زبان‌مان الکن نیست؛ اعلام گزینه‌های استعفا

آفتاب یزد- گروه سیاسی: بامداد آدینه بود که فرزانگان این مرز و بوم، خانه و مامن خویش را به قصد حضور در یک گردهماییِ علمی – تفریحی ترک کردند. در میانه راه، در آن هنگام که خورشید از مطلع خود بیرون می‌آمد، برخی دخترکان خفته بودند و بعضی دیگر هم با آهنگ خنده‌ها‌ و نجواهایشان ظلمت شب را می‌شکستند و نوید سپیده را می‌دادند. اما به ناگاه خورشید سر نزده غروب کرد، خفتگان، تا ابد خفته ماندند و خنده‌ها‌ نیز به جیغ‌ها‌یی مالامال از وحشت تبدیل شدند. آن روز به نام نخبگانی در تاریخ این مرز و بوم ثبت شد که به مرگ تبعید شدند. اتوبوسی حامل 44تن از دختران مدارس فرزانگان استان هرمزگان
در جاده شهرستان داراب در مسیر شیراز واژگون شد که بر اثر این حادثه هفت دانش آموز، مربی این تیم و کمک راننده اتوبوس در گذشتند و در میان 34 زخمی به جای مانده از این حادثه چهار تن از دختران، قطع نخاع و برخی نیز قطع عضو شدند. بدین ترتیب در آدینه هفته‌ای که گذشت پدیده فرار مغزها اتفاق افتاد. گریزی نه به آن سوی مرزها برای پیشرفت، علم‌ورزی و گسترش دانش که پرکشیدن به سوی دنیایی دیگر که از سوی خداوند عالمیان وعده داده شده است. پس از وقوع این حادثه وحشتناک طبق عادتی رایج در ایران، مسئولان در کنار مردم ایستادند و در جایگاه شاکی، ضمن ابراز تاسف، به محکوم کردن عاملین این اتفاق پرداختند. در حالی که مشخص نیست دقیقا علت وقوع حادثه را در چه چیز جستجو می‌کردند و چه کسانی جز خود را به عنوان عاملین آن محکوم می‌نمودند. مسئولانی که در تمامی ادوار با پوشیدن لوای همراه و هم‌درد، قصور خود را پنهان کرده و به دنبال مقصر و عوامل حادثه آفرین گشته‌اند. به هرروی، از سحرگاه آدینه تا به هنگام نگارش این سطور، بسیاری از زنان و مردان دولت دوازدهم و سایر شخصیت‌های اجرایی و دولتی نظام به ابراز تاسف و بیان تسلیت به خانواده‌ها‌ی داغدیده پرداختند. در میان این پیام‌ها‌ی تسلیت و ابراز ناراحتی‌ها، حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی و رئیس مرکز بررسی‌ها‌ی استراتژیک ریاست جمهوری، روز گذشته در توییتی، آشکارا در جستجوی علت حادثه بود! او چنین نوشت که: «قطار تصادف کرد، پلاسکو سوخت و اتوبوس واژگون شد ؛ بیایید قبول کنیم که در اعمال استانداردهای ایمنی و وسایل نقلیه عمومی عقب هستیم» با تامل در این گزاره آشنا می‌توان فهرستی تهیه کرد از مسئولینی که موجب عقب ماندگی در «استانداردهای ایمنی و تجهیز وسایل نقلیه» در حادثه واژگونی اتوبوس شده اند و از آنها درخواست کرد تا با ترک مناصب خود و اعطای حکم استعفایشان، خود قصور انجام شده را پذیرا باشند و بدین وسیله به عذرخواهی از مردم ایران بپردازند.

استعفایم آرزوست....


واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دبیرستان‌های فرزانگان استان هرمزگان، عوامل متعددی دارد که اکنون جزءترین و خردترین آن مورد بررسی و محکومیت قرار گرفته است. راننده این اتوبوس روز وقوع حادثه بازداشت شد. درحالی که رئیس دادگستری شهرستان داراب از اعلام نظریه پزشکی قانونی در رابطه با تست الکل و مرفین راننده اتوبوس خبر داده و گفته است که طبق اعلام پزشکی قانونی، تست الکل و مرفین وی منفی بوده است. همچنین گزارش‌ها‌ حاکی از آن است که سرعت راننده مجاز بوده است. از همین روی باید علت را در عوامل دیگری جستجو کرد؛ همچون جاده خطرناک داراب – شیراز و حرکت اتوبوس در نیمه شب پنج‌شنبه. حال شایسته است همچون مسئولان سایر کشور‌ها‌، مقصرین حادثه واژگونی اتوبوس به استعفا رضایت دهند و با قدرت وداع گویند تا دیگر از وقوع چنین حوادثی جلوگیری شود و احساس مسئولیت مسئولان نیز برای مردم ملموس شود. کسانی که در رخ دادن این حادثه به ایفای نقش پرداخته اند عبارتند از:

