بابک‌کلافه است

آفتاب یزد- گروه سیاسی: سه سال و نه ماه پیش بود همین وقت ها. او را گرفتند بازداشتش کردند و نامش برسر زبان‌ها افتاد .گفتند او
سر دسته یک اختلاس 8 هزار میلیاردی است. غوغایی به پا شد در آن روزها . متهم نفتی معروف به "ب ز " یعنی همان بابک زنجانی دیگر در تاریخ ایران ثبت شده.
هرچند که حالا دیگر معلوم نیست پایان چهارمین سالگرد بازداشتش را به چشم ببیند یا قبل از آن پای چوبه دار به سایر اعدامی‌های متهم به فساد کلان مالی بپیوندد، اختلاسگرانی که بعضا عنوان مفسد فی الارض را ازآن خود کردند یا چیزی شبیه به این ... اختلاسگرانی که به هرحال با رفتن‌شان از این دنیا تمام آن پولی را هم که برده بودند برنمی‌گرداند کسانی که گاهی سرنخ‌ها را هم لو ندادند.
و دیروز بابک زنجانی برای بیست و هفتمین بار پایش به دادگاه باز شد. اینبار اما نه برای دفاع از خویش و نه در نقش یک متهم مظلوم و یا یک مجرم گناهکار، بلکه به عنوان شاهد یا یک فرد مطلع در دادگاه تا شاید مثل یک منجی ناجی متهمان دیگر باشد، وگرنه اوکه خود آب از سرش گذشته و حکم اعدام بر پیشانی اش خورده. شاید به واسطه همین مهر حک شده بر پیشانی بود که دیروز گفت:" اگر همه اینها بگویند تقصیر من است همه را قبول می‌کنم آخرش اعدام است دیگر."



آرامشی که نیست
زنجانی روزگذشته فرق های دیگری هم با جلسات دادگاه خودش داشت . هرجور که به چهره اش در تصاویر دیروز نگاه کنی، اثری از آن آرامش چند جلسه اول دادگاه که از او به یادگار مانده نمی‌یابی. آن اوایل با لبخندی و گهگداری با چشمک زدنی به وکیلش "رسول کوهپایه زاده "نشان می داد که پاسخ همه اتهامات را در چنته دارد. آن جلسات را یادمان نمی رود که او حتی از موضع قدرت در دادگاه، انگشت ها را بالا و پایین می برد و با تحکم سخن می‌گفت، وزارت نفت را محکوم می کرد ، خط و نشان می کشید .
ادبیاتش با ادبیات ملتمسانه باقی متهمان و مجرمان فرق داشت و در کلامش عذرخواهی و پشیمانی نبود. برای مرگ و زندگی می‌جنگید و به نظر بعضی هم، برای آزادی.
متهم ردیف اول بدهکار نفتی، که البته زمانی وی را جهادگر اقتصادی و یا آنطور که خود می‌گوید خادم مردم، می‌دانستند ، عزمش را جزم
کرده بود تا در مقابل دادگاه پاسخ دهد. همه چشم ها به او دوخته شده بود تا ببینند آیا کسی که زمانی استاد دورزدن تحریم‌ها بوده است، اکنون می‌تواند قانون را هم دور بزند؟!
اما سرانجام خلاصه بیست و شش جلسه دادگاه وی یک کلمه بود :" اعدام!"
و بعد از آن بود که 13 جلسه برای متهمان ردیف دوم و سوم پرونده نیز برگزار شد و در آخرین جلسه دوباره، سرو کله بابک پیدایش شد اما نه با ادبیات طلبکارانه و البته آرامش روزهای اول ، بلکه او کلافه بود؛ کلافه‌تر از هر وقت و
هر جایی. بی پروا بود ، اما نه به معنای حساب شده بلکه به معنای عصبانیت.
نتیجه این بی‌پروایی ناشی از عصبانیت این بود که بابک زنجانی دیروز در دادگاه برای نخستین بار اخراج شد (!). آنهم بعد از آنکه مهدوی وکیل شرکت نفت در پاسخ به اظهارات زنجانی گفت: «آقای قاضی اگر ده ها جلسه هم بگذارید از آقای زنجانی یک کلمه حقیقت نخواهید شنید....»
پس از این صحبت‌های وکیل شرکت نفت، درگیری لفظی بابک زنجانی با مهدوی بالا
می گیرد و در میانه راه به دستور قاضی، بابک زنجانی ازدادگاه اخراج می شود ...

