داستان بابک

در مطبوعات از قول قاضی مقیسه نقل شد: «بابک زنجانی گفت پول دارم و یک ریال هم نمی‌دهم.» پرونده بابک زنجانی را از طریق مطبوعات پیگیری می‌کنم. در این پرونده ابتدا سه‌نفر حکم اعدام گرفتند. بعدا حکم اعدام بابک قطعی شد و دو نفر دیگر بعد از نقض دیوان‌عالی کشور درحال محاکمه هستند. بارها گفته شده است که پرونده برای افراد دیگری مفتوح است و در جریان مدافعات وکلا و متهمان نام حداقل چهار تن از کارگزاران ارشد دولت‌سابق به میان آمد، ولی اقدام خاص قضائی در مورد آنان رسانه‌ای نشده تا امثال نگارنده آگاهی پیدا کند. اظهارات فوق را قاضی پرونده نقل کرده است و از چند جهت جای تامل دارد. حفظ جان، واجب‌ترین تکلیفی است که هر انسانی برعهده دارد. مال، زن، فرزند، پدر و مادر هیچ‌یک با جان آدمی قابل مقایسه نیست. بابک چرا چنین می‌گوید؟ و در چه حالتی می‌گوید؟ آیا طول مدت بازداشت و حالت بلاتکلیفی او را وادار کرده است تا به‌اصطلاح به سیم آخر بزند و اعدام خودش را جلو بیندازد؟ این نوع اظهارات هر شنونده‌ای را وامی‌دارد در مجموع نسبت به او نظر منفی‌تری پیدا کند. او متهم است چندهزارمیلیارد تومان ثروت کشور را به یغما برده؛ حالا هم آن‌گونه که قاضی می‌گوید «العُهدةُ علیَ الرّاوی» با گردنکشی حتی زیرتیغ اعدام می‌گوید که یک‌ریال هم پس نمی‌دهم و نفرت 80میلیون ایرانی را نسبت به خود برمی‌انگیزد و این رفتار با قاعده عقلی حب جان و حفظ آن در تعارض است. زنجانی چرا باید پول را بر جان خودش مقدم بدارد؟ آیا پول واقعا در کنترل و تحت‌فرمان اوست؟ یا دیگران تحت‌عنوان شریک یا وکیل بر این ثروت چنگ انداخته‌اند و حالا هم با وعده و وعید زمان زندانی‌بودن بابک و بلاتکلیفی او را طولانی می‌کنند تا به ستوه بیاید و گفتار و رفتاری از خود بروز بدهد که با دست خودش اعدامش را پیش بیندازد و آنان که بر ثروت او سلطه یافته‌اند و یا از اول این پول‌ها در اختیارشان بوده و بابک فقط بازیگر روی صحنه و ویترین و رخ سناریو مجرمانه بوده، به هدف خود برسند. اظهاراتی از این دست افکارعمومی را علیه بابک به‌شدت منفی می‌کند و مردم کوچه و بازار بیش از نفرت برحقی که نسبت به اعمال مجرمانه، آن‌هم در این سطح دارند، بیش از پیش برانگیخته می‌شوند و فضای جامعه اجرای سریع‌تر حکم اعدام را مطالبه می‌کند.
ادامه صفحه 7