وزیر راه: گاه نخستین و گاه دومین جاده‌های پر تلفات کشور، راه‌هایی نام می‌گیرند که به استان فارس می‌رسند و یا از آن عبور می‌کنند. به طوری که بومیان این استان معتقدند که این جاده‌ها‌ «تشنه خون هستند». تیرماه 1394 اتوبوس سربازان مرکز آموزش «5-0» کرمان در گذرگاه نی‌ریز متوقف شد. در این حادثه 19 نفر از سربازان جان باختند. در سال 95 استان‌ فارس با ۱۳۷۴ نفر، بیشترین تعداد کشته‌های ناشی از حوادث رانندگی را داشته ‌است. در همین تیرماه سال جاری سرهنگ احمدی رئیس پلیس راه‌های شمال فارس با اشاره به آغاز سفرهای تابستانی گفت که در کمتر از دو روز گذشته ۵۴ تصادف در جاده‌های فارس رخ داده که بر اثر آن چهار نفر کشته و ۷۳ نفر مجروح شدند. سرهنگ احمدی افزود: در این حوادث ۸۳ خودرو نیز خسارت دیدند.
این آمار برآمده از یک جستجوی ساده اینترنتی است. به وضوح می‌توان دریافت که راه‌ها‌ و جاده‌ها‌ی منتهی به استان فارس دچار مشکل هستند. از همین روی، مسئولی که در سمتش عنوان «راه» قید شده می‌بایست پاسخگو باشد که چرا تاکنون در پی اصلاح این مسیرها نبوده است. عباس آخوندی وزیری که برای دومین بار وزارت راه و شهرسازی را عهده‌دار شده است، باید در برابر افکار عمومی پاسخ دهد که چرا پس از گذشت چهار سال جاده‌ها‌ی استان فارس در گرفتن جان افراد رکورد زده است، حال آخوندی برای نشان دادن همدردی‌اش با مردم استعفا خواهد داد یا آنکه برای شانه خالی کردن از تقصیر، به ابراز تاسف می‌پردازد و توپ گناه را به سایرین پاس می‌دهد؟

وزیر آموزش و پرورش: بانی دانش آموزان هرمزگانی در سطح کلان، وزارت آموزش و پرورش بوده است. آقای وزیر باید توضیح دهد که چرا نیمه شب اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی به حرکت افتاد. آیا حامل این دختران؛ از لحاظ ایمنی حائز استانداردهای لازم بوده است که این دختران 14 تا 17 سال را سوار بر خود کرده و مسیری طولانی را پیموده است؟ درست است که مهر حکم وزارت محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش خشک نشده است و نمی‌توان از وزیری که عمر وزارتش به 14 روز نمی‌رسد انتظار اصلاح و بهبود ساختارها را داشت اما می‌توان این انتظار را با او در میان گذاشت که بخشی از مقصران این حادثه را که در زیر مجموعه حوزه عملکرد او فعالیت می‌کنند مجازات کند و به اصلاح آیین‌نامه‌های مرتبط با اردوهای دانش آموزی بپردازد و پیش از فرستادن دانش آموزان به کام مرگ، از تجهیز وسایل حمل و نقل و رعایت نکات ایمنی اطمینان حاصل کند. با این حال، بطحایی در همان وهله اول در محل حادثه حضور داشت و روز گذشته هم عنوان کرد که وزارتخانه‌اش مخارج درمان حادثه دیدگان را تامین خواهد کرد.

