روزنامه آفتاب یزد
1395/12/01
به قلم سردبیر
دیروز فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران در نشست خبری خود با خبرنگاران به موضوع مهمی اشاره کرد که قابل توجه است.او گفت:«گروهای ضدانقلابی که سالهای سال از فاز نظامی دور شده بودند، توسط سازمانهای فرامنطقهای و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس دوباره اعلام کردند که وارد فاز نظامی شده اند(خبرگزاری فارس).این اظهارنظر قطعا بدین معنی نیست که طی سالهای گذشته میزان دشمنی ضد انقلاب با جمهوری اسلامی کم شده بلکه همانطور که سردار اشاره کرده است آنان تنها در صدد تغییر فاز خود هستند.در واقع مقدار خصومت آنان طی سالهای گذشته همزمان با قدرت گرفتن جمهوری اسلامی، شدت گرفته و از هر حربهای برای ضربه زدن به نظام بهره برده اند.اما حال که بنا شده وارد فاز نظامی شوند این موضوع دارای معانی خاصی است.مطمئنا ضد انقلاب نیز مثل هر نیروی اپوزیسیونی با توجه به اتمسفر سیاسی حاکم بر جامعه بین الملل تصمیم گیری مینماید و عمل میکند.ممکن است در برههای اتاق فکر
این گروه تصمیم بگیرد اسلحه را کنار بگذارد و جامه دیپلمات برتن کند و با مذاکرات گسترده و لابیهای پنهان و آشکار با کنشگران بینالمللی، فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش دهد.کمااینکه همزمان با روی کار آمدن دولت احمدینژاد خصوصا در دولت دوم وی،
ضد انقلاب به طرق مختلف از جمله تطمیع مالی و لابیهای گسترده، نمایندگان مجلسین آمریکارا قانع میساخت که تحریمهای بیشتر و محکمتری را علیه ایران وضع نمایند تا نظام دچار مشکل و چالش شود.
آنان حتی با نفوذ در پارلمان اتحادیه اروپا و برخی کشورهای قاره سبز، مثل فرانسه تصویر دروغین خطرناکی از ایران ارائه داده و سعی مینمودند در تحریمها اروپا را نیز همراه با آمریکا کنند.همچنان نامهها و درخواست و حتی تجمعهای کم شمار و مصنوعی این جماعت وطن فروش، در آرشیو اخبار موجود است که چگونه به دنبال
کارگر افتادن تحریمها بودند.این درحالی بود که از یک جایی به بعد تحریمهای وضع شده علیه ایران فقط علیه نظام نبود بلکه سلامت و زندگی مردم را هدف قرار داده بود.اما با اینحال ضد انقلاب
تمام مرزهای انسانیت و اخلاق را درنوردیده و خواستار تحریمهای بیشتر و بیشتر بودند.به عبارت ساده شرایط آن زمان میطلبید که این گروهها از فاز نظامی خارج شده و با ظاهری موجه به جنگ نظام بیایند.بهرحال مسئله هستهای کشورمان که اوج اش در دولت دوم احمدی نژاد شکل گرفت فضا را به سمتی برده بود که برخی هم صرفنظر از اینکه چقدر ادعاهای غرب درست است فقط میخواستند نظام جمهوری اسلامی نباشد حال مهم نیست به چه قیمتی.چرا که این گروهها بدشان نمیآمد جامعه بین الملل به سرکردگی آمریکا جنگی خانمان سوز را علیه کشورمان آغاز کنند تا به بهای ازبین رفتن تمام داراییها و منابع کشور، نظام مستقر از بین برود.
اکنون با توجه به اظهارات فرمانده نیروی زمینی سپاه به نظر میرسد همزمان با روی کار آمدن دولت روحانی و تغییر شگرف در سیاست خارجی، ضدانقلاب نیز استراتژی خود را تغییر داده است.آنان احساس کردند با توجه به تحول در دیپلماسی ایران که میوه آن برجام بوده است دیگر نمیتوانند با لابی و رایزنی به مقصود خود برسند.این درحالیست که گنده تر از آنان یعنی ترامپ، رییس جمهور تازه کار آمریکا، وقتی سخنی علیه دیپلماسی و ضد برجامی مطرح میکند بلافاصله با واکنش جامعه بینالملل مواجه میگردد و مجبور میشود سخن خود را به انحای مختلف اصلاح کند.وقتی او چنین عقبنشینی میکند طبیعی است که ضدانقلاب نیز تغییر رویه داده و از لابی علیه نظام قطع امید کند. البته این موضوع فقط منحصر به ضدانقلاب و رییس جمهور آمریکا نیست.نتانیاهو نیز
دو روز پیش در گفتگو با خبرنگار فاکس نیوز در اظهاراتی مغرضانه اذعان نموده که برجام ایران را خطرناکتر کرده است.حال وقتی همه این موارد را با هم جمع ببندیم به یک پاسخ ساده در عین حال
روشن میرسیم؛به مدد دیپلماسی فعال و پویا توانستیم هزینه دشمنی با ایران را افزایش دهیم.
به طوریکه خیلیها بابت این هزینه حداقل در ظاهر دشمنی با نظام را کنار گذاشته اند و اقلیتی هم مثل ضد انقلاب به ناچار میخواهند دست به انتحار بزنند.انتحار از این باب که نیروی مسلح،اطلاعاتی و امنیتی کشورمان بارها ثابت نموده اند کار خود را بلد هستند؛نشان به آن نشان که مناطق اطراف ایران در حال سوختن درآتش تروریستها هستند اما اینجا در امنیت کامل قراردارد.مخلص کلام جمله به یادماندنی محمود دولت آبادی است که گفته: «هم ظریف میخواهیم هم قاسم سلیمانی.»