كشور ما بن‌بست ندارد، اگر تدبير كنيم

هيچ نظام سياسي و حكومتي را نمي‌توان يافت كه دچار تعارضات و مشكلات و پيچ و خم‌هاي گوناگون نشده باشد و بعضا تا مرز بن‌بست پيش نرفته باشد. مهم آن است كه يك نظام چابك و آينده‌دار بتواند از اين تعارضات عبور كند و حتي قادر به بن‌بست‌شكني هم باشد. هر نظامي چنانچه ضمن حفظ اصول و آرمان‌هاي خود بتواند مانع از به وجود آمدن مشكلات لاينحل شود يا مشكلات سخت و پيچيده را با سرپنجه تدبير خود حل كند و هزينه‌هاي سنگيني متوجه كشور و مردم نكند، يك نظام موفق و با آينده است. ما مي‌توانيم قويا اين ادعا را مطرح كنيم كه با توجه به جميع ظرفيت‌هاي جمهوري اسلامي، نظام ما داراي مشكلات لاينحل خصوصا از حيث سياسي نيست و توان آن را دارد كه بدون هزينه‌هاي سنگين از گردنه‌هاي سخت و ناهموار به سلامت عبور كند. مسلما چنين عبوري مستلزم به‌كار بستن حداكثر ظرفيت‌ها، خردها، تحمل‌ها و تعهد‌هاست. ما با داشتن قانون اساسي مترقي كه در آن ولايت فقيه تعبيه شده است با ساختاري دموكراتيك كه در آن انتخابات تعيين‌كننده و مشكل گشاست با حضور شخصيت‌هاي متنفذ و متعهد و مردمي آگاه و صبور و مشاركت جو دچار بن‌بست نبوده و نخواهيم بود. كاملا روشن است كه با همه اين احوال اگر در تشخيص مشكلات و موانع پيش رو دقت نكنيم و از عقول جامعه استفاده ننماييم گاهي مساله‌اي قابل حل چنان حاد مي‌شود و گره مي‌خورد كه با دندان هم قابل باز كردن نخواهد بود. داشتن ابزار حل مشكلات بزرگ و پيچيده تنها يك ظرفيت است، در كنار آن اگر تشخيص‌ها به موقع صورت نگيرد و به‌كار بسته نشود عنصر مهم و تعيين‌كننده زمان از دست مي‌رود و افسوس و حسرت را متوجه‌مان مي‌سازد كه چرا با وجود داشتن امكانات و ظرفيت‌هاي لازم دست به‌كار نشده‌ايم و به حل مشكل نپرداخته‌ايم؟ موضوع پرونده هسته‌اي ايران از آن موارد بود كه رفته رفته به نقطه‌اي بغرنج و گاهي بحراني نزديك مي‌شد و مي‌رفت تا اقتصاد كشور را با مشكلات جدي و حتي قفل شدن مواجه كند. با تدبيري كه از سوي مجموعه نظام صورت گرفت، تحريم‌هاي ظالمانه شكسته شد و اقتصاد كشور به ريل اصلي و طبيعي خود بازگشت و طمع دشمناني چون رژيم اسراييل براي ايجاد بن‌بست در برابر ايران به خيالي خام بدل شد. اين تنها يك نمونه از به‌كار‌گيري عقل و تدبير در كار‌ها و خصوصا مواجهه با مشكلات بزرگ بود. ما در ديگر زمينه‌ها كه با پيچيدگي‌ها و معضلات سخت روبه‌رو هستيم، مي‌توانيم از ظرفيت‌هاي عظيم جامعه و ساختار سياسي كشور استفاده كنيم و
 از ادامه تعليق مسائل و خداي ناكرده حاد شدن آنها جلوگيري به‌عمل آوريم. مشكلاتي كه از حوادث سال 88 باقي مانده‌اند، مي‌تواند با سرپنجه تدبير بزرگان نظام حل شوند و نظام پوياي ما سبكبار و با انرژي جديد راه خود را با قدرت و تدبر بيشتر ادامه دهد. ما در بعد اقتصادي هنوز دچار مشكلات فراوان و بزرگي هستيم كه اقشار ضعيف جامعه را زير فشار سنگين خود قرار داده است.
اگر دغدغه‌هاي سياسي كنوني برطرف شوند و همه امكانات و توان كشور روي اقتصاد و معيشت مردم متمركز شود، امكان موفقيت بسيار بيشتر خواهد شد و خطرات احتمالي از اين سو برطرف مي‌شوند. بگذار تعارف را كنار بگذاريم و بگوييم كه در بسياري از مسائل همه‌چيز را به دقيقه 90 وا مي‌نهيم و چه بسيار كه ثانيه‌ها مهم و سرنوشت‌ساز شده‌اند و گاهي زمان ازدست رفته است و فقط حسرتش براي‌مان باقي مانده است.
جامعه‌اي كه اين همه ظرفيت خرد و تعقل و تدبير و تعهد و آينده‌انديشي دارد و مردمش اينچنين در صحنه حاضرند و آگاهي به خرج مي‌دهند و پيگير امور هستند و بزرگواري‌ها را از غير آن تشخيص مي‌دهند، شايسته نيست كه در زاويه‌اي گرفتار آيند و امور را به حوادث و پيشامدها بسپارند. اين افراطيون هستند كه ناگفته تمايل دارند جامعه همواره آبستن بحران باشد و تشنج‌ها با داغ و درفش آنان از سر عبور
داده شوند.
برخلاف آنها عموم مردم و اكثريت قاطع نخبگان و علما و سياسيون و چهره‌ها و دانشمندان خواستار آرامش و تعادل و وزانت و حلم و گذشت و مدارا خصوصا در ميان دلسوزان كشور با همه اختلاف نظرهايي كه دارند، هستند.