وقتی مدرسه به بیمارستان می‌رود

هیچ‌کس بهتر از یک کودک بیمار و مبتلا به یک درد لاعلاج لذت آغاز مهر را نمی‌فهمد؛ کودک بیماری که بر تخت‌بیمارستان برای رهایی از بند بیماری و شرکت در کلاس‌های درس لحظه‌شماری می‌کند، به‌راستی لذت همراهی با معلم و دانش‌‌آموزان و شیطنت‌های زنگ‌های‌تفریح را درک می‌کند. آموزش به معلولان و دانش‌آموزان همواره مورد توجه قرار دارد و برنامه‌ریزی و تلاش زیادی برای بهبود کیفیت آن می‌شود، اما کمتر به دانش‌آموزان بیماری اندیشیده شده که مدام یا گاهی‌اوقات از شرکت در کلاس‌های درس و مدرسه محرومند. این کودکان نیز مانند تمام کودکان این سرزمین به آموزش نیاز دارند و نمی‌توان به بهانه بیماری آنها را از این حق محروم کرد. بر همین اساس وزرای بهداشت و آموزش‌و‌پرورش تفاهمنامه همکاری مشترک در موضوع ارائه خدمات‌آموزشی در بیمارستان‌ها و مراکز‌ درمانی به دانش‌آموزان دارای بیماری‌های‌خاص و صعب‌العلاج امضا کردند. بر این اساس دانش‌آموزان بستری تحت‌آموزش قرار می‌گیرند و همزمان با طی مراحل‌درمانی از درس نیز باز نمی‌مانند و در دبیرستان‌های کشور آموزش می‌بینند. هدف از انعقاد این تفاهمنامه تقویت روحیه دانش‌آموزان دارای بیماری‌های صعب‌العلاج، کمک به بهبود وضعیت‌تحصیلی و جلوگیری از ترک‌تحصیل آنها عنوان شده است. کودکی که ناچار به حضور طولانی‌مدت در بیمارستان است، در اکثر موارد روحیه مناسبی ندارد و این محیط برای او کسل‌کننده و غمگین است. اگر بتوان او را به‌صورت مجزا آموزش داد تا بین تحصیل او فاصله نیفتد، در این صورت قطعا روحیه بهتری خواهد داشت و تفاوت کمتری میان خود و دانش‌آموزان سالم احساس می‌کند. در نهایت این تغییر بزرگ در زندگی سبب بهبود شرایط‌روحی کودک یا نوجوانان بیمار نیز می‌شود.
کمک‌های داوطلبانه به آموزش کودکان بیمار
ارائه آموزش به دانش‌آموزان بیمار یک راه‌حل‌ کاربردی و مفید برای جبران عقب‌افتادگی آموزشی این دانش‌آموزان است، اما گاهی بسترهای لازم برای آسایش و راحتی آموزش دانش‌آموز در بیمارستان فراهم نیست. در این صورت دانش‌آموزان با کیفیت مطلوبی آموزش نمی‌بینند و آموزش آنها بهره‌وری لازم را در مقایسه با حضور دانش‌آموز در مدرسه ندارد. کارشناسان آموزش در سراسر دنیا برای حل این معضل مراکز خدماتی، درمانی و آموزشی تحت‌عنوان «مدرسه-بیمارستان» را ایجاد کرده‌اند. این مراکز کیفیت‌آموزشی مطلوب‌تری به نسبت بیمارستان‌های عادی دارند، زیرا چارچوب کاری و درمانی در آنها بر پایه اهمیت آموزش این دانش‌آموزان بنا شده و همچنین طراحی و ساختمان آنها نیز به بهبود کیفیت‌آموزشی آنها کمک می‌کند. شعار ساخت این مراکز در یک جمله خلاصه شده است: «آموزش حتی در بیمارستان نباید تعطیل شود!» برای آموزش درست و باکیفیت به دانش‌آموزان به فضای‌آموزشی مجزا و فراهم‌آوردن حداقل امکانات‌آموزشی نیاز است. افتتاح اولین «مدرسه-بیمارستان» در کشور نشان می‌دهد مسئولان وزارتخانه‌های بهداشت‌ودرمان و آموزش‌و‌پرورش دریافته‌اند که کودکان بیمار باید خدمات درمانی و آموزشی را به‌طور همزمان دریافت کنند. آموزش ارائه‌شده در این مدرسه–بیمارستان کاملا رایگان و متناسب با مقطع تحصیلی هر کودک است. مسئولان این مرکز آموزشی-درمانی امیدوارند بتوانند ضرورت‌آموزش به کودکان مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج را به افراد جامعه و مسئولان یادآوری و همچنین بستر مناسبی برای آموزش کودکان بیمار فراهم کنند. معلمان این مرکز به‌صورت داوطلبانه در آن فعالیت می‌کنند و تنها شرط حضور آنها سابقه آموزشی و تدریس این معلمان است.
