روزنامه قانون
1396/07/04
عطش تهران برطرف نميشود
خوش آن چاهي كه آب از خود برآرد؛ تهران تشنه است و عطشي تمام نشدني براي بلعيدن آب شهرهاي همسايه خود دارد. هرچه خواسته در اين سالها به او آب دادهاند؛ يك روز سد كرج، لتيان، ماملو، لار و روز ديگر سد طالقان و جاجرود را براي انتقال آب آنها به تهران ساختهاند. روزگاري تهران 500 قنات بارور داشت که در حد توان اکولوژیکی این شهر، میتوانست برای جمعیت متعادل آن آب تامین کند. سدسازی و انحراف آب رودخانههای کرج، لار، جاجرود و شاهرود و ... به این شهر از یک سو تهران را به کلانشهری پرمعضل و ناسازگار با زیستبوم تبدیل کرد که دهها برابر توان اکولوژیکی خود از جمعیت پر شود و از سوی دیگر راهزن حقابه کشاورزان کرج، شهریار، طالقان، ورامین، گرمسار و... شد و این جوامع بومی مولد را به آوارگی و سرنوشت حاشیهنشینی شهرها با مشاغل کاذب و پست محکوم کرد. براساس استانداردهای جهانی، هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدید شونده را استفاده کند، وارد بحران آب میشود، در حالی که در ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار میگیرد. براساس شواهد، درحال حاضر تقریبا همه رودخانههای ما خاموش شدهاند. همه تالابها و دریاچههای مهم کشور خشکیده اند.تهران از آن دسته شهرهايي است كه توسعه آن، نه براساس داشتههايش بلكه براساس داشتههاي شهرهاي همجوار برنامهريزي شده است. افزايش جمعيت آن به بيش از 10 ميليون نفر، توسعه غولهاي صنعت خودروسازي مانند ايرانخودرو و سايپا، رتبه يك در توليد گوشت قرمز كشور و گسترش صنایع ناسازگار با زیستبوم؛ همه اين عوامل دست به دست همه دادهاند تا تهران را به مرحله بحراني برسانند.
براساس آمار، كلانشهر تهران 10 ميليون ساكن شبانه و 15 ميليون تردد روزانه دارد. براي سيراب كردن اين جمعيت، دست كم يك ميليارد متر مكعب آب شرب نياز است. حتي اگر تمامي آب سد كرج براي شرب تهران اختصاص داده شود تنها يك پنجم جمعيت پايتخت سيراب ميشوند. بههمين دليل مجبور به انتقال آب از سرشاخههاي سفيدرود، طالقان، ماملو، جاجرود، لتيان و لار هستيم.
تهران علاوهبر بحران آبي، هوايي نيز براي نفس كشيدن ندارد. بهنظر ميرسد چالشهاي تهران در بخش آب و هوا چارهاي جز انتقال پايتخت سياسي را براي مسئولان باقي نگذاشته است. طرحهايي كه تاكنون براي حل بحران تهران بهكار گرفته شده، مقطعي و كوتاهمدت بوده و دردي از مشكلات اين كلانشهر دوا نكرده است. بهجرات ميتوان گفت تراكمفروشي مهمترين عامل بيچارگي تهران امروز است.
نخستين گام براي حل معضل تهران، فراموشكردن تراكمفروشي و رويآوردن به درآمدهاي پايدار براي جايگزني، درآمدهاي حاصل از تراكمفروشي است. گام بعدي، جايگزيني انسانمحوري بهجاي خودرومحوري است و برنامهريزيها بايد بر اين اساس صورت گيرد. تهران امروز بيشتر از آنچه در خدمت شهروندان باشد براي خودروها ساخته شده است. احداث بزرگراهها، پلهاي طبقاتي، تقاطعها خود گواه روشني بر اين مساله است. اما در ميان اين پروژههاي عمراني چند هزار ميلياردي، خبري از پروژههاي انسانمحور نبوده و همچنان نيست. گام آخر، توزيع عادلانه امكانات در كشور است. توسعه سرانههاي خدماتي، عمومي، فرهنگي، ورزشي، رفاهي، آموزشي و... ميتواند اقتصاد يك منطقه را شكوفا كرده و زندگي را دوباره به آن بازگرداند. اگر پايتختنشينان، آباداني و رونقي در شهرهاي زادگاه خود ببينند؛ بيشك عطاي تهران را به لقاي آن بخشيده و راهي شهر و ديار خود خواهند شد؛ آن زمان تهران ميتواند نفسي تازه كند.
سایر اخبار این روزنامه
بانكها عذر و بهانهاي ندارند
ضرورت رعايت احترام به دانشگاه و دانشجو
اقليم بارزانی !
عدم راي اعتماد به دولت در سایه
نقدينگي همچنان بر مدار رشد
سايه بي پولي بر امنيت شهروندان
روند اقتصاد مطبوعات نیازمند تحولی اساسی است
آغاز دور جديد توهم توطئه احمدينژاد
بانكها عذر و بهانهاي ندارند
نقش اتاق های مشترک بازرگانی در دیپلماسی اقتصادی
عطش تهران برطرف نميشود