قطب‌الدین صادقی و حمیدرضا نعیمی در زادروز استاد محمد گفتند آثارش براده های جانش بود

فاطمه رنج‌اندیش
«اما راستش چی بگم؟ تقصیر ما که نبود؛ هر چی بود زیر سر چشم تو بود، یک‌کاره تو راه ما سبز شدی. ما رو عاشق کردی، ما رو مجنون کردی، ما رو داغون کردی، حالیته؟ آخه آدم چی بگه قربونتم. حالا از ما که گذشت؛ بعد از این اگه شبی، نصفه‌شبی، به کسونی مث ما، قلندر و مست و خراب، تو کوچه برخوردی، اون چشا رو هم بذار، یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نکن. آخه من قربونت برم، اگه هر نیگا بخواد این‌جوری آتیش بزنه، پس باهاس تموم دنیا تا حالا سوخته باشه...» این بخشی از تک‌گویی «حالیته» زنده یاد محمود استادمحمد است که در نمایش «شهر قصه» به کارگردانی بیژن مفید اجرا شد.
با گذشت قریب به نیم قرن از نخستین اجرای «شهر قصه» به کارگردانی بیژن مفید، خاطره آن از یاد مخاطبان تئاتر پاک نمی‌شود، تا جایی که قسمت‌هایی از مونولوگ محمود استادمحمد تا همین امروز در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. همچنین «شهر قصه» بارها به گونه‎‌های مختلف باز اجرا شده است. آخرین اجرای این نمایشنامه سال ۱۳۹۴ در شهرستان خرم‌بید به کارگردانی آرش حسنلی روی صحنه رفت. استادمحمد در سال 49 با نمایش «شهر قصه» به شهرت رسید و بعد از آن تا سال 64 نمایش‌نامه‌های متعددی از خود به جا گذاشت. او در سال 77 از مهاجرت کانادا به ایران بازگشت و همچنان به ادامه فعالیت‌های هنری‌اش پرداخت. نویسنده و کارگردان نمایش‌هایی نظیر«عکس خانوادگی» و «آخرین بازی» مرداد 92 بر اثر سرطان کبد درگذشت.
استادمحمد در دوران نقاهت گفت‌و‌گوهایی انجام داد که به قطع شدن داروهایش اشاره کرده است. گویا در آن دوران به دلیل نوسانات ارزی امکان خرید داروهای این هنرمند فقید فراهم نشده است و همین امر ناراحتی‌هایی برای مرحوم محمود استادمحمد و خانواده‌اش به همراه آورد.


به مناسبت سالروز میلاد این هنرمند گران‌مایه، 3 آبان ماه، با حمیدرضا نعیمی و قطب‌الدین صادقی دو نفر از کسانی که به خوبی با وجوه هنری و فردی استادمحمد آشنایی دارند، گفت‌و‌گو کردیم.
با نوشتن هر اثر، مرگ و زندگی را تجربه کرد
حمیدرضا نعیمی که از بنیاد زنده‌یاد استادمحمد برای نمایشنامه «سقراط» جایزه دریافت کرد، بارها از علاقه قلبی به استادمحمد سخن گفته است. این کارگردان و نمایش‌نامه‌نویس دلیل ابراز ارادت همیشگی‌اش به استادمحمد را اینگونه بیان می‌کند: «اگر به من بگویند، تنها استاد نمایش‌نامه‌نویسی تو چه کسی است؟ قطعا خواهم گفت: محمود استادمحمد! اگرچه در این میان وجود بزرگانی نظیر بهزاد فراهانی، عطا‌الله کوپال، هوشنگ آزادی‌ور و استاد محمود دولت‌آبادی کم تاثیر نبوده‌اند، اما آن چیزی که محمود استادمحمد را برای من بسیار ویژه می‌کند، این بود که او به من اجازه داد که در کنارش زیست کنم. من از آقای محمود استادمحمد تکنیک نمایش‌نامه‌نویسی را یاد نگرفتم بلکه چگونه زیستن و نگریستن به جهان، انسان و هنر را آموختم. محمود استادمحمد اگرچه نمایش‌نامه نویسی چیره‌دست، صاحب سبک، زبان و نگاه بود، او بدون اینکه خواسته باشد، نویسندگان جوان پس از او همچون سلیقه‌اش و یا شبیه به نمایش‌نامه‌هایش را بنویسند، این فرصت را مهیا کرد تا هر کسی با نگاه و سلیقه خاص خودش پر و بال بگیرد. استادمحمد پس از سال‌هایی که به ایران برگشت، به جرات می‌توان گفت، نسلی را تحت تاثیر خودش قرار داد. نسلی که امروز در تئاتر نگاهی بسیار جدی به هنر دارند. کسانی چون شهرام کرمی، اصغر دشتی، روزبه حسینی، نادر برهانی مرند، من و بسیاری دیگر با آثار او زندگی کردیم.»