ضرورت بازنماندن کودکان بیمار از تحصیل


دانش‌آموزان بیمار به‌طور دائم در بیمارستان‌ها حضور ندارند؛ برخی از آنها مدت‌زمان بسیار کوتاه و چندهفته‌ای را در بیمارستان سپری می‌کنند. به‌عنوان‌مثال دانش‌آموزان تصادفی یا مبتلا به بیماری‌های عفونی-ویروسی معمولا به‌محض بهبود وضعیت جسمانی خود ترخیص شده و بیمارستان را ترک می‌کنند. گرچه در مواقعی عدم‌حضور دانش‌آموز در مدرسه ناشی از بیماری او نیست و گاهی شرایط خاص روحی یا مالی، آنها را به‌طور مقطعی از تحصیل باز‌می‌دارد، اما فراوانی این موارد زیاد نیست و در اغلب اوقات کودکان به‌دلیل بیماری ترک‌تحصیل موقت می‌کنند. برخی از کودکان مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج نیز همیشه در بیمارستان‌ها بستری نیستند و در مواقعی روند درمانی آنها متوقف یا در بازه‌های زمانی معین از سر گرفته می‌شود. بنابراین نیاز است این کودکان در طول دوره‌درمانی خود از آموزش بهره‌مند شوند. در این صورت به‌محض حضور مجدد در مدرسه، دروس کتاب‌های درسی خود را هماهنگ با معلم و دانش‌آموزان دیگر دنبال کرده و به‌عبارتی دچار فقر‌آموزشی نمی‌شوند. آمار روشنی از تعداد کودکان بازمانده‌ از تحصیلی به‌دلیل بیماری وجود ندارد، اما اگر بنا را برآن بگذاریم که اکثریت کودکان بستری در بیمارستان‌ها از ادامه‌تحصیل به‌طور موقت یا دائم بازمی‌مانند، در این صورت نگاه کارشناسی‌تری به ایجاد مراکزی مانند «مدرسه-بیمارستان»‌ها می‌شود و وجود آنها در هر بیمارستان کودک لازم و ضروری به نظر می‌رسد. کودک بیمار جدا از مرکز ‌آموزشی در بیمارستان ادامه‌تحصیل می‌دهد، بنابراین از وجود همکلاسی‌ها و حضور در فضای‌آموزشی بی‌بهره است، اما او از تحصیل بازنمانده و همراه با همسالانش در حال کسب علم است. به این صورت به‌محض بهبود بیماری به‌سهولت به فضای آموزشی و مدرسه برمی‌گردد و از بازی و معاشرت با همسالان و همکلاسی‌های خود لذت می‌برد. تفاهمنامه بین وزارت بهداشت و آموزش‌و‌پرورش که در مرداد سال جاری امضا شده، به‌روشنی گویای آن است که تا پیش از این توجه زیادی به بحث آموزش کودکان بیمار نشده و میزان اهمیت این موضوع به‌تازگی برای مسئولان آموزشی و بهداشتی کشور مشخص شده است. در نهایت می‌توان گفت این کشور هر زمان که بتواند به‌نحوی از تعداد کودکان بازمانده از تحصیل کم کند، روی سعادت و پیشرفت را در آینده خواهد دید و آینده‌سازان بیشتری برای تحقق آینده سبز خود خواهد داشت.