ماجرای درگیری چه بود؟
اما چرا زنجانی دیگر با سیاست عمل نکرد، از تمکین به قانون نگفت ، داد زد؛ جنجال کرد .... و اخراج شد . این پاک باختگی و کلافگی زنجانی آیا نشانی است ازدست های بالا رفته اواز سر تسلیم و آغوش بازش برای مرگ و پیشواز طناب دار؟ به راستی چرا با وکیل شرکت نفت طوری دهن به دهن شد که قاضی او را از دادگاه بیرون کند؟
از همین رو بود که از رسول کوهپایه زاده وکیل بابک زنجانی خواستیم تا شرح ماوقع کند، او به آفتاب یزد می‌گوید اصلا از احضار موکلش خبر نداشته و از طرق رسانه‌ها ماجرا را فهمیده(!) با این حال نظرش را راجع به خشم زنجانی و درگیری اش با وکیل شرکت نفت که می‌پرسیم، پاسخ می‌دهد:" به هر حال براساس شنیده‌ها بین موکل من و وکیل شرکت نفت درگیری لفظی صورت گرفت که موجب اخراج آقای زنجانی می‌شود. در این باره باید بگویم اولا دادگاه حق دارد افرادی را که منجر به اخلال در دادگاه می‌شوند را اخراج کند اما در 26 جلسه دادگاه که در شعبه 15 دادگاه انقلاب صورت گرفت به کرات مشاهده شد که بین موکل من، وکلای شرکت نفت و حتی نماینده دادستان مشاجراتی درگرفت .این مشاجرات برای یک پرونده با چنین ابعادی غیرمعمول نیست اما همه آن مشاجرات نهایتا با تذکرات جدی رئیس دادگاه پایان و قائله ختم می ‌شد."
کوهپایه زاده ادامه می‌دهد:" نه تنها به عنوان یک وکیل بلکه به عنوان یک شهروند، می‌گویم در این دادگاه اگر با صبر بیشتری برخورد می‌شد این اخراج صورت نمی‌گرفت. به هر حال در این 14-13 جلسه، بالغ بر 100 بار نام زنجانی برده شده است. اکنون زنجانی تریبون پیدا کرده که می‌خواهد از خود دفاع کند. به عنوان برادر دینی عرض می‌کنم اگر بردباری و صبوری بیشتری و اجازه بیان بیشتری از سوی اصحاب دعوا به او داده شود هم با بنیان حقوقی اصحاب دعوا و هم با اخلاق اسلامی مطابقت دارد." (البته اداره جلسه با رئیس دادگاه است و او تشخیص می‌دهد چگونه عمل شود).

کلافگی زنجانی از چیست؟
اما هیچ یک ازاین حرف ها پاسخ مناسبی برای سوال ما نیست . پاسخی برای چرایی یک مقایسه . مقایسه روزهای نخست دادگاه با کلافگی این روزهای زنجانی . چرا زنجانی که ازهمان اول می دانست حکمش همینی است که الان اعلام شده در آن جلسات نخست پر صلابت بود و اکنون پرخاشگر ؛ هرچند شاید اگر دسترسی به شخص متهم فراهم می شد او خود بهتربه این پرسش جواب می‌داد و یا یک کارشناس روانشناس می توانست دلایل متقنی برای این امر اعلام کند، اما بازهم نظرات وکیلش را جویا می شویم کسی که می گوید :" شما فردی را که سه سال و 9 ماه در زندان به سر می‌برد را تصور کنید؛ کسی که حکم اعدام برایش صادر، تایید و قطعی شده است، مطمئنا این فرد درشرایط خوبی به سر نمی‌برد. از سویی بخشی از تعبیر کلافگی امروز او به خاطر آن است که اگرچه شرکای خارجی تقبل کردند تا بدهی پرداخت شود، اما اکنون بین شرکای خارجی و شرکت نفت بر سر میزان بدهی اختلاف پیدا شده است. گاهی که با زنجانی صحبت می‌کنم او نگران این موضوع است که عدم پاسخ شرکت نفت به شرکای خارجی ، علی رغم آمادگی پرداخت بدهی از سوی شرکای خارجی ، در کنار این موضوع که شرکت نفت به غیر از رقم بدهی که در دادنامه آمده، مطالبه سود و خسارت نیز از آنها (شرکا) دارد ، باعث ‌شود تا فرصت پیشرو نیز از دست برود و تعلل ایجاد شده مانع پرداخت بدهی شود."
کوهپایه‌زاده این را که گفت از او پرسیدیم که مگر شرکت نفت چه قدر بیشتر از مبلغ دادنامه طلب کرده، اظهار می‌کند: " شرکای خارجی رقمی را که در دادنامه آمده و به تایید دیوانعالی نیز رسیده یعنی یک میلیارد و 967 میلیون و پانصدهزار یورو را قبول کرده‌اند، اما مطالبه شرکت نفت بیشتر از این و در حد ادعاست.
در صورتی که قرارداد نوشته و شرکت نفت موافقت کند، مبلغ مورد تایید دیوانعالی پرداخت می‌شود، اما هنوز این موافقت صورت نگرفته، فراموش نکنیم شرکای خارجی هم مسائل خاص خودشان را دارند، هر لحظه و هر آن ممکن است اتفاق جدیدی بیفتد و این نگرانی که درآینده این 2 میلیارد یورو نیز قابل پرداخت نباشد و وضعیت به سمتی رود که می‌دانیم نتیجه‌اش چه خواهد بود، باعث وضعیت امروز زنجانی و کلافگی اش شده . "
کوهپایه‌زاده مدعی می‌شود: "از طرفی دست زنجانی در بازداشت کوتاه است، هیچ کنترلی هم بر شرکا و امانتداران خارجی خود ندارد، تا
همین جا هم که شرکا را آوردیم مذاکره کردند و به نتیجه پرداخت این مبلغ از سوی آنها رسیدیم، کار بسیار دشواری در شرایط موجود بوده است. همه نگرانی زنجانی و عصبانیت او از تعلل و تاخیر فعلی است؛ تعللی که ممکن است باعث عدم بازگشت پولی که قبلا بر سر آن با شرکا توافق شده، شود ."

مرغ وزارت نفت یک پادارد
قصه بد شدن این روزهای آقای خوب دیروزها!! که از سفر به دور دنیا به اوین رسیده و حالا از پشت میله‌ها چشم انتظار راهی برای گریز از چوبه دار است، سر دراز دارد. زمان به شماره افتاده و ثانیه ها برای او ارزشمند . اما صد دریغ که این ثانیه‌ها و دقایق با سرعت و بی نتیجه طی می شوند و او را به لحظه ای که نباید نزدیک می‌کنند. باید دید سرانجام برای زنجانی، از این ستون به آن ستون فرج خواهد شد یا همه بخصوص وزارت نفت اصرار دارد تا ریال آخر حقوق بیت‌المال را بستاند.