نعیمی تاثیر بنیاد زنده یاد استادمحمد را اینگونه تحلیل کرد: «بدون شک احساس عزیزانی که با راه‌اندازی بنیاد نمایش‌نامه‌نویسی استادمحمد سعی در زنده نگاه داشتن یاد و آثار استاد دارند را درک می‌کنم. اما می‌خواهم بگویم آقای استادمحمد صرفا با آثارشان و تاثیراتی که بر نسل جوان بعد از خودشان گذاشته‌اند همیشه ماندگار و جاودان خواهند بود، حتی اگر روزی این بنیاد به هر دلیلی نباشد و یا جایزه و جشنواره بنیاد ادامه پیدا نکند. زیرا محمود استادمحمد برآمده از یک جریان اصیل و ناب درام‌نویسی است. او کسی است که نوشتن برایش ساده نبود. با نوشتن هر اثر مرگ و زندگی را تجربه می‌کرد. با وجود اینکه احساس می‌شود کلمات در دست او مانند موم نرم بودند و رقص واژگان در ادبیات او بی‌بدیل و منحصر به فرد است. اما همه نوشته‌های او براده‌های جانش بودند. به همین دلیل خیلی زود شاهد پیر شدن محمود استادمحمد شدیم. استادمحمد با آثاری که نوشت زودتر از آنچه که فکر می‌کنیم از پیش ما رفت. به نظرم 60 سال نویسندگی برای او زیاد بود. او در همان سنین جوانی با آثاری نظیر
«آسید کاظم» و «شب بیست و یکم» نشان داد که به مرز کمال و پختگی رسیده است. اینکه چند اثر بیشتر می‌نوشت یا نمی‌نوشت اصلا مهم نیست. کمیت هیچگاه مهم نبوده اما کیفیت آثار او و تاثیر این نوشته‌ها هیچ‌گاه پاک نخواهند شد. جایزه محمود استادمحمد، شان و اعتباری است که بر شانه نمایش‌نامه‌نویسان جوان و نسل حاضر می‌نشیند. به یاد داشته باشیم که نمایش‌نامه‌نویسی ما با جایزه به جایی نخواهد رسید. همچنین فراموش نکنیم محمود استادمحمد تا لحظه آخر که حتی قادر به راه رفتن نبود از فریاد زدن و تلاش برای بهبود اوضاع تئاتر ایران، دست برنداشت. من در جشن ادبیات نمایشی دیدم، وقتی مجال فریاد نداشت، گریست! تا شاید مسئولانی که او گفت: «چرا مسئولان ما تئاتر را دوست ندارند.» صدایش را بشنوند. او به تمامی خودش و خانواده‌اش را قربانی هنر تئاتر کرد. اگر امروز تئاتر ما عزت و آبرویی دارد به‌خاطر وجود بزرگانی نظیر محمود استادمحمد، نصرت‌الله نویدی، بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلام‌حسین ساعدی، اسماعیل خلج ، محمد چرمشیر و بزرگان دیگر است.»
