به رسمیت نشناختن حقوق زنان

حضور زنان و دختران سوری از یک سو و عدم اجازه به زنان ایرانی برای تماشای بازی تیم ملی در ورزشگاه آزادی از سویی دیگر حسرتی در بطن جامعه ایجاد کرد و چنین وانمود شد که دختران سوری نسبت به دختران ایرانی محرم‌تر هستند. اگر حضور بانوان در ورزشگاه‌ها و مسابقات آقایان اساسا با ایرادات و اشکالات مهمی روبه‌روست، به چه دلیل زنان کشورهای دیگر از این قاعده پیروی نمی‌کنند و این محدودیت صرفا برای زنان ایرانی است؟ در حالی که اگر بخواهیم به طور اصولی به مساله نگاه کنیم، باید گفت همان‌طور که زنان سوری حق حضور در ورزشگاه آزادی را داشتند، زنان ایرانی نیز باید از این حق بهره‌مند می‌شدند. در سال‌های اخیر زنان بدین علت با محدودیت حضور در مکان‌های ورزشی مواجه بودند که شاید شعارها یا سخنان خلاف شأن آنها یا عفت عمومی در ورزشگا‌ها سرداده می‌شد، اما این موضوع بهانه‌ای بیش نیست و به‌نحوی توهین به شعور مردان ایرانی است. مردان ایرانی به اندازه‌ای محترم و غیرتمند هستند که در جمعی که زنان حضور دارند، لب به سخنان بیهوده نگشایند. از سوی دیگر، می‌توان به این پدیده از دید خانوادگی نگریست. اگرچنین دیدگاهی درجامعه حاکم شود، هم فضای مکان‌های ورزشی سالم‌تر شده و هم خانواده‌ها می‌‌توانند بدون محدودیت به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند. محدود ساختن بانوان ایرانی از ورود به مجامع ورزشی می‌تواند به‌عنوان به‌رسمیت‌نشناختن حقوق اجتماعی کسانی تعبیر شود که نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند. آحاد مردم حقوقی دارند که باید به‌طور دقیق تعریف شود تا بتوانند از آن حقوق استفاده لازم را ببرند. اگر این حقوق رعایت شد و مردم از آن به‌نحو صحیح استفاده نکردند، می‌توان تصمیمات دیگری گرفت. جایگاه شادمانی و نشاط در مکان‌های ورزشی است و تجربه ثابت کرده بیشتر شادی و نشاط مردم پس از پیروزی‌های ورزشی بوده است. اگر مساله حضور زنان در مجامع ورزشی را در چارچوب خانواده ببینیم، بسیاری از مشکلات در این حوزه حل خواهد شد. این رویدادها می‌تواند فرصتی برای ایجاد و تداوم نشاط در جامعه باشد. بهانه‌های صحیح و بهنجار برای شاد بودن در جامعه چندان زیاد نیست و در عین حال جامعه شاد جامعه‌ای فعال، پویا و سازنده است که می‌تواند در راه توسعه و پیشرفت کشور کمک حال دولت باشد. با این وجود سالیان متمادی است که این محدودیت‌ها برای زنان ایجاد شده و نه تنها نتیجه‌ای نداشته، بلکه در برخی موارد نیز نتیجه عکس داده و موجب آزردگی خاطر مردم هم شده است. در این راستا حل‌وفصل هرچه زودتر این مساله پیگیری مجدانه نمایندگان مجلس را می‌طلبد. از سوی دیگر، این‌گونه مسائل در حوزه جامعه و اجتماع است و سیاسی‌کردن آنها به زیان جامعه است، اما برخی به‌خاطر مقابله با دولت یا جریان رقیب خود نمی‌خواهند به این مساله مهم اجتماعی تن دهند و از این رو به اعمال محدودیت‌های مختلف روی می‌آورند. در کشورهای دیگر درباره این‌گونه مسائل تحلیل علمی صورت گرفته، به‌نحوی که جامعه‌شناسان، آسیب‌شناسان اجتماعی و افراد نخبه در سایر حوزه‌های مربوط به بحث و بررسی، نظرسنجی و ذائقه‌سنجی پرداخته و به نتیجه و راه‌حل مشترک رسیده‌اند. بنابراین باید چنین روشی در جامعه ایران نیز به کار گرفته شود تا با هم‌اندیشی، تحلیل و بررسی نتایج مثبتی به‌نفع مردم حاصل آید.
* جامعه‌شناس