روزنامه خراسان
1396/06/05
همکلام با مریم امیرجلالی بازیگر سریال های طنز / جلوی دوربین بازی نکردم زندگی کردم...
«مریم امیرجلالی» برای مخاطبان تلویزیون و سینما به ویژه طرفداران پرو پاقرص سریالهای طنز، چهرهای نامآشناست، بیشتر بابت بازیهای متفاوتش در نقش مادری که اطرافیان خونش را به جوش میآورند تا داد از نهادش بلند شود. همین نگاه خلاقانه او به شخصیت یک مادر، کلیشهها را شکسته و کاراکترهایی که او در آنها ایفای نقش کرده را برای مخاطب ملموستر کرده است. او حالا در خاطر مخاطبانش با آثاری چون «خانه به دوش»، «هتل»، «ترش و شیرین»، «متهم گریخت» و... ماندگار شده است. این هنرمند در روزهای اخیر برای حضور در یک برنامه خیریه سفری به مشهد داشته است که همین، بهانه را برای یک گفت وگوی کوتاه فراهم میکند: با نقشهایم زندگی میکنم تا مخاطب همزادپنداری کند به روایت سجلیاش، 70سال دارد اما پُرشور و بانشاط، از حرفهای میگوید که 24سال پیش به آن وارد شده است. امیرجلالی توضیح میدهد: آشناییام با مینا جعفرزاده (بازیگر) بهانه ورودم به عرصه بازیگری شد. اولین تجربه کاریام در عالم بازیگری با بهمن زرین پور و در اثری با عنوان «زیر گنبد کبود» رقم خورد. وی ادامه میدهد: قبل از تجربه حرفه بازیگری، در عرصه موسیقی فعالیت داشتم و عمده تمرکزم بر این هنر بود. بازیهای او با وجود ورود دیرهنگامش به این عرصه، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. خودش درباره نحوه ارتباطگیری با نقشهایش میگوید: زمانی که فیلم نامه را میخوانی، خودت را در جای و جایگاه آن شخصیت میبینی پس باید این قرابت با نقش را در عمل هم پیاده کنی و اگر خروجی کار خوب باشد، نتیجهاش ایجاد نوعی همزادپنداری در مخاطب خواهد بود. وی تاکید میکند: همیشه سعی کرده ام جلوی دوربین زندگی کنم، یعنی فقط بازی نباشد. حضورم در این عرصه بدون درسگیری از استاد و کلاس بازیگری بوده است. باور دارم که در این مسیر خدا کمکم کرده است و اگر به زعم دوستان و مخاطبان توفیقی داشتهام، مرهون الطاف پروردگارم هستم. دیالوگهای بداههای که به دل مردم مینشیند عمده کاراکترهای طنزی که امیرجلالی در آنها به ایفای نقش پرداخته، دیالوگهای بامزهای داشتهاند و مخاطب را خنداندهاند. او برایمان میگوید بخشی از این دیالوگهایش را بداهه بیان میکند و میافزاید: صرفا طبق فیلم نامه صحبت نمیکنم چون برایم یک حالت مصنوعی دارد، گاهی دیالوگهای بداهه را هم چاشنی صحبتهایم میکنم. البته تاکید میکنم فیلم نامه را میخوانم و به نویسندگان احترام میگذارم و در نهایت همان ماجرا را جلوی دوربین میبرم و بعضا به صورت بداهه زندگی میکنم. در سریال «خانه به دوش» بسیاری از دیالوگها یم مال خودم بود و ربطی به فیلم نامه نداشت و همین طبیعی بودن صحبتها ست که به دل مردم مینشیند. زمانی مخاطب با بازی ما ارتباط برقرار میکند که حرکتها و کلماتمان برایش ملموس باشد. عادت ندارم جلوی دوربین ادا درآورم تا از مردم در اصطلاح، «خنده» بگیرم. پیشی گرفتن روابط بر ضوابط و دلزدگی بازیگران این هنرمند، این روزها کمکارتر شده و در مقایسه با سالهای گذشته، کمتر مقابل دوربین قرار میگیرد. خودش درباره دلایل آن بیان میکند: بازیگر طنز کم داریم اما با این وجود، بعضی خط و ربطها نمیگذارد کسانی که با جان و دل کار میکنند در این عرصه باقی بمانند و ناگزیر از صحنه بیرون میروند. متاسفانه در حوزه تولیدات فیلم و سریال، به جای ضابطه، رابطه حکمفرماست. من هم احساس میکنم دیگر هیچ تمایلی برای کار کردن ندارم، به دلیل این که فیلم نامهها مانند سابق نیست و برای هنر، ضوابط و اقتضائات وابسته به آن، ارزشی قائل نمیشوند بلکه برای بعضی صرفا این مهم است که مثلا فلانی با چه کسی آشناست. در مجموع این رویکردها باعث شده تا فضای امروز سینما و تلویزیون صرفا برای گروه خاصی مطلوب باشد. وی تاکید میکند: آنهایی که در این حوزه دستی بر آتش دارند، باید با چشم باز و آگاهانه به فیلمنامه و روند انتخاب بازیگران بنگرند. مسئولان صدا و سیما باید پاسخگوی شرایط موجود باشند. به راستی چرا هر شبکه تلویزیون را که انتخاب میکنید، با آدمهای ثابتی روبه رو میشوید که مدام در آثار مختلف تکرار میشوند؟! نقشهای جدی را به کاراکترهای طنز ترجیح میدهم مریم امیرجلالی به همان اندازه که در کارهای طنز موفق بوده، در آثار جدی نظیر «زیر هشت»، «تاوان» و... نیز خوش درخشیده است. او میگوید: از قضا علاقهام به بازی در نقشهای جدی بیشتر از طنز است اما پیشنهاد در این زمینه کمتر بوده است. وی ماجرای بازی در یکی از همین نقشهای جدی را چنین روایت میکند: در سریال «داستان یک شهر» مقابل دوربین اصغر فرهادی بازی میکردم. به اقتضای متن باید در صحنه دادگاه میگریستم. ضبط این سکانس که تمام شد، آقای فرهادی با تعجب به من گفت: من تعجب میکنم این همه اشک را از کجا آوردی؟ جواب دادم: الان من دیگر مریم امیرجلالی نیستم، بلکه زنی هستم که بچه اش را سر راه گذاشته و حالا پشیمان است. وی نقدی هم دارد بر محتوای فیلمنامههای طنز و میگوید: پیشتر تولیدات این بخش قویتر بودند. مصداقش بعضی از همان سریالهای طنزی است که چندین سال پیش بازی کردم و حالا مکرر بازپخش میشوند. از «خانه به دوش» و «ترش و شیرین» بگیرید تا «متهم گریخت». آثاری که اکنون در این حوزه ساخته میشوند، بعضا در محتوا به ضعف جدی دچارند و با ضرب و زور میخواهند از مردم «خنده» بگیرند. طناب بازی جلوی دوربین این بازیگر خوش ذوق، به بعضی از دشواریهای حرفهاش نیز اشاره میکند و میگوید: یکی از کارهای اخیرم، صحنهای داشت که در آن من به طناببازی مشغول بودم. حین ضبط کار، مچ پایم چرخید و آسیب دید. خلاصه حتی الان هم دردش با من است. البته من به دلیل علاقهام به این حرفه، همه دشواریهای آن را به جان میخرم و حتی اگر برای ضبط کار ناگزیر باشم، ساعت پنج صبح سر صحنه حاضر میشوم. وی بهترین اتفاق را نیز ابراز رضایت مردم از کارهایی میداند که او در آنها بازی کرده است. مردم فکر میکنند من مثل نقشهایم عصبی هستم امیرجلالی معمولا در سریالها یش نقش مادری را ایفا میکند که زود از کوره در میرود و داد و بیداد میکند. او چنان این ویژگی را در کاراکترهایش به خوبی پیاده کرده که مخاطبان حتی در فضای بیرون هم، چنین برداشتی از شخصیت وی دارند. خودش در این باره میگوید: مردم فکر میکنند من مانند نقشهایی که ایفا میکنم یک آدم عصبی ام و تمام مدت در حال جیغ زدن هستم، در حالی که این طور نیست. گاهی مردم به من میگویند خانم امیر جلالی ما از شما میترسیم و وقتی که دلیل اش را میپرسم میگویند الان است که سر ما جیغ بزنی. وی ادامه میدهد: هیچ وقت نخواستم نقش یک زن عصبی به من داده شود. وقتی در سریال «خانه به دوش» بازی میکردم، تلاش کردم نقشم را طبیعی جلوه دهم، پس بعضی رفتارها را چاشنی بازیام کردم اما بعد از آن هر نقشی به من دادند، متاسفانه دارای همین زمینه بود، یعنی زنی که باید سر شوهرش داد میزد و این مشخصه، ناخواسته در ذهنیت جامعه ماندگار شد. آرزویی برای عرصه فیلمسازی و سریالسازی وی یک آرزوی مهم هم برای بخش تولید سینما و تلویزیون ایران دارد و میگوید: امیدوارم فعالان و تصمیمگیران این حوزه با وجدان کار کنند و حامی هم باشند. اکنون فضای تلویزیون و سینمای ما نیازمند آثار قوی است تا مردم پای آثار بیمحتوا ننشینند. از مریم امیرجلالی درباره کارهایی میپرسیم که در دست انجام دارد، وی در پاسخ بیان میکند: به مثابه بسیاری از همکارانم که درخواست کار نداشته اند، من نیز پیشنهاد خوبی برای بازی دریافت نکردهام. چند کار سینمایی داشتهام که حتی آنها هم اکران نشده است. متاسفانه انگار در سینما هم باند بازی و پارتی بازی است وگرنه چطور میشود فیلمی که مجوز دارد، اکران نشود؟ او ابراز امیدواری میکند فضای سینما و تلویزیون، به همت هنرمندان و فعالان این عرصه، اصلاح شود و شرایط بهتری را تجربه کند.
سایر اخبار این روزنامه
تلعفر آزاد شد
همکلام با مریم امیرجلالی بازیگر سریال های طنز / جلوی دوربین بازی نکردم زندگی کردم...
نوشتاری از استاد عبدا... شهبازی درباره پیامدهای توطئه انگلیسی قتل تزار
آشنایی با 4 مهارت آینده دار، پای اینترنت
نگاهی به افسانه ها ی ایرانی از ققنوس و هما تا شیردال و اژدها
به قلم منصور برزگر سرمربی اسبق تیم ملی کشتی آزاد ایران / حسن یزدانی، نابغه نوظهور کشتی ایران
3 چالش اساسی دولت در مواجهه با اقتصاد
اقتصاد اولویت واقعی کشور باشد
رئیس شورای رقابت صلاحیت رسیدگی به موضوع حذف آزمون وکالت را ندارد
3 چالش و 3 فرصت عرصه فرهنگ
شهردار شدن نجفی به اما و اگر خورد
کشتی آزاد روی پل
اولویت ها و برنامه های شهردار منتخب مشهد
دام مردان تبهکار در سایت دیوار