بانکداری ما شبیه هیچ جای دنیا نیست

غلامرضا کیامهر- به هیچ‌وجه تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌های بانک مرکزی شفافیت ندارد و هر تصمیمی را به صورت بخشنامه ابلاغ می‌کنند و دلیل تصمیم خود را توضیح نمی‌دهند. این رفتار بانک مرکزی نشان از آن دارد که گویا خبر ندارند در عصر شبکه‌های اجتماعی هستیم و اخبار به سرعت در جامعه گسترش پیدا می‌کند. در پی انتشار این اخبار با پرسشگری مردم مواجه‌ایم که چرا نرخ سود بانکی باید ناگهان به 10 تا 15 درصد کاهش پیدا کند؟ این نکته بسیار مهم و قابل توجه است که وقتی متولی سیاست‌های پولی و بانکی تصمیم به انجام کاری می‌گیرد، نمی‌تواند زیر سیطره قدرت خاص خود این کارها را انجام دهد.
این سرمایه متعلق به چندین میلیون ایرانی است که موجودی نقدینگی و پس‌انداز خود را در بانک‌ها به امانت گذاشته‌اند، اما این جمعیت گویا هیچ اهمیتی برای بانک مرکزی ندارد.
از سویی دیگر بانک مرکزی اگر این امکان را داشته باشد که به بانک‌های دولتی دستور دهد، نمی‌تواند برای همه بانک‌ها به طور یکپارچه ضرب‌الاجل تعیین کند، لااقل اگر چنین ضرب‌الاجلی را هم تعیین کرد باید در رسانه‌ها دلایل عملکرد خود را توضیح دهد. چنین برخورد آمرانه شایسته نظام بانکداری کشور نیست. به هر روی نظام بانکداری کشور متعلق به همه مردم است و یک طرفه نمی‌توان تصمیم‌گیری کرد. از همین رو عدم شفافیت سیاست‌ها و مشخص نبودن دلایل عملکرد بانک مرکزی بسیار نگران‌کننده است.
بانک مرکزی در راستای توضیح عملکرد خود ممکن است پایین آمدن نرخ تورم و تک‌رقمی شدن آن را یکی از دلایل پایین آوردن نرخ سود بانکی بداند. اما آیا بانک مرکزی فراموش کرده است که چنین رفتار اقتصادی مربوط به اقتصاد آزاد است و نه سیستم اقتصادی کشور ما که 80 درصد از تصدی امور اقتصادی کشور برعهده دستگاه‌های دولتی و شرکت‌های خصولتی است.


بانک مرکزی باید به این باور برسد که هرگاه بخش‌خصوصی توانست به طور جدی وارد اقتصاد کشور شود و رفتار اقتصادی شبیه به رفتار اقتصاد آزاد شد، چنین تصمیماتی قابلیت اجرا دارد. به قول مظفرالدین شاه در پاسخ به خواسته کمال‌الملک برای تحصیل بیشتر نقاشی، بالاخره ما همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید. این موضوع حکایت روند اقتصادی و تصمیمات این روزهای بانک مرکزی است. نمی‌شود که فقط نرخ سود بانکی به اقتصاد آزاد شبیه باشد.
بانک مرکزی اعلام کرده که تصمیم بر آن است که بانک‌ها با نرخ سود بانکی پایین تسهیلات ارائه دهند و از همین رو نرخ سود بانکی هم کاهش پیدا کرده است. اما با توجه به این نکته که هیچ عاقلی با تسهیلات ارزان‌قیمت مخالف نیست، نباید فراموش کنیم که با توجه به شرایط رکود در کشور به هیچ عنوان بانک‌ها قادر به انجام چنین کاری نیستند. این نکته شایان توجه است که بانک‌ها 100هزار میلیارد تومان تسهیلات بلاوصول از دولت و منابع دیگر دارند.
همچنین بانک مرکزی نرخ تورم هشت درصدی را دلیلی بر کاهش نرخ سود بانکی دانسته است. اما این تورم هشت درصدی حاصل محاسبه 300 قلم کالای مختلف و کسب معدل تورم آنها در شرایطی است که هیچ‌یک از این کالاها در سبد کالای اساسی مصرف‌کنندگان قرار ندارند. تاکید می‌کنم این نرخ تورم برای واقعیت زندگی مردم قابل پذیرش نیست. در کنار آن باید نرخ تورم از کالا‌ها و خدمات اساسی از قبیل مواد غذایی، خوراک، حمل‌ونقل، درمان و پوشاک و ... نیز محاسبه شود. حاصل این محاسبه بی‌شک از 20 درصد هم بیشتر خواهد بود.