نمایندگان مردم: با وجود آنکه در دنیا استعفای نمایندگان مجالس به علت قصور در انجام فعالیت‌هایشان امری مرسوم به حساب می‌آید اما در ایران این اتفاق جزو نوادر سپهر سیاست این کشور است. به هرروی، نمایندگان استان هرمزگان، فارس و همینطور نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی هم در شمار مقصران این حادثه محسوب می‌شوند. آنان بر مبنای وظیفه نظارتی خود می‌بایست پیش از وقوع حادثه بر آیین‌نامه‌های داخلی آموزش و پرورش استان نظارت می‌کردند و بر ساز و کار اردوهای برگزار شده توجه می‌نمودند. اما اکنون تمامی پیگیری‌ها‌ حکم نوشدارو پس از مرگ را دارند و آنچه نباید، به وقوع پیوسته است. انصاری نماینده مردم داراب ضمن ابراز ناراحتی از این حادثه عنوان کرده که «مسئولان آموزش و پرورش مسئول مرگ دانش‌آموزان هستند. آنها در اجرای آیین نامه اردوهای دانش‌آموزی کوتاهی کردند. یک بار برای همیشه باید با این وزارتخانه برخورد جدی شود. تا کی می‌خواهند جان دانش‌آموزان را این چنین در خطر قرار دهند. به شخصه خودم پیگیر موضوع می‌شوم که در جاده‌ای که بیشترین تلفات جاده‌ای را دارد چرا باید 44 دانش‌آموز 14 تا 17 ساله را نیمه شب حرکت داد. کجای آیین نامه نوشته شده شما دختران دبیرستانی را نیمه شب راهی کنید.» حال می‌توان خطاب به این نماینده اظهار داشت که چرا تا پیش از این نظارتی بر راه‌های منتهی به حوزه انتخابیه‌ات نداشته‌ای و چرا تاکنون پیگیر آیین‌نامه‌های آموزش و پرورش نبوده‌ای؟ یا آنکه فاطمه سعیدی، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی گفته است:« از خانواده‌ها می‌خواهم تا از امنیت اردوها اطمینان پیدا نکرده‌اند عزیزان خود را به این اردوها نفرستند. درصحبت تلفنی با وزیر آموزش و پرورش از وی خواستم یا این اردوها را متوقف کنند یا آیین‌نامه‌های اردوهای آموزشی و تربیتی را اصلاح کنند.» حال آنکه می‌توان خطاب به این بانوی نماینده که خود قبل از نمایندگی مدیر آموزشگاه دخترانه بوده‌اند اظهار داشت که چرا تا پیش از این نسبت به اردوهای دانش آموزی هشدار نداده بود که اکنون پس از وقوع حادثه پیگیر موضوع شده است. مگر از روند این اردوها بی‌خبر بوده‌اند؟

مدیر کل آموزش و پرورش استان هرمزگان: پروتال اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان گفتگویی از مدیر این سازمان منتشر کرده مبنی بر اینکه اردوی شبانه دانش آموزان طبق آیین نامه آموزش و پرورش بوده و هیچ منعی برای آن وجود نداشته است. دانش‌ها‌شمی پور همچنین عنوان کرده است که در آیین‌نامه فعلی اردوها بسیاری از موارد اعم از مسائل بهداشتی، ایمنی، امنیتی و حوادث غیرمنتظره دیده شده و از پختگی لازم برخوردار است! او همچنین اعلام داشته: «ملاک و معیار برای آموزش و پرورش انعقاد قرارداد با شرکت‌های مجاز حمل و نقل است و مسائل فنی و رعایت ضوابط ایمنی برعهده شرکت‌ها و ادارات مربوطه است چرا که آموزش و پرورش صلاحیت و تخصص تشخیص فنی را ندارد و قانون‌گذار متولی آن را مشخص کرده است.»
این در حالی که‌ها‌شمی پور و مجموعه تحت ریاستش بانیان دانش آموزان بوده‌اند و خانواده‌های دختران حادثه جمعه بر مبنای اعتماد بر آموزش و پرورش استان، فرزندان‌شان را رهسپار این اردوی علمی کرده بودند. شاید بهتر باشد مدیرکل استان به جای انداختن توپ در زمین سازمان حمل و نقل، نامه خداحافظی به رشته تحریر درآورد و آن را تقدیم رسانه‌ها کند.