آموزش داوطلبانه به دانش‌آموزان بیمار
یک کارشناس آموزش‌و‌پرورش در گفت‌وگو با «آرمان» با تاکید بر لزوم آموزش کودکان بیمار می‌گوید: افتتاح اولین «مدرسه-بیمارستان» خبر بسیار خوبی است و باید از گسترش این‌گونه مراکز در کشور استقبال کرد. عده‌ای باید به فکر دانش‌آموزی باشند که به هر نحو از آموزش بازمی‌مانند و برای ادامه‌تحصیل آنها برنامه‌ریزی کنند. محمدرضا نیک‌نژاد می‌افزاید: کودک بیمار بیش از کودک سالم به آموزش نیازمند است. او از نظر جسمی کسالت دارد و نیازمند حمایت‌ بیشتر روحی است. او تاکید می‌کند: طرح آموزش به دانش‌آموزان بیماری‌های صعب‌العلاج و خاص با اما و اگرهای زیادی مواجه است. وزارت آموزش‌و‌پرورش از نظر مالی شرایط‌مساعدی ندارد و به هر نحوی بار مالی خود را بر دوش سایر سازمان‌ها و نهادها می‌گذارد. در حال حاضر خیران مدرسه‌ساز مدرسه می‌سازند، خانواده‌ها هزینه آموزش فرزندان خود را تاحدودی می‌پردازند و هزینه بهسازی مدارس یا خرید لوازم و وسایل آزمایشگاهی نیز گاهی از خانواده‌ها اخذ می‌شود. گاهی نیز مدیران‌مدارس برای تجهیز مدرسه از شهرداری مناطق کمک می‌خواهند. بنابراین مشخص نیست آموزش‌و‌پرورش با شرایط موجود تا چه میزان می‌تواند به دانش‌آموزان بیماری که از تحصیل بازمانده‌اند، کمک کند. نیک‌نژاد خاطرنشان می‌کند: دانش‌آموزان سالم درحال تحصیل در مدارس مختلف از کیفیت آموزشی بالا و آموزش بهینه برخوردار نیستند، بنابراین کیفیت آموزشی بالا برای دانش‌آموزان بیمار باورپذیر نیست. او می‌افزاید: اگر مسئولان آموزش‌و پرورش بخواهند با جدیت بیشتری موضوع آموزش دانش‌آموزان دارای بیماری‌های صعب‌العلاج را دنبال کنند، امکانات مالی لازم برای اجرای این طرح این امکان را به آنها نمی‌دهد. نیک‌نژاد تاکید می‌کند: تنها در صورتی که خیران به اجرای این طرح کمک کرده و در تامین هزینه‌های آن دخالت داشته باشند، این طرح قابلیت اجرا و پیاده‌سازی دارد. او بیان می‌کند: این وزارتخانه باید وظیفه‌ای را در قبال دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل و بیمار برعهده بگیرد. اگر موسسات خیریه‌ای مانند حامی، عدالت‌آموزشی، جمعیت امام‌علی(ع) و... در اجرای این طرح و اطلاع‌رسانی از وضعیت دانش‌آموزان کمک کنند، در این صورت این دانش‌آموزان شناسایی می‌شوند. نیک‌نژاد می‌افزاید: پس از شناسایی این کودکان، معلمانی که علاقه‌مند به تدریس به آنها هستند، می‌توانند در نوبت بعد‌از ظهر این دانش‌آموزان را تعلیم دهند. او خاطرنشان می‌کند: تعداد معلمانی که حاضر به تدریس به این دسته از دانش‌آموزان هستند، قابل‌توجه است. نیک‌نژاد می‌گوید: شناسایی و پیگیری سرنوشت این دانش‌آموزان وظیفه آموزش‌و‌پرورش است، اما با توجه به مشکلات بیشمار و شرایط امروز این وزارتخانه از پس این موضوع برنمی‌آید. نهادهای مدنی فعال در حوزه آموزش با همکاری مدیران باید به این مساله توجه کنند. این دانش‌آموزان پس از شناسایی باید به سمن‌ها، وزارتخانه و معلمان معرفی شوند. در این صورت دانش‌آموزی که به‌دلیل بیماری چندهفته‌ای در بیمارستان بستری است، می‌تواند از امور مهم تدریس و آموزش باز نماند. این امر در صورتی محقق می‌شود که تمام نهادهای درگیر با آموزش با یکدیگر همکاری کنند. این کارشناس آموزش‌و‌پرورش خاطرنشان می‌کند: تعدادی از دانش‌آَموزان دختر هرمزگانی به‌سبب تصادف اتوبوس دچار آسیب‌های شدید جسمی شده‌اند، اما معلمان در منازل به آنها تدریس می‌کنند. این موضوع می‌تواند الگویی برای تحقق این طرح باشد. مدیران مدارس نیز می‌‌توانند کودکان بازمانده از تحصیل را به هر نحو شناسایی و به بخش مشخصی در آموزش‌و‌پرورش مناطق معرفی کنند.