از همین رو با توجه به وضعیت معیشت زندگی مردم متوجه خواهید شد تصمیم‌گیری بانک مرکزی تا چه حد به معیشت مردم لطمه می‌زند. تصور کنید خانواده چهارنفره‌ای را که براساس آمار اعلام شده از سوی سازمان آمار کشور درآمد 5/3 میلیون تومانی به‌عنوان خط فقر آن تعیین شده است. خانواده‌هایی از این دست پس‌انداز 10 تا 50 میلیون تومانی خود را در بانک سپرده کرده‌اند تا کمکی به معیشت زندگی‌شان باشد. این پس‌انداز به دلیل ناکافی بودن حقوق ماهانه است. قطع شدن سود حاصل از آن بی‌شک معیشت این خانواده‌ها را دچار مشکل خواهد کرد.
نکته قابل تامل این است که منهای سهامداران کلان بانک‌ها، 80 درصد از سپرده‌های بانکی را سپرده‌های خرد یعنی همان سپرده‌های 10 میلیون تومانی تا نهایت 100 میلیون تومانی تشکیل داده است. حال بانک مرکزی اعلام کرده که سود بانکی را کاهش داده تا از انجماد سرمایه در بانک‌ها جلوگیری کند و سرمایه‌ها از بانک خارج شوند.
این در حالی است که این واقعیت روشن است که با سرمایه‌های کوچک زیر 100 میلیون تومان هیچ کار تولیدی جدی نمی‌توان راه‌اندازی کرد و بی‌شک این سرمایه‌ها به سمت بازار طلا، سکه، ارز و دلالی خواهد رفت. همین موضوع موجب می‌شود بازار دچار مشکل شود. همان‌طور که شاهدیم از زمانی که این ضرب‌الاجل تعیین شد نرخ ارز افزایش پیدا کرد. حال این سوال مطرح است که چرا باید نرخ ارز بالا برود در شرایطی که سعی بانک مرکزی در این است که نرخ سود بانک‌ها را کاهش دهد؟
همچنین این نکته را فراموش نکنید که ارز در زندگی همه مردم نقش دارد. تا جایی که سال‌هاست این ضرب‌المثل را می‌شنویم که ما به ریال کسب درآمد می‌کنیم و به دلار هزینه می‌کنیم. بنابراین شیوه بانک مرکزی هیچ ثمری ندارد و حتی موجب متزلزل شدن اعتماد عمومی نیز خواهد شد.
در کشورهای توسعه‌یافته معاملات بازار سرمایه کارآفرینی می‌کند، این در حالی است که بازار سرمایه در کشور ما به واقع فلج است. از سویی دیگر تمام سرمایه در گردش کشور ما در دست بانک است و با ضعیف شدن سرمایه بانک‌ها، بنگاه‌های کوچکی که از سوی بانک‌ها تغذیه می‌شدند نیز تضعیف شده و بسیاری از این بنگاه‌های مالی بیکار خواهند شد. در نتیجه با سیل دوباره‌ای از بیکاران مواجه می‌شویم. تصمیم‌گیران بانک مرکزی در ساختمان شیشه‌ای نشسته‌اند و از واقعیتی که در جامعه می‌گذرد، بی‌خبرند.
در کشورهای اروپایی و آمریکایی نرخ سود بانکی بسیار پایین است. در ژاپن حتی نرخ سود و تسهیلات صفر درصد است. دلیل پایین بودن نرخ تسهیلات و سود بانکی در این کشورها به دلیل پایین بودن تورم حتی تا نیم درصد و دو درصد است. این در حالی است که نرخ تورم واقعی کشور حتی به 20درصد هم می‌رسد.
روی صحبت من با اقتصاددانان بزرگ کشور و مشاوران اقتصادی است. باید واقع‌بینانه و براساس آنچه در کشور می‌گذرد تصمیم گرفته شود، نه براساس مدل‌هایی بی‌شباهت به اقتصاد کشورمان.
از سویی دیگر این موضوع که مدیران بانکی هیچ اختیاری در تصمیم‌گیری‌های خود ندارند به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. در شرایط کنونی دیگر چه نیازی به چندین بانک مختلف و از سویی بانک‌های دولتی و خصوصی است. در شرایطی که تصمیم نهایی یک کلام از سوی بانک مرکزی است، بهتر آن است که همه بانک‌ها ادغام شوند و یک بانک با نام بانک خصوصی و یک بانک نیز با نام بانک دولتی مشغول به کار باشد.
رویه‌ای که بانک مرکزی پیش گرفته، نه‌تنها برای اقتصاد کشور خطرآفرین است بلکه هرگونه خلاقیت و نوآوری را از بانکداری کشور سلب می‌کند. به واقع بانکداری ما شبیه هیچ جای دنیا نیست.
Kiamehr_gh@yahoo.com