استاندار و فرماندار: فرمانداری و استانداری در هر استان نماینده مجموعه دولت در پایتخت است. از همین روی این ایراد به جاسم جادری استاندار هرمزگان و همینطور فرماندار آن وارد است که چرا بر اردوهای دانش آموزی تشکیل شده در استان متبوع‌شان رسیدگی نکرده‌اند و چرا نظارتی در اینباره از جانب آنها صورت نگرفته است؟! این اشکال به استاندار فارس نیز وارد است که چرا در صورت برخورداری از بالاترین آمار تصادفات جاده در استان فارس اقدام به بهبود شرایط و رسیدگی به وضع موجود نکرده است. برگزاری مراسم عزاداری و بازدید از خانواده‌های داغ دیده تنها مرهمی است از جانب مسئولین اما دردی را از جامعه دوا نخواهد کرد و از وقوع حوادث بعدی جلوگیری نخواهد کرد.
مسئولان خارجی چه می‌کنند
آنچنان که مسئولان ایرانی به میزهایشان علاقه‌مند هستند، این تمایل در همتاهای خارجی شان دیده نمی‌شود. به طوری که :
در سال 91 به دنبال تصادف یک اتوبوس با قطار در مصر دست‌کم ۴۷ نفر کشته شدند. اغلب قربانیان کودکان زیر شش سال بودند. در واکنش به این سانحه، وزیر حمل و نقل و رئیس راه‌آهن مصر ضمن پذیرش مسئولیت سریعاَ از سمت‌های خود کناره‌گیری کردند.
شهردار استکهلم پایتخت سوئد که همزمان ریاست یکی از احزاب این کشور را نیز عهده دار بود در سال 89 ناگهان بدون مقدمه و به صورت ناگهانی خود را در میان موجی از انتقادات و خشم کم نظیر مردمی دید و از طرف مطبوعات و رسانه‌ها به فساد مالی متهم شد. وی در نهایت مجبور به کناره‌گیری از سمت شهرداری استکهلم شد. تمام اتهام شهردار استکهلم این بود که خانم شهردار با استفاده از کوپن‌های دولتی (ژتون)، برای خودرو شخصی خود بنزین زده بود!
در فنلاند وزیر بهداشت این کشور به دلیل کشف فساد مالی‌اش مجبور به استعفا شد. این وزیر فنلاندی به هزینه دولت، سه مرتبه با همسر خود تماس تلفنی بین المللی برقرار کرده بود. این حادثه باعث خشم و عصبانیت افکار عمومی و مطبوعات فنلاند شد چرا که این فرد با سوءاستفاده از جایگاه خود به عنوان وزیر کابینه با هزینه پرداختی توسط مالیات دهندگان فنلاندی سه مکالمه بین المللی شخصی انجام داده بود. این وزیر فنلاندی نه تنها استعفا کرد بلکه پرونده‌ای برای وی در دادگاه تشکیل و مجبور شد هزینه این سه تماس تلفنی بین المللی را بپردازد.
«کریس هیون» وزیر انرژی بریتانیا به دنبال متهم شدن به داشتن سرعت غیرمجاز در رانندگی و دروغگویی در اینباره در سال 2003 از سمت خود استعفا کرد.
«اندرو میشل»، عضو ارشد کابینه انگلیس به افسری که می‌خواست مانع خروجش از ساختمان نخست‌وزیری شود فحاشی کرده بود و از سمت خود استعفا کرد.
در اسفند سال 90 و پس از واژگونی اتوبوس حامل دانش‌آموزان، 22 دانش‌آموز دبستانی بلژیکی و هلندی در راه بازگشت از اردوی تفریحی کشته شدند، «الیو دی روپو» نخست‌وزیر بلژیک برای بررسی موضوع بلافاصله وارد سوئیس، محل حادثه شد و وزیر آموزش و پرورش هم استعفای خود را تقدیم کرد.
در پی حادثه سونامی ژاپن، «ریو ماتسوموتو» وزیر بازسازی دولت ژاپن یک هفته پس از آغاز به کار در وزارتخانه بازسازی به دنبال انتقادهای شدید از عملکردش کناره‌گیری کرد.
وزیر ورزش این کشور، شیمو مورا در حالی استعفا داد که رسانه‌های محلی گزارشی درباره دلایل ناکامی ساخت استادیوم توکیو برای سال 2020 منتشرکرده بودند؛ این درحالی بود که وی نیمی از حقوق شش ماه اخیر خود را نیز برای جبران اشتباهاتش بازگرداند.
نخست وزیر کره جنوبی یک روز پس از غرق شدن کشتی این کشور، به دیدار خانواده‌ها‌ی قربانیان و آسیب‌دیدگان می‌رود اما با واکنش شدید و فریادهای اعتراض‌آمیز آنها رو به ‌رو می‌گردد. همین امر منجر به عذرخواهی او و در پی آن استعفای نخست وزیر می‌شود.

استعفا؟ هرگز!
هنگام همراهی در مقابل مردم می‌ایستند و به وقت پاسخگویی کنار مردم! این حکایت مسئولان کشورمان است که در موارد بسیاری پاسخگو نیستند و همچون قانون پایستگی انرژی، پست‌ها‌یشان جا به جا می‌شود و هیچ‌گاه حاضر به کناره‌گیری نیستند! حادثه پلاسکو، معدن یورت، اتوبوس هرمزگان، تصادف قطار سمنان (تنها مدیر راه‌آهن استعفاء کرد) و بسیاری دیگر ازین رویدادهای دلخراش هیچ‌گاه منجر به استعفای مقامی از کشورمان نشده است؛ همچون سانحه واژگونی اتوبوس هرمزگان که برخی جان باختند و بعضی هم می‌باید از 17سالگی تا پایان عمر خود به شکلی نباتی زندگی کنند اما هنوز مسئولی علت وقوع آن را به گردن نگرفته است و فقط « غفلت و قصور» از فردی به فرد دیگر و از سازمانی به سازمان دیگر پاس داده می‌شود.