قمارآمریکا درتکرار سیاست‌های ناکام

وزیر امور خارجه‌ایالات متحده سفرهای تازه‌ای را به منطقه آغاز کرده که نمی‌تواند دلیلی جز تکرار تلاش‌های بی‌نتیجه در اجماع‌سازی منطقه‌ای علیه ‌ایران داشته باشد. تقلای رکس تیلرسون در منطقه تا اندازه‌ای جبران سردرگمی‌ای است که در 9ماه اخیر آمریکا گرفتارش بوده است و این گمان را تقویت می‌کند که هسته کانونی سیاست‌های آمریکا در منطقه ما بر شالوده تحدید نفوذ طبیعی ایران در عراق و شامات در حال شکل‌گیری است. دولت ایالات متحده تاکنون نتوانسته است، خط مشی منظم و اندیشیده‌شده‌ای را در ارتباط با سیاست‌های خاورمیانه‌ای به‌گونه‌ای که معرف سیاست‌های جایگزین آمریکا باشد، ارائه دهد. در فقدان هرگونه چشم‌انداز استراتژیک برای دولت آمریکا چاره‌ای جز متوسل شدن به خط مشی قدیمی و شکست‌خورده آمریکا که از سوی اقلیتی از جمهوریخواهان تندروو نومحافظه‌کاران پیرامون کاخ سفید تبلیغ می‌شود، نمانده است. تلاش‌های رکس تیلرسون نهایتا راه به جایی نخواهد برد؛ به‌این دلیل ساده که درخواست‌ها و آمال ایالات متحده در مغایرت کامل با امور واقع بر روی زمین و براساس واقعیت‌های سوخته دهه گذشته و پیش از جنگ علیه عراق پایه‌ریزی شده است. کوشش ایالات متحده در کنار هم قرار دادن آمریکا، عراق و عربستان در بهترین صورت، آرزویی برای کنار گذاشتن ایران از ترتیبات منطقه‌ای و در وهله دوم، مهار نفوذ طبیعی ایران در مجاورت جغرافیایی آن است. از نگاه ناظر آگاه، شاهدی وجود ندارد که حکایت از موفقیت چنین نگرشی در میان‌مدت داشته باشد. برخلاف غرور ژئوپولیتیکی آمریکا و اغماض کور عربستان سعودی، دولت عراق با واقعیت‌هایی که در منطقه وجود دارد و ایران نقش مهمی در آن ایفا کرده، آشنایی دارد و در دام این دیپلماسی ناشیانه تیلرسون نخواهد افتاد. فراتر از آن، ایالات متحده مهارت و قوه تشخیص خود را در میانجیگری صادقانه در بحران قطر و جاه‌طلبی‌های زورگویانه شورای همکاری خلیج فارس از دست داده است. آنچه از نگاه ‌ایران می‌باید اهمیت داشته باشد، زمینه‌های توطئه ضدایرانی با تکیه بر ترویج این عقیده است که حشدالشعبی بازوی نظامی و وابسته به جمهوری اسلامی ایران، سنگ بنای نفوذ ایران در عراق را تشکیل می‌دهد؛ نفوذی که از دیدگاه واشنگتن باید به‌سرعت برچیده شود.
ادامه صفحه 7