ارتباط بی‌واسطه‌ای با تاریخ و فرهنگ ایران داشت
قطب‌الدین صادقی در رونمایی از کتاب «چهره‌ام پوشیده بهتر»، استادمحمد را نویسنده‌ای غریزی دانسته و گفته بود: «محمود استادمحمد فراست به خرج داد که به ایران برگشت و گرنه تا امروز نامی از او نمانده بود.» در گفت‌گو با این نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر دلیل این اظهار نظر را جویا شدیم. صادقی در این باره توضیح می‌دهد:« اگر محمود استادمحمد در کانادا می‌ماند انگیزه‌ای نداشت. چرا که فرهنگ، عواطف، تربیت و احساساتش متعلق به این محیط بود. او ارتباط بی‌واسطه‌ای با تاریخ و فرهنگ ایران داشت، از همان ابتدا هم به درد فرهنگ مهاجرت نمی‌خورد. در نتیجه هر اثری که در کانادا نوشته است، مربوط به ایران بود.» نویسنده نمایش‌نامه «هراس» و «میر نوروزی» در پاسخ به اینکه چرا استادمحمد با این روحیات حاضر به مهاجرت شد، بیان کرد:« استادمحمد به اختیار خودش راضی به مهاجرت نبود. مشکلاتی پیش آمد که مجبور به مهاجرت شد. وگرنه یک هنرمند هیچ وقت راضی به ترک وطن نمی‌شود.» صادقی در ادامه می‌گوید: «آشنایی من با استادمحمد ازکودکی آغاز شد. زمانی که «شهر قصه» را دیدم. پس از آن، زمانی که استادمحمد در کانادا بود من در «آدینه» نقد می‌نوشتم، گهگاه با یکدیگر در تماس بودیم تا اینکه از لحظه ورود به ایران در کنارش بودم و این ارتباط منجر به یک دوستی پایدار شد.» صادقی درباره تاثیر بنیاد استادمحمد بر تربیت نمایش‌نامه‌نویسان نسل جدید بیان کرد: «آنچه بر نمایش‌نامه نویسی نسل معاصر تاثیر دارد، آثار
به جا مانده از استادمحمد است. البته این بنیاد برای آرامش خانواده استادمحمد به خصوص دخترش بسیار تاثیرگذار است. امیدوارم این بنیاد صرفا تشریفاتی نباشد و در همواره در معرفی آثار استادمحمد ثابت‌قدم باشد.» او در پایان اضافه کرد: «قطع کردن داروهای استادمحمد تاثیری در روند فوت او نداشت. چرا که سرطان کبد بالاخره او را از پا در می‌آورد. متاسفانه این بیماری درمان ندارد.»
کتاب‌فروشی نشرچشمه کورورش، امروز مراسم یادبود محمود استادمحمد را همزمان با زادروز او برگزار می‌کند. ضمن اینکه قرار است مجموعه آثار محمود استادمحمد تا پایان سال جاری و در ۷ جلد توسط نشر چشمه منتشر شود. نخستین کتاب از مجموعه آثار این نویسنده، کارگردان و بازیگر شهیر تئاتر ایران شامل دو نمایشنامه «آسیدکاظم» و «تیغ و ترنا» است.
سایر اخبار این روزنامه
کدخدایی: بیش از ۱۳۰ مورد مشابه سپنتا نیکنام داشتیم چرا قهوه‌خانه‌ها در ایران پا برجا ماندند؟ راز ماندگاری پاتوق های ایرانی رئیس دولت‌های نهم و دهم محاکمه می شود؟ همه تخلفات احمدی‌نژاد مدیر ارشد توتال در گفت و گو با ابتکار مطرح کرد پایبندی توتال به تعهدها فارغ از مواضع ترامپ علیرضا صدقی تلخی‌ها را باید شنید قطب‌الدین صادقی و حمیدرضا نعیمی در زادروز استاد محمد گفتند آثارش براده های جانش بود گزارش «ابتکار» از مصوبات نوسازی مدرسه‌ها که اجرا نشده‌اند رنج پنهان مدارس درخواست ها برای حضور بیشتر بیت امام(ره) در تریبون نماز جمعه خاطرات تلخ گذشته از یاد می رود؟ جهانگیری در جلسه مجمع نمایندگان استان لرستان: انسجام داخلی بیش از هر زمان دیگری در مقطع فعلی اهمیت دارد محمدباقر نوبخت: 14 آذر لایحه بودجه سال97 تقدیم مجلس می‌شود محمدباقر نوبخت: 14 آذر لایحه بودجه سال97 تقدیم مجلس می‌شود محمدباقر نوبخت: 14 آذر لایحه بودجه سال97 تقدیم مجلس می‌شود