ابراهيم در وطن آرام گرفت

گروه سياست: ابراهیم یزدی سرانجام پس از 50 روز دوری به ایران بازگشت و با بدرقه دوستدارانش و همه آنهایی که او را می‌ستودند، در قطعه دو بهشت‌زهرا (س) آرمید. ساعت 10 صبح 9 شهریور بود که تابوت او همراه با سیل جمعیتی که بعضا با عکس‌هایی از دکتر علی شریعتی و مهندس مهدی بازرگان برای بدرقه‌اش آمده بودند، به حسینیه ارشاد رسید. «نهضت ادامه دارد»، «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، یزدی آزادی‌خواه پیش خداست امروز»، «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، محمد مصدق صاحب‌عزاست امروز» و «یزدی، بازرگان، نهضت ادامه دارد» شعارهایی بود که در بزرگداشت یزدی فضای حسینیه ارشاد را پر کرده بود. صاحبان مراسم نامداران نهضت آزادی مانند محمد توسلی، حسین شاه‌حسینی و هاشم صباغیان بودند که دست‌ در دست هم پشت تابوت یزدی می‌گریستند. شعار‌های مردمی که فریاد می‌زدند نهضت ادامه دارد، خاطرات قریب به شش دهه مبارزه را برای آنها تازه می‌کرد و جان دوباره می‌بخشید. جمعیت که آماده اقامه نماز شد، سيدمحمود دعایی بر پیکر او نماز خواند و همه مقدمات برای انتقال یزدی به بهشت‌زهرا (س) فراهم شد. در جای خالی غایبان مراسم از دولتمردان گرفته تا چهره‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو بهارستان که بعضا به شاگردی یزدی در عالم سیاست معترف بوده و هستند، حضور ژنرال‌های اصلاح‌طلب مانند عبدالله نوری، محمد‌رضا خاتمی و محسن میردامادی لابه‌لای مراسم تشییع یزدی خود‌نمایی می‌کرد. محمدعلی ابطحی، ابراهیم اصغرزاده، محمد ملکی، لطف‌الله میثمی، مرتضی الویری، فیض‌الله عرب‌سرخی، ابوالفضل بازرگان، سیدمصطفی تاج‌زاده، ابوالفضل قدیانی، حمیدرضا جلایی‌پور، آذر منصوری، احمد زیدآبادی، محسن آرمین، محمد سلامتی، حبیب‌الله پیمان، محسن امین‎زاده و... دیگر چهره‌های شناخته‌شده‌ بودند. نماز میت که خوانده شد، رنگ‌وبوی بدرقه یزدی کمی سیاسی‌تر شد. تابوت یزدی صد متری روی دستان مردم تشییع و سپس برای خاکسپاری به بهشت زهرا منتقل شد. او در آرامگاه شماره دو ردیف هفت قطعه دو بهشت‌زهرا (س) برای همیشه آرمید. 
چرایی اقامت یزدی در  ازمیر
حک‌شدن نام ازمیر بر تابوت حامل ابراهیم یزدی، چهره‌ای که وطن‌پرستی‌اش شهره دوستداران و مخالفانش بود، این سؤال را پیش می‌آورد که چرا او در‌ ترکیه به سر می‌برد، به گفته محمد توسلی، همسر خواهر ابراهیم یزدی و دبیر کمیته سیاسی نهضت آزادی، چند سالی می‌شد که مرحوم یزدی درگیر بیماری سرطان شده بود و می‌دانست فرصت زیادی برای زندگی ندارد؛ به‌همین‌دلیل هم از ١٥ تیر امسال برای پیگیری درمان و دیدار خانواده به ترکیه رفته بود و در منزل یکی از دختران‌شان در ازمیر ترکیه اقامت داشت. آن‌طور که توسلی به «شرق» گفته مرحوم از این سفر دو هدف داشت؛ یکی تحت‌نظر‌بودن از سوی پزشکی بود که او را پیش‌تر در ترکیه جراحی کرده بود، دلیل دوم هم دیدار با فرزندان و نوه‌های‌شان بود. بیماری یزدی رو به وخامت بود تا اینکه سرانجام غروب یکشنبه، پنجم شهریور در بیمارستانی در ازمیر ترکیه درگذشت، از همان ساعت اولیه انتشار خبر فوت او شبکه‌های مجازی از سوی دوستدارانش غرق شد و همه از بزرگی و سیاست‌‌مداری او نوشتند.  آفتاب ششم شهریور که طلوع کرد، سیل پیام‌های تسلیت چهره‌های سیاسی و اجرائی برای بزرگداشت ابراهیم یزدی روانه فضای رسانه‌ای شد.
از رئیس‌جمهور گرفته تا اسحاق جهانگیری، معاون‌اولش، دست به قلم بردند و در سوگ او نوشتند. حسن روحانی در پیام تسلیتش آورده بود که در سال‌های سیاه استعمار خارجی و استبداد ستم‌شاهی که تشکیل حکومت دینی و احیای کرامت انسانی آرزویی دست‌نیافتنی به نظر می‌رسید، دکتر یزدی جزء پیشگامان مبارزه در محافل دانشگاهی به شمار می‌آمد. او در ایام هجرت امام‌ راحل به فرانسه در کنار آن حضرت بود و بعد از پیروزی انقلاب نیز در دستگاه اجرائی و مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه کرد. در بهارستان هم چهره‌هایی مانند علی مطهری بودند که در پیام‌های تسلیت‌شان برای در‌گذشت شخصیتی مانند ابراهیم یزدی سوگواری کردند. محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید، در پیامی درگذشت ابراهیم یزدی را تسلیت گفت. او یزدی را سیاست‌مداری مؤمن و منصف دانست. با وجود این پیام‌ها، نه نماینده‌ای از سوی دولتمردان و نه مطهری و عارف در مراسم بدرقه یزدی حاضر نشدند. 
ابراهیم یزدی که بود؟ 


یزدی، چهره‌ای متعهد و پایبند به اصول و آرمان‌هایش بود. او شش‌ دهه از عمرش را وقف خدمت به مردم ایران کرد تا مبلغ و مروج گفتمانی باشد که بعد از شهریور ١٣٢٠ از سوی پیشگامان روشنفکری دینی شکل گرفته بود و چهره‌هایی مانند مهندس بازرگان و دکتر سحابی و آیت‌الله طالقانی پایه‌گذارانش بودند. او به شاگردی این مکتب درآمد و همه زندگی خود و حتی خانواده‌اش را برای بارورشدن آن به کار گرفت؛ به‌همین‌دلیل هم شخصیت او به یک الگوی چندوجهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بی‌بدیل تبدیل شد. او پس از تبعید امام به پاریس به مشاورت دانشجویی امام برگزیده شد و از همان‌جا هم معتمد و امین بنیان‌گذار جمهوری اسلامی شد؛ آن‌چنان که به عضویت شورای انقلاب درآمد و بعدها هم از سوی مهدی بازرگان در دولت موقت به وزارت امور خارجه رسید. 
او قریب به یک سال بعد در انتخابات مجلس اول نماینده تهران شد و پس از پایان دوران چهارساله نمایندگی‌اش در مجلس اول دیگر فرصت حضور در مجلس و سمت‌های اجرائی و دولتی را به دست نیاورد.