بر معرفی کاندیدای اختصاصی تاکید دارد، چنان‌که دیروز اسدا... بادامچیان تاکید کرد‌:«انتخاب میرسلیم به عنوان کاندیدای موتلفه قطعی است» و باز هم گفت:«موتلفه برای انتخابات ریاست‌جمهوری، هم نامزد دارد و هم ذخیره که اگر مساله‌ای به وجود آمد، ما ذخیره فردی خود را داشته باشیم.» این رفتارهای انحصارطلبانه پیش از این از سوی جبهه پایداری مشاهده می‌شد، اما اکنون که این جبهه سکوت کرده است، موتلفه این مسیر را طی می‌کند که شائبه همسو بودن موتلفه با جبهه پایداری را ایجاد کرده است، اما بادامچیان دیروز این موضوع را رد کرد و گفت:‌ «موتلفه مذاکره‌ای با جبهه پایداری نداشته است.» بنابراین اکنون با تکروی موتلفه در جریان فعالیت‌های انتخاباتی، آشتی درون گروهی اصولگرایان مهم‌تر از آشتی ملی به نظر می‌رسد!